رضا امراللهی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مدتی است در این فكرم كه چرا عدهای اصرار دارند دوباره وزارت بازرگانی مستقلی داشته باشیم كه البته این امر با دانش ناقص اینجانب همخوانی ندارد.
در اینجا شایسته یادآوری است که مقوله جابهجایی وزیر و تغییرات اخیر در بازرگانی و صنعت را درخور این نوشته نمیدانم و به آن كاری ندارم و معتقدم بازرگانی و صنعت در كشورمان نباید تفكیك شوند. اما اگر چشمان خود را باز كرده و به دنیا نگاه كنیم، میبینیم كشورهایی توانستهاند قامت راست كنند كه اول و بالاتر از هر چیز به تولید داخلی فكر كردهاند.
اگر امروز چین، ژاپن، آلمان، كرهجنوبی، فرانسه، انگلیس، آرژانتین و حتی برزیل و شیلی، حرفی برای گفتن دارند، نتیجه 40 سال برنامهریزی دقیق برای تولید بوده است.
با یك نگاه به میتی ژاپن (MITI) كه در حقیقت توأمان وزارت اقتصاد، وزارت بازرگانی، وزارت برنامهریزی و وزارت صنعت ژاپن است، درمییابیم كه درست تصمیم گرفتن و پافشاری روی آن میتواند گره كور صنعت كشورمان را باز كند.
تا یك باید شاهد باشیم كه وسایل ریز و درشت از كشورهای مختلف به ایران سرازیر شود، درحالیکه در دنیا هر كشوری در ساخت حداقل چندین قلم اصلی توانسته است حرفی برای گفتن داشته باشد و ما در حال درجا زدن هستیم؟ چرا باید كرهجنوبی به قاچاقچیها اجازه دهد كه وسایل برقی مصرفی خانگی 25 میلیون خانوار ایرانی را بهطور قاچاق به ایران سرازیر نمایند؟
مگر مقررات LC و گمركی از قبیل CIF و ... كه باید براساس قوانین كشور فروشنده و خریدار رعایت شود، ملغی شده است؟ اگر دقیق شویم، میبینیم كشورهایی هم كه به یكدیگر اجازه فروش كالایی را میدهند، شرط اصلی آن، ساخت همان كالا حتی با نام شركت سازنده مثلاً سامسونگ در كشور مصرفكننده است. ولی در ایران ما امروز از چپ و راست و هند و چین و... كالای مصرفی را به كشور سرازیر میکنیم؛ درحالیکه در ساخت آنها هیچ نقشی نداریم. آمریكاییها یا اروپاییها عمده وسایل الكترونی یك خود از جمله تلفن همراه و قطعات آن را در چین و كره و ژاپن میسازند، ولی در همه قراردادهای آنها این اصل آمده است كه در هر كجا ساخته میشود، عمدتاً در كشور سفارشدهنده مصرف شود، در غیر اینصورت باید بالاسری بپردازد و عمده ساخت در چین هم به واسطه مزد كارگزاران است.
اما در كشور ما، انواع و اقسام وسایل لوكس به ویژه تلفنهای همراه بسیار تجملی توسط عدهای كه خود را بازرگان میدانند به كشور قاچاق میشود. درحالیکه میشود به روشهای دیگری این مشكل حل شود. دردآور این است كه عمده این واردكنندگان ارز دولتی هم میگیرند. به عنوان یك راهحل تولید در داخل به نظر اینجانب شایسته است که به هر كدام از دانشمندان كشورمان كه در جایجای دنیا زندگی میکنند، در كارخانهها، صنایع اصلی و مهم سهمی بدهیم و آنها را در تولید داخل كشور شریك كنیم؛ آنوقت خواهیم دید كه صنایع رشد میکند، تولید داخلی رشد میکند و بازرگانی ناسالم و دلالبازی کمرنگ میشود.
حتماً میدانید كه حدود 10 هزار مهندس و صنعتگر ماهر، پزشك برجسته و استاد دانشگاه در سرتاسر دنیا داریم كه امروز اگر پنجاه نفر از آنها در صنعت خودروی كشور نقش داشتند وضع اینگونه نبود و شاهد تولید وسایل نقلیه فاقد معیارهای استاندارد نبودیم. مثلاً چرا نباید حداقل 50 نفر از برجستهترین ایرانیهایی كه در صنایع خودرو كشورهای مختلف كار میکنند و هر كدام از بهترینها هستند، در صنایع خودروی كشورمان سهامدار باشند؟ چرا دانشمندان بزرگی مانند دكتر فرخ سالور كه صنایع هوایی آمریكا به او افتخار میکنند، نباید در صنعت هوایی كشورمان مشاركت داشته باشند؟
در زمانی كه در آمریكا دانشجو بودم، هر دانشگاه (عمدتاً دانشگاههای اصلی) حداكثر 2 یا 3 استاد ایرانی داشتند؛ درحالیکه امروز در هر دانشگاه دستچندم آمریكا و كانادا و آلمان بیش از 20-30 نفر استاد ایرانی در حال كارند. آیا نمیتوان از اینها برای بهتر شدن این همه دانشگاهی كه در كشور تاسیس شده، برای دورههای كوتاهمدت استفاده كرد؟ این افراد همه ایرانی و دوستدار كشورشان هستند و میتوان از آنها بهره گرفت.
بد نیست بدانیم بیش از 80 درصد اساتید كلیمی دانشگاههای آمریكا در تعطیلات تابستان به اسرائیل میروند و به آنجا كمك میکنند؛ درحالیکه ما كاری كردهایم كه 5 درصد اساتید ما هم در تابستانها به كشور برنمیگردند. چرا آنها را در آموزش عالی كشور سهامدار نمیکنیم؟ در یك كلام اگر میخواهیم جلوی واردات بیرویه كالا به كشور را بگیریم، باید سعی كنیم از نخبههایی كه در خارج از كشور داریم، در مقاطع حتی كوتاه در ایران استفاده كنیم.
امروز بزرگترین متخصصان غولهای كامپیوتری آمریكا، ایرانی هستند. باید آنها را تشویق كنیم به ایران (حتی برای مدت كم) آمده و از تجربه آنها استفاده كنیم، نه اینكه با عینك تردید به آنها نگاه كرده و مملكت را از دانش و تجربه آنها محروم كنیم.
شكی ندارم آنهای كه امروز در دانشگاهها و صنایع كشورهای پیشرفته كار میکنند، همه سرمایه خود - یعنی دانشی كه كسب كردهاند یا هوشی كه خداوند به آنها ارزانی داشته یا مدارس خوبی كه به خرج پدر و مادرشان در آنجا تحصیل كرده بودند و از آنها چنین انسانهای موفقی ساخته است – را برای سربلندی کشور به کار میگیرند. آنها همه درک میکنند و خودشان هم به زبان میآورند كه دستاوردهایشان به نفع كشوری است كه قبلاً در آنجا زندگی میکردند؛ و به همین دلیل خیلی از آنها علاقهمندند كه به نوعی به كشور مادریشان خدمت كنند. ولی هر كدام دلایل خود را برای كمعلاقگی ابراز میدارند كه عمده این مشكلات را ما در داخل كشور میسازیم. از فرودگاه كه در آنجا صد بار با شك و تردید به آنها نگاه میکنیم تا فلان مركز علمی كه حراست و ... اجازه نمیدهند چنین انسانهای كارآمدی در خدمت كشور باشند. بیایید كسانی را كه حداقل جزو سرمایههای خدادادی هستند و با دانش خودشان چیزی از كشور خارج نكردهاند بیشتر تحویل بگیریم. آنها ایرانی و هموطن ما هستند، پدر و مادر و خواهران و برادرانشان در اینجا هستند و دلشان میخواهد كمك كنند. آنها با كسانی كه دستاورد پنجاه ساله یك بانك، یك شركت یا یك كارخانه را میدزدند و به خارج میبرند، فرق دارند. اینها انسانهای شریفی هستند كه فقط باید كمی به حرفهایشان گوش داد، تحویلشان گرفت و از دانش و تجربه آنها در راه اعتلای كشور بهره گرفت.
بهطور خلاصه باید گفت:
1 دانشمندان كشورمان را كه در جایجای دنیا كار میکنند، در شركتهای اصلی و مادر داخلی شركت دهیم و مطمئن باشیم آنها كمك خواهند كرد. به ایرانیان دانشمند و باسواد كه در خارج از ایران هستند، اهمیت بدهیم و آنها را ایرانی بدانیم و حتی بهصورت پارهوقت از آنها دعوت به همكاری کنیم.
2 اجازه ندهیم وزارت بازرگانی جدا داشته باشیم، بلكه از تجربه كشورهای دیگر بهره برده و بازرگانی، صنعت و اقتصاد رای كجا ببینیم و هدف اصلی تولید در داخل كشور باشد.
3 هر كشوری حق نداشته باشد توسط دلالان هرچه خواست با هر شرایطی با زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی بهطور قاچاق به كشور بفرستد و جدًا جلوی دلالان بینالمللی با نام دروغین «بازرگان» را بگیریم.
4 دستگاههای بزرگ اعم از دولتی، نظامی و... در جهت وارد کردن كالاهای خارجی به داخل كشور در نگرش خود تجدیدنظر كنند.
5 برای مصرفكننده داخلی كالای باكیفیت داخلی تولید كنیم و برای اینكار از تجربه همه بهویژه هموطنان بااستعداد در خارج كشور استفاده كنیم. موفقیت دور نیست، فقط باید كوشید.
منبع: روزنامه سازندگی