سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مجلس دهم در واپسین روزهای خود اقدام به تصویب – با سرعت زیاد- مصوباتی در راستای اصلاح قانون انتخابات کرده است. البته اصل عمل خوب است اما درباره زمان این اقدام نکاتی وجود دارد. علیرغم اینکه این مجلس 4 سال زمان برای رسیدگی به این موضوع مهم را در اختیار داشت، دوستان نماینده تا زمانی که خود ضربه سنگینی از شورای نگهبان نخورده بودند و مسئله ردصلاحیتهای انتخابات مجلس یازدهم طرح نشده بود، متوجه اهمیت موضوع نشدند. طبیعی است که در زمان باقیمانده نیز نمیتوانند کار مهمی را انجام دهند و شورای نگهبان تمامی اصلاحات اعمال شده و مصوبات روزهای اخیر را رد میکند. علاوه بر این مجلس یازدهم هم که ساخته و پرداخته سیاستهای جدید است درباره قانون انتخابات با شورای نگهبان همراهی خواهد کرد و تغییری در این قانون در مجلس آتی نیز رخ نمیدهد. البته پیام سیاسی این مصوبات بد نیست اما نو شدارو بعد از مرگ سهراب است. از نمایندگان ملت انتظار میرفت در زمان شایستهتری این کار را آغاز میکردند و در فرصت کافی با شورای نگهبان رایزنی کرده تا بتوانند تغییر مثبتی در قانون فعلی در این حوزه ایجاد کنند. این آشفتگی در مجلس دهم بسیاری از فرصتها را سوزاند. البته آشفتگی در دولت نیز به این مقوله در مجلس دهم دامن زد. به خاطر دارم که 4 سال پیش در همین روزها و تنها چند روز باقی مانده به افتتاح مجلس دهم آقای روحانی رئیسجمهور برای سفری به کرمان آمدند و من خدمتشان بودم در هواپیما از من سوال کردند که مجلس دهم را چطور میبینید. به ایشان پاسخ دادم که مجلس دهم، یک برنده دارد و آن هم شما- دولت - هستید. چراکه مجلس در آن زمان بر مبنای دو فراکسیون – در قالب کلی اصولگرا و اصلاحطلب- بود که هیچکدام اکثریت ندارند و هر کدام از فراکسیونها با دولت میتواند نقش اکثریت را در مجلس ایفا کند و از این حیث دولت میتواند با اثرگذاری بیسابقه و بالا در مجلس رفتار کند. متاسفانه از این فرصت در مجلس دهم به هیچوجه استفاده صحیحی نشد و فرصتسوزی در مجلس دهم رخ داد.
اتفاقی که افتاد این بود که هم جناح آقای لاریجانی در مجلس- اصولگرایان میانهرو- و هم اصلاحطلبان در مجلس در فراکسیون امید با محوریت آقای عارف و هم دولت در راهبرد مجلس دهم دچار اشتباه شدند. راهبرد مجلس دهم با این ترکیب سیاسی باید اتحاد م یبود؛ این اتحاد باید بین دولت، اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو به رهبری آقای لاریجانی در مجلس شکل میگرفت و زیر سایه این اتحاد اکثریت نیرومندی میتوانستند بسیاری از مسائل از جمله قانون انتخابات را حل کنند اما متاسفانه فرصت تاریخی ترکیب مجلس دهم در تعلل و بیکفایتی هم اصولگرایان میانهرو و اصلاحطلبان و هم دولت سوخت و دیگر در این زمان برای به خود آمدن دیر است. این که دوستان نماینده در این روزها که خود گرفتار این مسئله شدند مدام بر اهمیت بازنگری در مقوله نظارت استصوابی به شیوه فعلی تاکید دارند، در مدت زمان باقیمانده گرهای از این موضوع باز نمیکند. نظارت استصوابی در حال حاضر ناشی از تفسیر شورای نگهبان در قانون اساسی است که میتواند به قانون مقید کرد. مجلس دهم میتوانست با اصلاح قانون انتخابات در جهتی گام بر میداشت که بتوان نظارت استصوابی را در لفظ پذیرفت و در عمل قانونمند کرد.
اگر اکثریت نیرومندی در مجلس شکل میگرفت این قبیل تغییرات ممکن بود اما این مسئله رخ نداد و به خصوص که سه فراکسیونی شدن در مجلس دهم بسیاری از فرصتها را از بین برد. سه فراکسیون مجلس دهم بود که منجر به 190 رای منفی به رئیسجمهور در جریان سوال از وی شد.
منبع: روزنامه سازندگی