فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
تصمیم دولت برای تغییر وضعیت کار با یک سوم نیروها از 10 خرداد و بازگشایی برخی از مشاغل تنها منحصر به ایران نیست. با توجه به اطلاعات جدید که از این بیماری حاصل شده است و بر اساس اظهارات بسیاری از مقامات مسئول در سازمان بهداشت جهانی چشمانداز روشنی درباره پایان این بیماری وجود ندارد؛ بر این اساس باید مسئله زندگی و رعایت پروتکلهای بهداشتی برای عبور از این بحران را در سرلوحه برنامههای روزمره قرار دهیم.
غیرقابل انکار است که کرونا تمام قواعد و برنامههای بین المللی و داخلی کشورها را بر هم زد. در کنار همه مسائل از قبیل عدم شفافیت در ارائه اطلاعات صحیح اولیه توسط نخستین شهر درگیر با این بیماری- ووهان- و سیاسی کاریهایی که درباره این مسئله شد و همچنین رفتاری که غرب بهرغم ادعاهای بشردوستانه در قبال تحریمهای دارویی نشان داد، مسائل و مشکلات داخلی نیز در این بحران در داخل کشور وجود داشت. در کنار تمام خلاءها باز هم این تیم پزشکی بودند که یک تنه در خط مقدم این بحران حماسه آفریدند و با تمامی کمبودهای امکانات سلامت خود و خانوادههایشان را سپر سلامت کشور کردند.
در هر صورت مسئله اصلی بعد از سه ماه از تجربه زندگی در این بحران موضوع رویهای است که باید برای زندگی در این شرایط در پیش بگیریم. مواردی از قبیل تکرار مداوم موارد بهداشتی و آموزش آنها در نهادهای مسئول، رسانههای جمعی و صداوسیما از نکات مهمی است که باید در دستورکار مداوم باشد. هنوز برای سپری کردن روزهای پیش رو برای عبور از این بحران- که بهطور حتم روزهای کمی نیز نیستند- نیازمند همراهی مردم هستیم. باید از مردم خواسته شود که در اجتماعات عمومی که لزومی برای شرکت در آن وجود ندارند، حاضر نشوند.
حتیالمقدور باید از حضور در مهمانیهایی که جمعیت زیادی در آن وجود دارند، پرهیز کرد تا بتوان شیوع بیماری را تا حدی کنترل کرد. این تصور که بازگشایی ادارات یا مشاغل شرایط عادی را به زندگیها برمیگرداند اشتباه است و این موضوع باید بهطور گسترده برای مردم تبیین شود. چرخه اقتصاد نمیتواند برای مدت طولانی متوقف بماند و بازگشایی مشاغل در پی این مسائل است اما این امر نباید مردم را از سبک زندگی سه ماه گذشته دور کند.
بسیاری از کسب وکارها در شرایط فعلی چندماه است که تعطیل است. اتفاقا کسب و کارهایی در این شرایط بیشترین صدمات را دیدند که صاحبان آنها خردهفروش بودند و یا سرمایههای عمیق و پساندازهایی برای گذران امور روزمره زندگی نداشتند. آنچه در شرایط فعلی باید اولویت دولت محسوب شود حمایت از همین گروه است.
راهبرد پیشنهادی این است که دولت حداکثر توان خود را برای حمایت از مردم و اقشار آسیبپذیر به کار گیرد. بهترین راهبرد این است که بتواند به سرعت دوران رکود پس از کرونا را برطرف کند، دوران پسا کرونا را در نظر بگیرد و همه منابع، صرف حمایتهای بیهدف نشود.
بسیاری از بنگاههای تولیدی بنیه ضعیف دارند. توصیه میشود این بنگاهها در صف اول حمایت توسط دولت قرار گیرند بنابراین یکی از مهمترین راهبردها در مقابله با تاثیرات سوء کرونا و داشتن موقعیت مناسب پس از کرونا، حمایت از این بنگاهها است. برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط باید علاوه بر یارانه پرداخت تسهیلات، پرداخت مستقیم بخشی از هزینه نیروی کار یا حتی همه آن برای جلوگیری از اخراج کارکنان صورت گیرد و دولت به هر طریق آنها را یاری رساند. رکود ناشی از کرونا باعث عدم توانایی بنگاههای کوچک و متوسط در بازپرداخت تسهیلات بانکی میشود و اگر بیش از سه ماه این اقساط به تعویق بیفتد زیان زیادی متوجه بانکها و ناتوانی آنها در پرداخت تسهیلات در دوران پسا کرونا خواهد شد.
بدون شک دولت درگیریهای جدی در ارتباط با تامین دارو و مایحتاج بیمارستانها و همچنین برنامهریزی برای تامین مواد اولیه تولیدات بهداشتی و نظافتی و ضدعفونیکننده در شرایط فعلی زندگی مردم دارد اما انتظار میرود این موارد باعث فراموش کردن زندگی و معیشت قشری که بدون ابتلا به کرونا در حال جان باختن از فقر هستندن شود.
منبع: روزنامه سازندگی