سید افضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
از هفتههای بعد از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم شاهد این بودیم که چهرههایی از جریان اصولگرایی مکرر بر مسئله تداوم نتیجه انتخابات اسفند 98 در خرداد 1400 تاکید داشتند به این معنی که از همان زمان گفته شد اصولگرایان فاتحان ریاستجمهوری 1400 هستند. چهرههایی از بخشی از جریان اصولگرایی حتی با صراحت اعلام کردند که از مشارکت پایین استقبال میکنند چرا که در این شرایط شانس پیروزی آنها بسیار بیشتر است.
همین انگیزه به آنها فضای بیشتری برای مانور علیه دولت و تخریب وضعیت فعلی در کنار تلاش برای ناکارآمد نشان دادن دولت را داد. علاوه بر این آنها یس از بررسی هر چهرهای در شورای نگهبان برای انتخابات 1400 فضای انتخابات را به سمتی هدایت کردند که چهرههای مختلف اصلاحطلب را ردصلاحیتشدگان قطعی بخوانند و به این سمت بروند که آنها چهرهای دارای قابلیت رایآوری در عین امکان تایید صلاحیت در شورای نگهبان را ندارند بنابراین فضای انتخابات مجلس یازدهم تکرار میشود و باز هم اصولگرایان پیروز انتخابات هستند. حال آن که خود اصولگرایان نیز به خوبی میدانند، شورای نگهبان هر چقدر هم که بخواهد نیروهای کارآمد و شاخص جریان اصلاحات را از حضور در انتخابات محروم کند باز کسی پیدا میشود که در قامت یک کاندیدا به نمایندگی از جبهه اصلاحات وارد رقابت شود. مسئله نگرانکننده این است که تندروها میدانند با حضور مردم نمیتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند، بنابراین به طور دائم بر تزریق فضای ناامیدی در جامعه اصرار و ممارست میکنند و تمام سعیشان را به کار بستهاند تا به بخش زیادی از مردم بفهمانند رأی دادن یا ندادن آنها چندان تفاوتی ندارد و یا مکرر بگویند این دولت و آن دولت فرقی ندارد. این گروه به این مسئله اشراف دارند که برای رسیدن به دولت احتیاج دارند انتخابات سرد باشد تا بتوانند با آمارهای پایین و آراء حداقلی نتیجه انتخابات را به نفع خود – به نفع جریان سیاسی خود - رقم بزنند. در این بین آنها مسئله «مشارکت پایین» و «حضور کمرنگ» مردم را بسیار امری عادی تلقی کردند حال آنکه این مسائل و فاکتورها در جای خود هم بسیار حائز اهمیت است و هم شاید در کوتاه مدت به نفع اصولگرایان باشد اما در زمانهای طولانیتر به نقطهای میرسد که مشکلات ناشی از آن دامن همه را – فارغ از اصلاحطلب و اصولگرا- خواهد گرفت. به همین دلیل لازم است با دیدی غیرتعصبیتر درباره جناحهای سیاسی به مقوله «مشارکت در انتخابات» نگاه شود.
بدون شک بر اساس تجربههای پیش از این حضور و مشارکت بالا شانس پیروزی اصلاحطلبان را بالا میبرد. در حال حاضر، زیر فشار تحریمها و مشکلات ناشی از همهگیری ویروس کرونا بدون شک در حالت کلی و فارغ از مباحث جناحهای سیاسی فضای ناامیدی در جامعه مشهود است. در شرایط فعلی، در حالی به انتخابات ریاستجمهوری نزدیک میشویم که اگر اکثریت مردم پای صندوق رأی بیایند و شاهد مشارکتی مشابه آمار و ارقام پیش از انتخابات مجلس یازدهم باشیم، بیشک این اصلاحطلبان خواهند بود که میتوانند پیروز رقابت شوند. در صورتی که در طی ماههای باقیمانده به زمان انتخابات در خرداد 1400 ، جامعه از این یأس و ناامیدی خارج شود و افکار عمومی به این تشخیص برسند که هر رأیی داده میشود در سرنوشت آنها اهمیت دارد، بدون شک پی شبینیهای اصولگرایان صحیح نخواهد بود. در واقع فقط در چنین شرایطی میتوانیم به مشارکتی پرشور امید داشته باشیم. شاید در این شرایط اصلاحطلبان شانس پیروزی بیشتری داشته باشند و اصولگرایان از این مسئله ناراضی باشند اما نباید از یاد برد که ثمره یک انتخابات پرشور و با مشارکت بالا در نهایت به همه ملت و نظام میرسد. طبیعی است که همه ما تا اندازهای خواهان پیروزی جناح خود باشیم اما نباید مرزهای این موضوع را با مسائلی از قبیل امنیت ملی و عزت و مصلحت عمومی گم کنیم. این مسائل به طور مستقیم از مولفههایی همچون شرکت مردم در انتخابات و میزان آراء مردمی شرکتکننده در انتخابات الهام میگیرد. قرار نیست پیروزی یک جریان به قیمت آمار مشارکت پایین رقم بخورد. آن هم در شرایطی که هر لحظه تهدیدات خارجی جدی علیه ما میشود. از این نظر نباید از یاد برد که مشارکت پایین در انتخابات شکستی همهگیر است؛ حال آن که هر نامزدی از هر جناحی علیالظاهر پیروز این مشارکت حداقلی باشد.
منبع: روزنامه سازندگی