سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اخیرا در مجلس شورای اسلامی طرح مربوط به شفافیت آرای نمایندگان با مخالفت روبهرو و رد شد. مشخصا این طرح با توجه به تمرکز شعار و حواشی سیاسی که طراحان آن پیگیری کرده بودند مورد توجه زیادی بود. به خصوص که از شعارهای اصلی نمایندگان مجلس یازدهم همین مسئله پیگیری برای شفاف شدن رای نمایندگان بود و حالا با عدم توفیق رای آوری آن در صحن مجلس روشن است که برخی حواشی برای طراحان آن و از اساس مجلس یازدهم ایجاد شده است. فارغ از مسئله موضعگیری در قبال آرایش سیاسی مجلس یازدهم، اهداف و شعارها و یا طرحهایی که در دستورکار قرار میدهند باید چند نکته درباره این طرح مورد توجه قرار بگیرد.
این طرح به دلایل مختلفی قابلیت اجرایی ندارد و حتی در صورت اجرا تاثیرات مثبتی را به دنبال ندارد و برخلاف تصور برخی آقایان که با اجرای این طرح بسیاری از مشکلات حل میشود و دیگر طرحها در صحن به روال عادی رای میآورند، چنین مسائلی محقق نمیشود. در این طرح بحثبرانگیز «نتایج رایگیری و آرای نمایندگان در بررسی طرحها و لوایح» به صورت شفاف اعلام میشود. براین اساس نمایندگانی که رای موافق، مخالف و ممتنع دادند همان روز توسط پایگاه اطلاعرسانی مجلس منتشر شده و در دسترس رسانهها و عموم مردم قرار میگیرد.همچنین بر اساس آنچه رسانهها اعلام کردند، جلسات علنی از پایگاه اطلاعرسانی مجلس پخش میشود و سازمان صداوسیما هم میتواند جلسات کمیسیونها را ضبط و پخش کند.
هیچ کس منکر اهمیت و لزوم شفافیت در اداره امور کشور نیست اما به دلایل مختلفی میتوان تشریح کرد که چرا آراء شفاف در ساختار سیاسی مجلس در ایران چندان مناسب نیست و دستاوردی را به همراه نخواهد داشت.
در وهله اول باید درباره تصمیمگیری و برنامهریزی هر موضوعی بسترها و تجارب مشابه در این موضوع در دنیا را بررسی کنیم. در کشور ما و در ساختار تصمیمگیری بعضا به دنبال ایدهها یا طرحهایی میرویم که فاقد هرنوع تجربه در نظامهای جا افتاده و کلاسیک دنیا است. یکی از این مسائل همین مسئله رای شفاف نمایندگان مجلس است.البته در بسیاری از کشورها آراء شفاف نمایندگان وجود دارد و تکیه طراحان نیز روی این مساله بود که با توجه به وجود چنین مسائلی در پارلمانهای دنیا میتوان و باید آن را در ایران نیز اجرا کرد. حال آن که در این بین به تفاوت مهمی درباره سیستم سیاسی ایران و دیگر کشورها و تمایزهای پارلمان ایران توجه نمیشود؛ رایگیری مبتنی بر رای شفاف در پارلمانهای کشورهایی است که نظام پارلمانی آنها مبتنی بر نظام حزبی است یعنی رای دادن نمایندگان در این سیستمها منطبق بر رای حزب است و حزب رای مثبت و منفی را تعیین میکند. یعنی یک حزب در موضوعات مختلف با یک نظم و انسجام فکری به طرحها و لوایح در پارلمان رای مثبت یا منفی میدهد و به صورت کلی این سیستم کنترلی حزب است که مشخص میکند افراد نباید برخلاف رای و نظر حزب رای بدهند چرا که در آن کشورها این احزاب میتوانند در عموم مردم و در افکار عمومی درباره تصمیمی که در قبال مسئله میگیرند دفاع روشن یا رد قاطعی داشته باشند. به بیان روشنتر در این کشورها که رایگیری شفاف صورت میگیرد این حزب است که رای را تعیین میکند و حزب است که باید پاسخگو باشد و نماینده زیر فشار و ذرهبین قرار نمیگیرد. این سیستم در کشور ما وجود ندارد و نمایندگان منفرد هستند و درباره هر موضوعی نظرات اشخاص تغییر میکند. در این شرایط حتی شفافیت آراء جز بر ابهام و پیچیدگی فضای سیاسی کشور چیزی را اضافه نمیکند. اگر قرار باشد در کشور ما مواضع سیاسی و آراء نمایندگان شفاف باشد باید ابتدا فراکسیونهای حزبی در مجلس شورای اسلامی شکل بگیرد و نمایندگان در چهارچوب نظام سیاسی و مبتنی بر اندیشه و فکر آراء خود را مشخص کنند در غیراین صورت زمانی که بخواهیم شخص نماینده را تحت فشار برای شفاف شدن رای قرار دهیم دستاوردی نخواهیم داشت. از یاد نبریم که به صورت فردی وقتی نماینده به مسالهای رای میدهد با دو گروه مواجه میشود؛ کسانی که او را تایید میکنند و گروهی که از او به خاطر رایاش انتقاد میکنند. برخلاف تصور و نمای کلی که میگویند با این شفافیت رای، شفافیت رفتار نمایندگان و پارلمان بالا میرود اما اینطور نیست. برخلاف این ادعا با شفاف شدن رای نمایندگان بسیاری از امور درگیر پیچیدگی میشود و موارد متعددی از این مسئله ممکن است بحرانساز نیز باشد. در این شرایط من حق را به نمایندگانی میدهم که با این طرح و این تغییر در شیوه رایگیری در مجلس شورای اسلامی مخالفت کردند چراکه جامعه در شرایط فعلی نمیتواند دریافت روشنی از موافقتها و مخالفتهای نماینده داشته باشد. تصور کنید نماینده با موضوعی موافقت کند، بلافاصله بعد از ورود به حوزه انتخابیه در همان گروه حامی خود و جمع کمپینی که او را به مجلس فرستاده است با نظرات موافق و مخالفی روبهرو میشود چرا که مجموعه فضای سیاسی کشور به صورت کلی از انضباط و نظم و آرایش بر مبنای فکر و راهکار مشخص ندارد و نماینده با موجی از موافقتها و مخالفتها روبهرو میشود. این مسئله نه عجیب است و نه دور از ذهن چراکه ما در مسائل مختلف نیز میبینیم که نظارت مردم بسیار متکثر است و به این دلیل که نماینده از یک ساختار حزبی به مجلس نرفته است در مقابل مردم موافق و مخالف با این مسئله تنها است. در کشورهایی که این شفافیت در آرا وجود دارد دیگر نماینده با دو گروه مردم مواجه نمیشود چرا که مردم در زمان انتخاب وی به عنوان نماینده بر اساس حزبی که او عضو بوده، از مواضع او و تصمیمات سیاسیاش مطلع هستند و نسبت به آن شناخت دارند. این دست از تصمیمات زودهنگام و زودرس است. اگر به دنبال شفافیت آراء نمایندگان در مجلس هستیم ابتدا باید بسترهای لازم برای آن را مهیا کنیم. نمیتوان به یکباره به سراغ امری رفت که بسترهای آن مهیا نیست چرا که بدون بسترسازی، هدف مورد نظردرباره آن امر محقق نمیشود. رایگیری شفاف خارج از یک نظام حزبی نه شدنی است و نه در صورت اصرار برای تصویب آن خروجی دارد. در ایران 140 حزب وجود دارد این رقم خود نشان میدهد که شما با یک آشفتگی سیاسی روبهرو هستید که مکررا اعداد احزاب بالا میرود و نتایج و برکات و ثمرات فعالیت احزاب در جامعه دیده نمیشود. تردید نکنید اگر شرایط تاسیس حزب را ساده کنند – مثلا این شرط را بردارند که کنگره حزب باید حداقل 300 نفر باشد و با تعداد کمتر نیز بتوان حزب راهاندازی کرد- این تعداد بسیار بیشتر هم خواهد شد و دور نیست که تعداد احزاب در کشور بالغ بر 500 حزب شود.
این مسئله به این معنی است که فضای کشور سازمانیافته نیست و آشفته است. در یک فضای سیاسی آشفته که هیچ مبنای نظری و تئوریکی برای دستهبندی وجود ندارد و یک تشکیلات و استخوانبندی سیاسی نیست چگونه میخواهید از شفافیت آراء سخن بگویید.در این شرایط باید بر اساس برنامهها و راهبردهایی حرکت کرد که تنش و آشفتگی سیاسی کلی در جامعه را محدود کند.
این رفتارها و طرح مسائلی از قبیل طرح شفافیت آراء هیچ کمکی به شفاف شدن فضا که نمیشود بلکه یک آشفتگی جدید به مجموعه آشفتگیهای سیاسی کشور نیز افزوده میشود. زمانی میتوانیم مدعی باشیم که قدم مثبتی در جهت بهبود امور برداشتیم- که طراحان این طرح میگویند برای بهبود مسائل و حل مشکلات در جهت شفاف شدن رای نمایندگان گام بر میدارند- که کار از بدنه کارشناسی و بستر مهیا یا حداقل قابل تهیه برخوردار باشد. این طرح هیچیک از این خصلتها را ندارد و شائبه سیاسی بودن نیز دارد. نباید صرف این که مکررا در شعارها در اینباره صحبت شده است برای اجرای این طرح پیگیری کرد. نباید بیش از این بر این شعار غلط پافشاری کرد.
درباره این طرح نیازمند دوسوم آراء برای رایگیری بودیم که چنین مسالهای رخ نداد. از اساس تغییر آییننامه مجلس بود و نیازمند دو سوم آراء. حالا گفته میشود که نمایندگان مجددا سعی دارند با استفاده ظرفیتهای آییننامه مجلس مجددا این طرح را با تغییرات جزئی و جمعآوری تعداد مکفی امضا در دستور کار قرار دهند. این اقدام چندان به مصلحت نیست و مجلس اگر خیرخواه است نباید در این ارتباط پافشاری داشته باشد. مشخصا پافشاری در این موضوع نتیجه و خروجی قابل توجهی برای عرصه سیاسی ندارد.
منبع: روزنامه سازندگی