سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در شرایطی که دور جدید از مذاکرات بین ایران و غرب در وین شکل گرفته است و بعضا پالسهای مثبتی از نتایج احتمالی این مذاکرات نیز شنیده میشود وقوع حادثهای تروریستی در مجموعه نطنز اخبار و مسائل حاشیهای را برای ایران و این سری از مذاکرات در جهت و قالب کلی احیای برجام با محورهایی از قبیل بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمهای هستهای اعمال شده علیه ایران با خروج دولت قبلی آمریکا از این توافق، ایجاد کرد.
واقعیت این است که در دوره جدید مذاکرات با 1+4 که به موازات آن، مذاکرات 1+4 با آمریکا نیز در جریان است، اروپا وضعیتی میانه دارد به این معنی که از برهم خوردن این مذاکرات سودی نمیبرد و تمایلی نیز به آن ندارد. آمریکا نیز مایل است تا سطح تنشها را کاهش دهد و ایران نیز در صورت تعیین تکلیف در ارتباط با بخشی از تحریمها- تحریمهای هستهای – حاضر به مذاکره شده است اما در این میان، دو بازیگر در روند این مذاکرات بسیار تنها شدند. یکی عربستان و مهمتر از عربستان رژیم صهیونیستی. در روند این مذاکرات که در حال انجام است، اسرائیل احساس میکند که ایران در مسیر و جاده صحیح دیپلماسی قرار گرفته و در این مسیر، برجام در شرف احیاء است، بنابراین تصور میکند که با حصول نتایج مثبت از این مذاکرات، همه امیدهای آنها برای درگیری ایران با غرب بر باد میرود. با این چشمانداز و علم به این مسائل، عصبانیت نتانیاهو و رژیم صهیونیستی از این مذاکرات کاملا قابل درک است. آنها به جای این که انتظار از سرگیری چنین مذاکراتی را داشته باشند در ذهن خود برنامههای دیگری داشتند.
رژیم صهیونیستی مشخصا استراتژی بلندمدتتری را در ذهن داشت و برای آن برنامهریزی کرده بود و کماکان این برنامهریزی را ادامه میدهد. بر اساس این استراتژی که رژیم صهیونیستی و البته عربستان، تمایل دارند ایران در انزوا باشد و ایران را از دایره تعاملات و توجهات بینالمللی خارج و خود با کشورهای دیگر بر علیه ایران ارتباط برقرار کرده و جبهه بسازند و به نوعی ایران را در محاصره قرار دهند. به این معنی که اسرائیل با کشورهای پیرامونی ایران ارتباط برقرار میکند – کما این که در دو سال اخیر هم در این زمینه ارتباطات زیادی شکل گرفته است- و به نوعی ایران را در یک طرف بازی قرار دهند. این راهبرد سالها است که توسط اسرائیل در حال پیگیری است در مقابل اما واکنشهای ما، نتیجه نهایی را تعیین میکند. جمهوری اسلامی ایران کشور کوچکی نیست و رهبران بزرگ و مسئولان فهیمی نیز دارد و هرگز در چنین دامی گرفتار نمیشوند. اقدام شرورانه اخیر اسرائیلیها در مسئله نطنز که اقدام سوم یا چهارم اسرائیل از این دست باشد هدف مشخصی را دنبال میکند که این هدف عصبانی کردن ایران است که مبادا ایران به خاطر رذیلت اسرائیلیها مذاکرات را ترک کند. جمهوری اسلامی ایران حکومت مستقری است و نظام پایداری دارد. از این حیث در شرایط فعلی برابر این رذالت عجلهای برای پاسخ دادن نداریم. مهمترین پاسخی که در این مقطع میتوان به شرارت اسرائیل در حادثه نطنز داد، پیگیری مذاکرات، تمرکز بر دیپلماسی و به نتیجه رساندن آن است. ما همیشه فرصت خواهیم داشت که به رذالتهای اسرائیل پاسخهای مناسب بدهیم. این کار به موقع و با تدبیر و کمترین هزینه اتفاق میافتد و ابهامی در حتمی بودن آن نیست و این انتقام بدون شک رخ میدهد. بنابراین در این مرحله، ما دو گام مهم را در پیش داریم که باید بر اساس این دو گام رفتارهای منطقی در پیش بگیریم؛ نخست این که شرارتهای اخیر اسرائیل را خنثی و دیپلماسی را به نتیجه میرسانیم و گام دوم این است که به اسرائیل در زمان مقتضی و مناسب برای خودمان، پاسخ میدهیم.این مسئله باید برای برخی از دوستان اصولگرای ما در داخل شفاف شود که هیچ کس در این سرزمین مخالف انتقام از رژیم صهیونیستی نیست. دوستانی در داخل که بدون شک دلسوز کشور و علاقهمند به آینده نظام و ایران هستند، اعتقاد دارند که باید در پاسخگویی به این شرارت اسرائیل عجله کرده و مذاکرات را ترک کنیم. این گروه از دوستان خودشان میدانند چه میگویند و ما هم انگیزهها و نیات آنها را از این دست از پیشنهادات میدانیم. مشکل این گروه در شرایط فعلی و علت اصرار آنها در تعجیل در پاسخگویی و ترک مذاکرات، مسئله سیاست داخلی و انتخابات است. آنها تصور میکنند توافقی به موقع و به نفع کشور ممکن است شرایط رقابتهای سیاسی داخلی در حوزه انتخابات را تحتتاثیر قرار دهد و برای فرار از این مسئله واکنشهای فعلی را نشان میدهند. آنها برای فرار از چنین آرایش صحنه و چنین تغییری در عرصه سیاست داخلی میخواهند این مذاکرات، در این برهه متوقف شود و چون تصور میکنند به طور حتم و قطعی دولت بعدی را در اختیار دارند، پیگیری این مسائل را به زمانی که خود بر سر کار آمدند موکول میکنند. باید به آنها یادآوری کرد که نه ما – به عنوان اصلاحطلبان- میتوانیم از جانب مردم صحبت کنیم نه شما- به عنوان اصولگرایان- چنین اختیاری دارید. مردم ایران مردمی شگفتیآفرین هستند، هر لحظه ممکن است تصمیم آنها برای حضور یا عدم حضور در انتخابات تغییر کند. بنابراین در این برهه زمانی نه ما و نه شما نمیتوانیم بگوییم برنده قطعی انتخابات هستیم و باید منتظر تصمیم مردم باشیم. بر اساس این تصور نادرست است که این دوستان اصولگرای عزیز، فکر میکنند چون دولت آتی در دست آنها است، فرصت خواهند داشت مسائل مذاکرات را به دست خود و با سلیقه خود پیش ببرند بنابراین ابایی ندارند که امروز موضوع را بر هم بزنند.
ضربالمثلی عربی منطبق با این شرایط است که میگوید «فی التأخیر آفات» یعنی در تاخیر آفت است. ما به هیچ وجه نباید درباره سرنوشت ایران و زندگی مردم ریسک کنیم و زمانی که فرصتی برای حل و فصل مسائل با جهان – مشخصا با کشورهای صنعتی – داریم، این فرصت را نابود کنیم. دلیلی برای تاخیر در کار وجود ندارد و معلوم نیست که تا دولت بعدی در ایران مستقر شود و انسجام پیدا کند و شرایط کاری و مذاکره داشته باشد، شرایط دنیا و طرفهای مذاکرهکننده نیزدر وضعیت فعلی و بر مبنای شرایط امروز باشد. ممکن است اسرائیل شیطنتهای جدیدی را انجام دهد و اتفاقاتی در سیاستهای بینالمللی واقع شود و حتی ممکن است روند مذاکرات با دولت جدید از جانب طرفهای غربی با کندی و ابهام در پیش گرفته شود. فراموش نکنیم که ما چنین تجربهای را در سال 84 داشتهایم. مذاکرات سعدآباد در پایان دولت دوم اصلاحات، بعد از انتخاب آقای احمدینژاد بر هم خورد چرا که طرف غربی مطرح کرد که ما آقای احمدینژاد را نمیشناسیم و باید برای ایجاد این شناخت کمی صبر کنیم تا ببینیم چه کسی طرف ما است. به یاد داشته باشیم که هزینههای به هم خوردن پیمان سعدآباد تحریم سنگینی شد که تا انعقاد توافق هستهای ادامه یافت و در نهایت در برجام مورد بازبینی قرار گرفت.
هدف از نقل این مسائل چند توصیه به دوستان اصولگرای عزیز است که شکی در دلسوزی آنها برای آینده کشور نیست. به یاد داشته باشیم که در این برهه از زمان، نه ما برجام و بازسازی و احیای آن را به عنوان یک برگ برنده در انتخابات میدانیم و نه شما سعی کنید که مسائل داخلی و خارجی را به هم پیوند بزنید.در مسائل خارجی اتحاد اصل اول است، نه در زمان تصویب برجام و نه امروز در زمان احیای برجام هیچ اتفاقی رخ نمیدهد مگر این که رهبری آن را تایید کنند. این مسئله باید موضع مشترک بین دو جناح باشد چرا که محور منافع ملی مسالهای مشترک بین دو جناح کشور است و مسائل مرتبط با منافع ملی نباید به انتخابات گره زده شود. نه ما و نه جناح اصولگرا نباید برجام را به ابزاری برای رقابتهای انتخاباتی بدل کنیم.
رقابتهای انتخاباتی بر اساس صلاحیتها و تواناییها و برنامههای کاندیداها برای بهبود اوضاع کشور باید رقم بخورد. جناح اصولگرا باید شایستهترین افراد خود را معرفی کند و ما نیز سعی و تلاش داریم تا شایستهترین افراد از میان خود را برای حضور در عرصه انتخابات معرفی کنیم. هر چند که بخش زیادی از نیروها و شخصیتهایمان به دلیل شرایطی که شورای نگهبان در نظر دارد و حساسیتهای در نظر گرفته شده توسط شورای نگهبان امکان ورود به عرصه انتخابات را ندارند و اصلاحطلبان با محدودیتهایی در این زمینه روبهرو هستند با این وجود ما آماده هستیم با کت بسته با اصولگرایان رقابت کنیم اما خواستار رقابت شرافتمندانه هستیم و نباید مصالح کشور و نظام و منافع و زندگی مردم را وجهالمصالحه دعواهای جناحی قرار دهیم. امیدواریم همه دوستان ما بتوانند از همه مواضع و نیتهای خود در پیشگاه خداوند و مردم دفاع کنند و حجت کافی در این زمینه داشته باشند.
منبع: روزنامه سازندگی