سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مرحوم تابش از استانداران پرسابقه و بسیار فعال، شجاع و دلیر با روحیه تعاملی بسیار بالا در کار بود. در زمان وزارت کشور آقای نوری در دولت اول هاشمیرفسنجانی، من استاندار کرمان و ایشان استاندار گیلان بودند که زلزله رودبار رخ داد و بخشهای زیادی از استان گیلان را خسارت زد و تلفات زیادی داشت. آقای نوری به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهور منطبق بر اصل 127 قانون اساسی انتخاب شدند و اختیارات هیئت دولت را داشتند آقای تابش قائممقام آقای نوری، بنده به عنوان معاون امداد و نجات و آقای خرم، استاندار هرمزگان به عنوان معاون بازسازی انتخاب شدیم.
دوره دوماهه همکاری ما با ایشان بسیار صمیمانه بود. پس از آن، در دوره دوم دولت آقای هاشمی، آقای بشارتی وزیر کشور و آقای تابش معاون سیاسی وزیر کشور بودند و در انتخابات سال 76 نیز از نیروهای نزدیک آقای ناطق بودند اما نکته درسآموز رفتار ایشان و البته رفتار دولت اصلاحات بحثی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
در دوران بعد از برگزاری انتخابات سال 76 و تشکیل دولت اول اصلاحات، آقای تابش- علیرغم اینکه مواضع روشنی در قبال آقای ناطق در انتخابات داشتند- به عنوان مدیرعامل شرکت ساختمانهای دولتی در وزارت صنعت و شهرسازی مشغول شدند و البته فضای دولت آقای خاتمی هم این گونه نبود که کسانی که طرفدار آقای ناطق بودند یا به ایشان رای داده بودند در دولت آقای خاتمی حذف شوند.
در دولت آقای خاتمی آقای تابش در این مسئولیت فنی و اجرایی و غیرسیاسی، بدون حاشیه به کار کارشناسی پرداخت و من شاهد دو کار بزرگ از ایشان بودم؛ یکی در توسعه حرم حضرت معصومه(س) که در دولت آقای خاتمی به شایستگی رخ داد و تاسیساتی روی رودخانه قم ایجاد و دسترسیهایی برای حرم حضرت ایجاد شد. علاوه بر این در بسیاری از نقاط کشور، در اماکن مذهبی مجموعههایی با مهندسی برتر و کیفیت بالا ساخته شدند که آقای تابش در دولت آقای خاتمی مجری این پروژهها بودند.
درسهای این بخش از تاریخ این است که سعهصدر آقای خاتمی و البته تلاش و دوری از سیاسیبازی و تمرکز بر کار فنی چهرهای همانند آقای تابش چه دستاوردهایی برای کشور داشته است.
دومین خدمت بزرگ ایشان در بازسازی بم بعد از زلزله در سال 82 بود. بخشی از کار حتی به دولت اول آقای احمدینژاد نیز کشیده شد و ایشان تحقیقا در بازسازی بم کاری بزرگ و شایسته انجام داد و تمامی ساختمانهای دولتی بم اعم از دادگستری، فرمانداری، ورزشگاهها و اماکن خدمات درمانی و بیمارستانی و حتی مدارس و مساجد و حتی بازسازی بقاع متبرکه با کار با کیفیت بسیار خوب صورت گرفت وکارنامهای درجه یک و ماندگار در این زمینه از ایشان برجای مانده است. در سالهای دولت آقای احمدینژاد و روحانی نیز، ایشان با کنارهگیری از هرنوع فعالیتی که به هر طریقی بخواهد ظرفیتهای کار اجرایی و کارشناسی و فنی ایشان را کم کرده یا تحتالشعاع قرار دهد، به دور از حاشیهها همان لباس فنی را که بر تن داشت، حفظ کرد و در سمت مدیریت مسکن انقلاب اسلامی به شایستگی در خدمت کسانی قرار گرفت که در اثر حوادث طبیعی اعم از سیل و زلزله و... بیخانمان شدند. حجم زیادی خدمت به فقیرترین مردم که زندگیهایشان در اثر این عوامل از دست رفته بود در سالهای آخر عمر آقای تابش برای ایشان ثبت شد. بازسازی روستاها و شهرهای سیلزده همگی بخشی از این فعالیتها بود که توفیق آن در سالهای پایانی عمر ایشان نصیبشان شد. با اطمینان عرض میکنم که آقای تابش با دست پر از این دنیا رفت. در همین جا باید فریاد زد و از دستاندرکاران مدیریت کشور و مدیریت بخش بهداشت و درمان انتقاد کرد که چرا باید در تهیه واکسن که برای حفط جان مردم الزامی است و جامعه تا این حد بعد از گذراندن روزهای طولانی در درگیری و مبارزه با این ویروس به آن نیاز دارد، تا این اندازه تعلل وجود داشته باشد؟ چرا باید با کوتاهیهای دنبالهدار جانهای زیادی از جمله انسانهای بافضیلت و پرکار مثل آقای تابش را از دست داد؟ امروز ضایعه از دست دادن ایشان علیرغم کارنامه بزرگ و پربار ایشان برای ما باقی مانده است. زمستان میگذرد و روسیاهی برای ذغال میماند، روسیاهی از دست دادن مردم شریف این کشور که هر کدام مملو از توانمندیهایی بودند و در میانشان افرادی پرکار و باتجربه همانند آقای تابش نیز وجود داشتند، برای مسئولان بهداشت و درمان کشور باقی است.
منبع: روزنامه سازندگی