سیدمحمود علیزاده طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
انتخابات ریاست جمهوری برای تعیین رییس دولت سیزدهم سال گذشته در شرایطی برگزار شد که رقبای آقای رییسی توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند تا در یک انتخابات فاقد مشارکت قابل توجه ایشان بدون رقیب بتوانند رای منظوره را کسب و به عنوان رییسجمهور انتخاب شوند. هدف این نوشتار نه بازخوانی شرایط برگزاری این دور از انتخابات که در حقیقت مرور شعارهایی است که آقای رییسی در ایام منتهی به این روز در سال گذشته سر دادند و حالا با گذشت یک سال اثر چندان دقیقی جز در موارد معدود از تحقق آنها دیده نمیشود.
آقای رییسی میگفتند ریشه مشکلات کشور ناکارآمدی و سوءتدبیر دولت است. تاکید داشتند که 20 درصد مشکلات مربوط به تحریم است و 80 درصد مربوط به دولت است و میگفتند به دنبال اصلاح ساختارهای مدیریتی برای رفع مشکلات هستند. آنها میگفتند با اجماع ملی و دیپلماسی هوشمند تحریمها را رفع و اقتصاد را به برجام مشروط نمیکنیم و از تمام ظرفیتهای منطقه استفاده میکنیم.
ایشان مدعی متناسبسازی حقوق مردم با تورم، ساخت 4میلیون مسکن، اسجاد سالانه یک میلیون شغل، نصف کردن تورمف تامین حداقل معاش برای سه دهک پایین، ایجاد صندوق بیمه برای جبران خسارت مردم در بورس، تامین و کاهش هزینههای درمان مردم و حفظ حقوق اقلیت را داد. این وعدههای اصلی و کلی ایشان بود.
در یک سالگی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باید به نکات مثبت و منفی دولت ایشان نگاه کرد. تصور میکنیم بزرگترین دستاورد دولت آقای رییسی این است که عالیترین مقامهای نظام با تمام توان از ایشان حمایت کردند و اختیاراتی ویژه و فراتر از اختیارات قانون اساسی به سران سه قوه دادند و البته حمایت مجلس و قوه قضاییه را دارند. دولت آقای رییسی در وارد کردن واکسن موفقیت خوبی داشتند اگرچه زمینه آن توسط دولت قبل مهیا شده بود و عجیب این که وزیر بهداشت دولت آقای رییس از امضاکنندگان نامه درخواست ممنوعیت واردات واکسن در دولت آقای روحانی بود.
56هزارمیلیارد تومان تنخواه خزانه بود که یاشان تسویه کردند و تورم را تا اندازهای کاهش و رشد اقتصادی را تا اندازهای افزایش دادند. نرخهای بیکاری نیز نشان میدهد رو به کاهش است. صادرات نفت خام نیز به دلیل افزایش قیمت افزایش داشت. فهرست ابربدهکاران بانکی را نیز منتشر و توزیع وامهای زیر 100میلیون تومان را پرداخت کردند. اقدامات دولت آقای رییسی برای کوتاه کردن دست سازمانهای دولتی از سواحل نیز گام مهم و مثبتی بود. الزام عرصه کلیه محصولات در بورس، گسترش رابطه با دولتهای عراق، قطر، عمان و ترکمنستان و از همه مهمتر تصمیم قاطع برای بازگشایی مدارس بود. من شاهد بودم در استانهای کردنشین و عربنشین و ترکنشین دانشآموزان زیر سایه این آموزش غیرحضوری با زبان فارسی آشنا نیستند و اگر مدارس بازگشایی نمیشد احتمال حذف زبان فارسی در این استانها بود. تصمیم به بازگشایی مدارس مخالفین زیادی داشت که آقای رییسی موفق به اجرای آن شد.
در کنار این مسئله دولت ایشان در ماههای فعالیت برخی از شعارهایشان را نیز عملی نساخته است. بزرگترین نقطه ضعف دولت آقای رییسی بیبرنامگی در تصمیمگیری است. این که در یک سفر استانی به یک باره 200 تصمیم گرفته میشود ناشی از بیبرنامگی و البته نقص بزرگ دولت ایشان فقدان محور ساختن سازمان برنامه و بودجه در تصمیمگیریها است. در دولت آقای رییسی سازمان برنامه مغز کارشناسی و تصمیمگیری نیست و تنها حسابداری بودجه میکند.
نقطه ضعف دیگر دولت ایشان این است که اصلاح ساختار اقتصادی که مکرر وعده آن را در ایام انتخابات دادند بر زمین مانده است. علاوه بر این تیم اقتصادی دولت با هم هماهنگ نیستند.
در ایام انتخابات آقای رییسی آقای رییسی مکرر از افتتاح و رونق تولید میگفتند و چه خوب است که ایشان امروز گزارشی از رونق تولید بدهند و از وضعیت کارخانههایی که در ایام انتخابات در کسوت ریاست قوه قضاییه افتتاح کردند، بدهند. دولت ایشان در مبارزه با فساد توفیقی نداشتند و بانکها نیز معضلات قبلی را کماکان دارند.
سرمایهگذاری رونقی پیدا نکرده است. میادین مشترک نفتی توسط همسایگان در حال ربوده شدن است وما هیچ اقدامی در طی یک سال گذشته نکردیم. جای تاسف بسیار که مهاجرت نخبگان کماکان با سرعت بالا در حال انجام است و به جای آن سرعت اینترنت بر خلاف وعدههای دولت در حال کاهش است.اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از اصلیترین محورهای شعارهای ایشان محقق نشده است و کماکان در حد شعار باقی مانده است. متاسفانه دولت توسط رییسجمهور اداره نمیشود و وزرا در حال اداره دولت هستند و همین مسئله منجر به تخلفات گسترده و زیاد شده است.
منبع: روزنامه سازندگی