سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
در روزهای اخیر مطابق روال بسیاری از سالها با فرارسیدن فصل تابستان حضور گشتهای ارشاد در سطح شهر دیده میشود. سنتی بیفایده که بارها آزموده و شکست خورده است. با این وجود به نظر میرسد در سال جدید –از فروردین تا به امروز- هزینههای زیادی به دلیل انتشار رفتارهایی عجیب با زنان و دختران به کشور تحمیل شده است. در شرایطی که هر روز بیش از پیش ادبیات تندی در قبال مسائل حوزه زنان نیز در پیش میگیریم و در موقعیتی که مشکلات اقتصادی و سیاسی عرصه را بر مردم و دولت تنگ کرده، فلسفه اجرای چنین تصمیماتی با این شدت و حدت روشن نیست. از فروردین سال جاری که در مقابل درب استادیوم ورزشی به صورت زنان اسپری فلفل پاشیدند تا هفته اخیر که ویدئویی از زنی که فریاد میزد و برای نبردن دخترش که مدعی بیماری او بود در فضای مجازی منتشر شد، شاهد اتفاقات متعددی از این دست و نظارهگر بخشنامههای عجیبی در حوزه عفاف و حجاب بودیم. به خصوص در مشهد که گویی قوانین با همه جای کشور متفاوت است و به یکباره بخشنامه صادر میکنند زنانی که بدحجاب هستند سوار مترو نشوند و از خدمات اجتماعی همانند بانک و مواردی از این دست محروم باشند.
تمامی این موارد در حالی است که موضوع گشت ارشاد بیش از دو دهه است که در کشور در حال اجرا است. با یک بررسی بسیار ساده بدون نیاز به خطکشیهای علمی یا صرف زمان خاصی در این زمینه میتوان میزان کارآمدی این شیوه مبارزه با بدحجابی را آزمود. هیچ شکی در زمینه شکست قطعی این رویه وجود ندارد، اما کماکان اصرار به فعالیت گشتهای ارشاد وجود دارد و عجیبتر اینکه هنوز هم تصور میشود اگر در رویه گشت ارشاد با قاطعیت و حتی بعضا خشونت رفتار شود از فردا مردم از ترس هم که شده دیگر بدحجاب نخواهند بود. چند نکته در این زمینه باید مدنظر مسئولان باشد:
موضوعاتی همانند حجاب هرگز و تحت هیچ شرایطی با ابزارهای سلبی و اجباری توسعه پیدا نخواهند کرد. مقولهای از جنس حجاب موضوعی است که جز با ابزارهای فرهنگی پاسخگو نخواهد بود، علاوه بر اینکه در زمینه حجاب اختلافنظرهای مختلفی بین مردم وجود دارد و از اساس تعریف مشخصی از بدحجابی در دسترس نیست. البته یک حد عرفی در این زمینه میتوان در نظر گرفت اما چرا تصور میشود اگر این حد عرفی رعایت نشود، خانم بدحجاب باید با زور و داد و بیداد سوار ماشین گشت ارشاد شود، برای وی پروندهسازی و بعد آزاد شود، از فردا حجاب خود را به درستی رعایت میکند؟ جز این است که این رفتارها بیش از پیش لجبازیها را گسترش میدهد؟
واقعیت این است که سالهای اخیر شاهد تبدیل شدن موضوع حجاب و بدحجابی به نوعی از لجبازی سیاسی نیز شدهایم به این معنی که هم با عدم رعایت حجاب، هم با درگیر شدن با مامورین گشت ارشاد و هم با ضبط این تصاویر و ارسال آن برای شبکههای فارسیزبان خارج از کشور موضوع اختلافات سیاسی، نارضایتیهای اجتماعی و اخیرا نیز انتقاد از وضعیت اقتصادی به شدت مشهود است. هر کدام از این مسائل نوعی گسل را در جامعه بین مردم و حاکمیت ایجاد کرده است. در این گسلها درگیریهایی در حوزههای مختلف از جمله حجاب رخ میدهد. این درگیریها به خودی خود، دوباره عمق گسلها را افزایش میدهد.
اصرار بر ادامه این رویه در حالی که اثرات زیانبار آن به شدت مشهود است جای ابهام زیادی دارد. گویی برخی علیرغم علم به اثرات نامطلوب این رفتارها سعی در تداوم آن دارند. در شرایطی که دولت در حال اجرای یک تصمیم اقتصادی سخت است که بخش زیادی از هزینه آن را مردم میدهند، در شرایطی که موضوعات بینالملل به اندازهای پیچیده شده که در حال بازگشت به گذشته هستیم و در روزهایی که هزاران مشکل زیستمحیطی ما را احاطه کرده است، کدام سیاستگذاری اولویت درگیری با مردم و سوار کردن آنها با فشار به گشتهای ارشاد را تایید میکند؟ مبارزه با بدحجابی جز با استمرار بر زبان خوش، کار فرهنگی و مهمتر از این صداقت با مردم ممکن نبوده و نخواهد بود.
منبع: روزنامه سازندگی