امیر اقتناعی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
سرانجام چین هم علناً در نظام بینالملل پشت ما را خالی کرد. هرچند پیشتر هم رفتارهایی اینچنین را از این ابرقدرت نوظهور دیده بودیم، اما هر بار با سادهسازی مسئله و به مدد فعالسازی مکانیسمهای توجیهی شرقگرایان ایرانی، این کشور عزیزکرده، از مهلکه نقد و پریشان گشتن خاطر، جهیده بود. اینبار گویا دیگر راهکارهای پیشین پاسخگو نبوده و مَثَل «انشاءالله گربه است» نیز کارساز نیفتاده است.
پس از حضور رئیسجمهور چین در عربستان و امضای ۳۴ قرارداد همکاری مشترک با دولت سعودی، دوستان اصولگرا و حامی دولت سعیشان را بر این قرار دادند تا این رخداد را بهعنوان «گردش به شرق عربستان!» جا بیندازند، بیآنکه هیچ اشارهای به قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین و نیز عدم تحقق آن در حوزههای عملیاتی داشته باشند.
مقارن با لحظاتی که حضرات در حال رفع و رجوع این موضوع با توسل به حماسهسراییهای غربستیزانه خود بودند، ضربه بعدی بر پیکره سیاست خارجی ما وارد گشت و در خبرها آمد که دولت چین در بیانیه مشترکش با عربستان خواهان همکاری ایران با آژانس انرژی اتمی و محترم شمردن «رژیم عدم اشاعه» سلاحهای هستهای شده و در ادامه آن بیانیه ایران را از دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه برحذر داشته است!
و در نهایت؛ صدور بیانیه مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بود که با بسط موارد مطروحه در بیانیه مشترک چین و عربستان و افاضاتی مضاعف تا مرز تهدید جزایر سهگانه، امضای شیجینپینگ را هم در پای خود داشت!
در اینجا بود که دیگر جناب رئیسی و دستگاه دیپلماسی تحت امرش ناگزیر به شکستن سکوت گشته و با دعوت -و نه احضار- سفیر چین به وزارت خارجه، مراتب گلایه خویش را به سمع و نظر نماینده دولت چین رساندند. پس از آن بود که با سفر معاون نخستوزیر چین - بهعنوان نفر سوم دولت حزب کمونیست- سعی شد تا اقدامات ضدایرانی صورت گرفته از سوی رئیسجمهور چین -بهعنوان نفر اول دولت و دبیرکل حزب کمونیست- در هفتهای که گذشت، رفع و رجوع گردد. بیآنکه هیچگونه عذرخواهی صورت پذیرفته باشد یا امتیازات متقابل و همسنگ با آنچه در نشست شورای همکاری خلیجفارس اتفاق افتاد، به ایران داده شود.
هرچند این رفتار دولت ایران در قالب دیپلماسی عزتمندانه قابل پذیرش نیست، اما قطعاً میتوان این واکنش منفعلانه را بنابر وضعیت ایران در جامعه بینالملل توجیه و تبیین نمود. چراکه واضح و مبرهن است برای کشوری که همه تخممرغهای خود را در یک سبد گذاشته و جز دروازه شرق، مسیر قابل اتکای دیگری را در میان گزینههای قابل انتخاب خود در عرصه بینالملل ندارد، انتظار رفتارهایی جز این -بیتردید- زیادهخواهی و بیش از این سخن راندن در این باب، تکرار مکررات خواهد بود. وگرنه؛ دولت چین با ارجح دانستن مزیتهای اقتصادی دولتهایی پایدار بر راهبردهای شعاری دولتی مُضطَر، دقیقاً در راستای عقلانیت دیپلماسی و منافع ملیاش عمل نموده و برمبنای عرف بینالملل، خُردهای بر او نمیتوان گرفت.
سوای از اینها؛ آنچه در این روزها توجه نگارنده را به خود جلب نموده، اول؛ جای خالی کسانی است که پیشتر در موارد مشابه، کفن پوشیده و به کمتر از تسخیر یا تعطیلی سفارت کشور هتاک راضی نبودند! و دوم؛ سکوت اعضای ارشد حزب موتلفه -که دارای روابط نزدیک و مستمر با حزب کمونیست چین بوده و هستند- درباره نارفیقی صورت پذیرفته از سوی رفیق دیرینشان نسبت به ملت ایران و حتی دولت مطبوع خود! جالبتر اینجاست که در همین ایام و مابهازای این سکوت، مصطفی میرسلیم(رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه) خواستار تسریع در فرآیند اعدامها شده و حسین انواری(عضو شورای مرکزی حزب موتلفه) نیز به تشریح نگرانیهایش از همآغوش شدن زنان و مردان نامحرم پرداخته است!
مخلص کلام؛ هم آنانی که به سوءتعبیر از اقدامات اخیر چین همت میگمارند و بیتوجه به مخاطرات ژئوپولتیک و اقتصادی آن برای کشور، سعی در برجستهسازی تقابل شرق و غرب دارند و شکست آمریکا در برابر چین را از آن استنتاج میکنند(که بر فرض صحت این ادعا، هیچ سخنی از دستاورد عینی آن برای ایران به میان نمیآورند) و هم اینانی که خود را به آن کوچه زده و با برجستهسازی موضوعات حساسیتبرانگیز داخلی، تلاش میکنند تا اذهان ملت را منحرف سازند، به تعبیر حضرت سعدی چونان؛ «خواجهگانی در بند نقش ایوان هستند» که میپندارند واقعیت همان چیزی است که در ذهن آنها ساخته و پرداخته میشود، نه آنچه در عالم واقع در حال رخ دادن است. لذا با کتمان حقیقت، در پی قلب آن هستند و بیتوجه به منافع ایران عزیز!
منبع: روزنامه سازندگی