حامد منتظری، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
۱. چه میدانیم؟ بیش از دو ماه از اولین گزارش مسمومیت دانشآموزان دختر دریکی از دبیرستانهای شهر قم میگذرد. خبری که در ابتدا به داستانی جنایی میماند و جدی گرفته نشد اما کمکم هم به تعداد حوادث و هم بسامد آنها افزوده شد و در چند روز اخیر شاهد تکرار هر روزه و پرتعداد این حادثهها هستیم. اطلاعات مشخصی از چگونگی این اتفاقات دلخراش در دست نیست، فقط می دانیم که در مدارس دخترانه و در شهر قم اتفاق میافتد و نیز اینکه شروع آن با استشمام بویی مثل میوه سوخته همراه است سپس به مشکلات تنفسی و حرکتی منجر میشود که در بعضی موارد این مشکلات، حاد و ماندگار شده و حتی باعث فلج اندامها دانشآموزان و معلمین شده است. اما پاسخ درست به این پرسش که از کل ماجرا چه میدانیم، این است: هیچ.
۲. سناریوهای محتمل؛ در شرایط نبودن یا ندادن اطلاعات، هر سناریویی میتواند محتمل باشد. اما اگر بپذیریم که این اتفاقات از سر عمد و با قصد خرابکاری انجام میشود،چنانچه شکل و تعداد و وسعت اتفاقات موید آن است، احتمال دو گزینه قویتر از بقیه گزینههاست، حضور عوامل خارجی یا نفوذی به قصد برانگیختن جامعه و ناراضیسازی یا اقدام نیروهای خودسر داخلی سازماندهی شده با اهداف مذهبی یا سیاسی. برای هر یک از این گزینهها همچنین دیگر گزینهها، دلایل و شواهدی در جهت رد یا قبول آن میتوان جست که به علت نداشتن داده کافی همگی ناقص هستند اما آنچه بر ابهام این فاجعه افزوده، ناتوانی یا اظهار ناتوانایی توأم با سیستمهای پزشکی در تشخیص علت این مسمومیتها و عاملین آنهاست.
۳. عکسالعمل مسئولین؛ برخورد رایج مسئولین با این حوادث مشابه است، ابتدا به کل انکار یا صورت قضیه را پاک میکنند سپس اگر فشار مردم و رسانهها زیاد شود، قسمتهایی از واقعیت را میپذیرند اما به جای حل مسئله آن را لوث میکنند و قربانیان را هم شریک جنایت معرفی میکنند. جملاتی مانند اینکه دانشآموزان بیماری زمینهای داشتهاند یا میزان کلسیم و پتاسیم و... خون آنها پایین بوده یا ضعیف بودن بدن دختران باعث این حادثهها شده است، نمک روی زخم پاشیدن است نه التیامدهنده آن. در این میان متاسفانه مسئولین مدرسهها نیز خود را بیشتر متعهد و پاسخگوی آموزشوپرورش میدانند تا دانشآموزان و خانوادهها و بیاعتمادی را در مدرسهها دامن میزنند.
۴. چه خواهد شد؟ باید دید آیا این بحران هم به خیل بحران حل نشده جاری میپیوندد و والدین خود باید چارهای برای بچههای خود بیندیشند؛ چنانکه پدران و مادران در تجمع اعتراضی مقابل فرمانداری قم چاره را نفرستادن بچهها به مدرسه دانستند یا نهادهای مسئول بهوظایف حاکمیتی خود عملمیکنند و آرامش و امنیت را به مدارس که قرار است خانه دوم دانشآموزان باشند برمیگردانند، اهمیت و قدرت واقعی نهادهای نظارتی در چنین بزنگاههایی سنجیده میشود.
منبع: روزنامه سازندگی