جهانبخش خانجانی
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
استیضاح از حقوق قانونی نمایندگان مجلس است، اما نمایندگان باید به وظایف خود در مقام تقنین و قانونگذاری آشنا و متوجه باشند که چه قانونی وضع و چه چیزی را تصویب میکنند. واقعیت امر این است که پیام استیضاح کنندگان وزیر کار مبنای علمی نداشت و اشتباهی که خود نمایندگان در حق وزارتخانهها مرتکب شدند، مبنای سوال از وزیر قرار گرفت. نمایندگان ابتدا باید خود را استیضاح کنند که چرا در مقابل خطاهایی که در دورههای گذشته در حوزه قانونگذاری صورت گرفته و یا در واگذاری بسیاری از شرکتها تعلل کرده و اقدام شایسته و بایستهای نکردند و یک وزارتخانه عریض و طویل با این حجم نیرو و کارکرد را به یک وزارتخانه دیگر دادند. ازاین جهت است که باید ابتدا خود نمایندگان مورد مؤاخذه قرار گیرند. از سوی دیگر برخی نمایندگان نسبت به حوزه انتخابیه خود خواستههایی از وزرا دارند، اما به محض اینکه خواستههایشان عملی نمیشود به این موضوع توجه نمیکنند که عدم تحقق خواسته آنها چه علتی دارد. به عنوان مثال در حوزه انتخابیهای برای امری مثل ساخت بیمارستان فشارهایی وارد میکنند، در حالی که قبل از هرچیز باید دید که اعتبارات ساخت این بیمارستانها کجا تصویب میشود. این خود نمایندگان هستند که باید این طرحها را تصویب کنند و اعتبارات لازم را در اختیار بخش مربوطه قرار دهند و پس از آن مطالبهگری داشته باشند. حال در ظرفی که تهی است و امکانات مالی یک وزارتخانه نیز سهم ناچیزی را در برمیگیرد، چگونه انتظار میررود که وزیر مربوطه همه مشکلات را حل کند؟ چطور آنجایی که وزرا در ارتباط با معضلات کلان اجتماعی صحبت میکنند، نمایندگان هیچ ابتکار عملی به خرج نداده و این معضلات و مشکلات را نمیبینند و ریشه آن را صرفا در عملکرد وزیر جستوجو میکنند. وزرا ممکن است اشکال و اشتباه داشته باشند، اما باید دید این خطاها به عملکرد وزیر باز میگردد یا ساختار تصمیمگیری و تصمیمسازی در کشور ایراد دارد؟ نمایندگان میتوانند نهادها و شرکتهای موازی را یکپارچه کنند و با قانونگذاری درست مسیر اقتصادی کشور را هدایت کنند اما گاه بنا به مصلحت، ملاحظهکاری و یا محافظهکاری چنین نمیشود و تمام فشار را به وزیر مربوطه میآورند. ضمن اینکه اگر وزیری مورد استیضاح قرار میگیرد باید بنابر برنامههای ارائه شده و موقعیتهایی که در اختیارش گذاشته شده استیضاح شود. نمایندگان زمانی میتوانند آقای ربیعی را استیضاح کنند که امکانات لازم را در اختیارش قرارداده یا زمینه اکتساب آن امکانات را برای وزرا فراهم کنند. همین وزیر راه زمانی که برای اصلاح ساختار ناوگان حمل و نقل هوایی تلاش میکرد فضایی بسیار عجیب بر علیه این مجموعه راه افتاد و به نوعی دولت را تحت فشار قرار دادند که لوکسگرایی میکند، اما به محض اینکه یک هواپیما سقوط کرد دولت را مسبب دانستند. با این اوصاف باید پرسید چه کسی باید مدافع سیاستهای دولت باشد؟ در حال حاضر چرا نمایندگان اقدامی عاقلانه و مناسب برای یارانهها انجام نمیدهد، حتی اگر فرض کنیم دولت محافظهکاری میکند، چرا نمایندگان تن به محافظهکاری بدهند؟ در دورهای از این کشور کاری غیراصولی انجام شد و پس از آن ثروت عظیم مردم را تقسیم کرده و به اسم یارانه پخش میکنند. چرا نمایندگان مجلس از این امر جلوگیری نکرده و از محل آن سازوکاری برای اشتغال ایجاد نمیکنند؟ چرا نمایندگان برای مسائل زیربنایی برنامهریزی نمیکنند و در حوزه حمل و نقل و مترو به دفاع نمیپردازند تا دولت و مجموعههای ساختاری را فعال کنند. از این جهت صرف نظر از اینکه در این قضایا فضایی سیاسی وجود دارد، اما به ذات اینگونه عملکرد نمایندگان انتقاد و وارد است و این شیوهای مناسب نیست و این رفتارها جایگاه نمایندگان را تضعیف میکند. به هر حال امید میرود که فضا به سمت وسویی برود که افرادی عمیقتر و دوراندیشتر وارد مجلس شوند که دچار فضاهای احساسی نشویم.