تهران-سایت کارگزاران: بیشک توسعه و فعالیت حزبی میتواند کمک شایانی به پویایی فعالیتهای سیاسی جامعه کند. گرچه بسیاری معتقدند که احزاب نقش سیاسی در کشور ایفا میکنند اما این تصور نادرست است. اگر احزاب آنطور که باید سازماندهی شده باشند و بتوانند در پیشرفت کشور نقش ایفا کنند، میتوانند به روند توسعه کشور سرعت ببخشند. تربیت نیروی حزبی و مدیرانی که بتوانند به کشور کمک کنند از اهداف مهم احزاب است که همه به آن دست پیدا نمیکنند.
حبیباله تاجیک اسماعیلی، رئیس شورای استان تهران حزب کارگزاران سازندگی، در این رابطه به سوالاتی پاسخ میدهند:
*به نظر جنابعالی توسعه حزبی و فعالیت حزبی چه ضرورتی دارد؟
الزام و ایجاب کار تشکیلاتی و به طور کلی کار کردن در تشکلهای منسجم به جهت بازدهی و راندمان بیشتر نسبت به کارهای هیاتی و بیبرنامه همیشه مورد توجه سیاستمداران و فعالان سیاسی بوده است. در مورد حزب کارگزاران سازندگی نیز چنین موردی مصداق کامل دارد و این حزب به خوبی از ابتدای تاسیس در این مورد تاکید داشته و جزو اولویتهای مهم آن بوده است.
*در خصوص جایگاه احزاب استانی توضیح دهید و اینکه آیا با وجود شورای مرکزی حزب در تهران آیا وجود شورای استانی نیز لازم به نظر میرسد؟
در این زمینه البته همیشه کل تشکلهای استانی، چه حزبی و چه سازمانی و اداری همیشه زیر سایه سنگین سازمان مرکزیشان قرار داشتهاند و در بسیاری موارد دیده نمیشوند و اگر هم کاری کنند به چشم نمیآید و اصلا عرصه برای فعالیت گسترده، برایشان فراهم نیست، این مشکل همیشه در مراکز استان بوده است، بدین معنی که در ایران، کشور را فقط در پایتخت میبینند، البته گاهی اوقات این بهانهای برای عدم کارآمدی یا بهتر بگویم ناکارآمدی حزب استانی هم هست، بدین معنی که بهانه زیر سایه مرکز بودن همیشه توجیه بسیار خوبی برای عدم کارایی ماست و میگوییم سایه سنگین سیستم مرکزی باعث میشود که کارهایمان دیده نشود در حالی که به باور من در همان زیر سایه بودن حزب مرکزی هم میتوان بسیار خوب و موثر کار کرد و گاهی اوقات حتی چنان موثر کار کنیم که دفتر مرکزی زیر سایه قرار بگیرد. این امر عملیاتی است ولی عموما دفاتر استانی در کشور ما فاقد انگیزه لازم برای فعالیت موثر هستند. به دلیل اینکه با انگیزه دیگری وارد فعالیت حزبی میشوند و وقتی میبینند که خواستههایشان محقق نشده است، به دنبال بهانهای برای توجیه ناکارآمدیشان در حزب یا تشکل استانی هستند. البته این مواردی که عرض کردم در حزب کارگزاران در مقایسه با سایر احزاب بسیار کمتر مشاهده میشود و در شعبههای استانی کارگزاران نیز افراد پرتلاش و باانگیزه فعالیت میکنند.
باورم بر این است که آدمهای باانگیزه معمولا کمتر به دفاتر و تشکلهای استانی ورود پیدا میکنند، البته علل ریشهای دیگری هم وجود دارد، گاهی اوقات آدم احساس میکند که عایدی و حاصلی از فعالیتاش نخواهد داشت چون به هر حال تشکل و کار حزبی معطوف به کسب قدرت است و این یک امر عادی است و اصولا اگر کسی کار حزبی میکند معمولا به این دلیل میآید که یک روزی به قدرت برسد و بتواند منویات و دیدگاههایش را در حاکمیت پیاده کند که عموما به دلیل اینکه اشکالات اساسی به کار حزبی در کشور ما وارد است، سقف کار حزبی به خصوص در استانها بسیار کوتاه است و قدرت پرواز ندارند و به همین دلیل بیانگیزه خواهند شد.
این امر فقط مختص به استان تهران نیست و در شهرستانها و استانهای دیگر هم به همین منوال است، به طور مثال کجا دیدهاید که حزب کارگزاران یا اتحاد ملت و... در استانها بدرخشند؟ عموما درخشش آنها در شورای مرکزی و تهران است. بنابراین کار حزبی در ایران عموما عرصه و بستر مناسب برای فعالیت ندارد.
این دیدگاه و این رویه تنها مختص ایران است و ایرانیزه شده است؛ دنیا معیارها و استانداردهای خودش را دارد به طور مثال حزب کارگر یا محافظهکار در لندن اینگونه نیست که دیده نشود، در حالی که مرکزیت این احزاب هم در لندن است. همه آنها خیلی خوب کارشان را انجام میدهند و خوب هم دیده میشوند و هرکسی فعالیت خودش را میکند و چون عرصه برای فعالیت هرکسی باز است، نتیجه فعالیتشان را به طور ملموس نیز میبینند.
*چه میزان به شعار امسال کنگره که «حزب پویا، برنامه محور و اثرگذار» است اعتقاد دارید و آیا زمینه را برای تحقق این شعار فراهم میبینید؟
به نظرم شعار بسیار خوبی انتخاب شده و به خوبی دیدگاههای حزب را تبیین میکند اما اینکه در عمل به چه میزان محقق شود، به نظرم جای تردید دارد چراکه به نظرم اولین لازمه برنامهمحوری و برنامهریزی و اثرگذاری در حزب، انگیزه است که متاسفانه به مقدار لازم وجود ندارد. بنابراین تا زمانی که در یک تشکل سیاسی و حزب، انگیزه را در اعضا ایجاد نکنیم، موفق به تحقق شعار نخواهیم شد.