محمدعلی سافلی، محمدعرفان همتیآذر
هفته گذشته بود که حزب کارگزاران سازندگی در بیانیهای با انتقاد از عملکرد دولت دهم تاکید میکند "سیاست سرکوب ارز از آغاز دولت اشتباه بود و در ماجرای ارز 4200 تومانی به اوج خود رسید. تغییر مدیریت سازمان برنامه و بودجه یک ضرورت است و براساس آن باید کابینه اقتصادی دولت تغییر کند."
یکی از محورهای مهم این بیانیه تغییر محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه بود که قبلتر نیز در روزنامه سازندگی و مصاحبههای اصلاحطلبان نمود داشت.
با توجه به بیانیه اخیر حزب کارگزاران و همچنین گذشت یکسال از دولت تدبیر و امید، به سراغ سید افضل موسوی مدیر مسئول روزنامه سازندگی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران رفتیم. وی 10 سال بین سالهای 66 تا 76 شهردار منطقه 2 تهران بود و در مجلس ششم به نمایندگی از مردم زنجان به پارلمان راه یافت.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، اخیراً حزب کارگزاران سازندگی بیانیهای منتشر کرد و در آن نسبت به عملکرد آقای روحانی انتقادات مهمی را مطرح میکند. عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم بویژه در این یک سال را چگونه ارزیابی میکنید و دلیل انتشار این بیانیه چه بود؟
ما امروز همه مکلفیم با توجه به شرایط از دولت حمایت کنیم که دولت موفق باشد اما این مانع این نمیشود که از دولت انتقاد نکنیم. سیاست ما این است که از کلیات دولت حمایت کنیم و درباره کاستیها و برخی ضعفهای مدیریتی نیز حق انتقاد از دولت را برای خود محفوظ میدانیم. اینطور نیست که دولت را مقدس بدانیم و در برابر سیاستها و روشهای نادرست دولت سکوت کنیم. البته ما شرایط را میسنجیم چراکه ممکن است گاهی انتقاد به حقی نیز از عملکرد دولت داشته باشیم ولی شرایط کشور اجازه مطرح کردن این انتقادات را به ما ندهد.
اگر شرایط کشور عادی بود شاید ما به شکل صریحتری از دولت انتقاد میکردیم ولی با توجه به فشارهای آمریکا و مشکلات اقتصادی داخلی هدف ما تضعیف دولت نیست. ممکن است بسیاری از افرادی که در دولت هستند از نظر ما افراد ایدهآلی نباشند، ولی از نظر اصول مدیریتی زمانی باید دست به تغییرات زد که افراد قویتر و شایستهتر از نیروهای مستقر وجود داشته باشد.
گفتمان اقتصادی دولت موجب شده که حزب کارگزاران در بیانیه خود در خواست تغییرات اساسی در این حوزه داشته است؟
بله؛ در دولت دوازدهم برخی مدیران به نسبت دولت قبل تغییر کردهاند. از سویی دیگر برخی مسئولان دولتی که امروز زمام امور را در اختیار دارند به درد شرایط کنونی کشور نمیخورند. شرایط امروز، شرایط دشواری است و باید آدمهایی بیایند که بتوانند کشور را از این شرایط عبور دهند.
آیا شما گزینهای هم به دولت پیشنهاد دادهاید؟
تاکنون از سوی دولت درخواستی برای معرفی افراد شایسته دریافت نکردهایم. با این حال هرگاه دولت درخواست کند، ما آمادهایم که افرادی کارآمد را پیشنهاد دهیم. به هر حال آدمهایی که به درد بزم میخورند به درد رزم نمیخورند و با توجه به شرایط باید مدیران را انتخاب کرد.
آقای روحانی در جلسه سوال از رئیسجمهور در مجلس از مشورت کردن با دیگر گروهها و فعالان سیاسی سخنانی را مطرح کرد؟
نه اینطور نیست! تاکنون مشورتی با ما به عنوان یکی از احزاب حامی دولت انجام نشده است. البته درباره برخی کارهای کوچک مشورتهایی با ما صورت گرفته ولی این موضوع در رابطه با مسائل کلان به هیچ وجه صدق نمیکند.
درباره نقش آقای جهانگیری در دولت به عنوان یکی از اعضای شاخص حزب کارگزاران حرف و حدیثهای زیادی مطرح میشود. در دولت دوم از همان ابتدا زمزمههایی درباره کمرنگ شدن نقش آقای جهانگیری در دولت شنیده میشد. چه میزان این موضوع واقعیت دارد؟
در میان افکار عمومی اینگونه جا افتاده که نقش آقای جهانگیری در دولت دوازدهم کمرنگ شده است. نحوه مدیریتها متفاوت است. برخی مدیران در تصمیمگیریها به شکل مستقل عمل میکنند و معاون آنها تنها وظیفه اجرای این تصمیمات را برعهده دارند. آقای روحانی در دولت یازدهم برای اولین بار بود که کار اجرایی سنگین را قبول میکرد. پیش از این ایشان دبیر شورای امنیت ملی بود که در این شورا کار اجرایی خیلی سنگینی بر عهده ندارد و بیشتر کار امنیتی و مسائل مربوط به آن را برعهده دارد. البته در آنجا نیز به شکل مستقیم تصمیم گیر نیست و مسئولیت اتخاذ تصمیمات بر عهده شخص رئیس جمهور است.
وقتی که به عنوان رئیس جمهور وارد دولت شدند، اشراف کاملی به مسائل دولت و گردشکارهای خاص آن نداشت. بنابراین با توجه به تجربه حضور آقای جهانگیری در هیئت دولت در دورههای گذشته، نقش ایشان در دولت یازدهم پررنگتر بود. اما در دور دوم آقای روحانی با توجه به تجربه چهار ساله در دولت یازدهم دیگر نیازی به نظرات کارشناسی آقای جهانگیری نداشت که همین امر باعث شد که در افکار عمومی اینگونه وانمود شود نقش آقای جهانگیری در دولت کمرنگ شده است.
در دولتهای گذشته نیز اینگونه بوده که معاون اول امور اجرایی دولت از جمله مصوبات هیئت دولت را ابلاغ میکند. در این دوره نیز آقای جهانگیری فرماندهی ستاد اقتصاد مقاومتی را برعهده دارد که آن را هم انجام میدهد. طبیعی است که باید مقداری از بقیه امور دور باشد. و به تعبیر خود آقای جهانگیری، رئیس جمهور با رهبر انقلاب بر سر انتخاب آقای جهانگیری به عنوان فرمانده ستاد اقتصاد مقاومتی به نتیجه رسیده است بنابراین کمرنگ شدن نقش آقای جهانگیری در دولت واقعیت ندارد.
در چند شماره روزنامه سازندگی، بحث تغییر آقای نوبخت مطرح بود. پیشتر برخی دیگر از اصلاح طلبان هم صحبت از تغییر تیم اقتصادی رئیسجمهور به ویژه رئیس سازمان برنامه و بودجه کرده بودند. علت اهتمام شما و سایر اصلاحطلبان بر تغییر نوبخت چیست؟
بنده به شخصه سابقه همکاری با آقای نوبخت را در کمیسیون برنامه و بودجه در مجلس ششم دارم و ایشان را فردی قابل احترام و فرهنگی میدانم ولی همان طور که قبلا نیز اشاره کردم افرادی که مدیریت امور اجرایی کشور را برعهده میگیرند باید متناسب با شرایط روز کشور انتخاب شوند. مردم امروز معتقدند که مسئولان اجرایی کشور عاملان گرانی کالاهای اقتصادی هستند و مایلند که مسببین اصلی این گرانیها را دیگر در دایره مسئولان تصمیمگیر کشور نبینند بنابراین اگر دولت بخواهد امور اجرایی کشور را به گونهای اداره کند که نارضایتی مردم را به همراه نداشته باشد باید از افرادی استفاده کند که بتواند شرایط ویژه امروز کشور را به خوبی ساماندهی کنند.
برخیها بر این باور هستند که آقای نوبخت به عنوان معاون رئیسجمهور تنها اجرا کننده طرحها و دستورات رئیس جمهور است و از خود اختیار اجرایی ندارد. نقش آقای نوبخت در نابسامانیهای اقتصادی اخیر در مقایسه با وزرای اقتصادی دولت ناچیز است.
وزرا علاوه بر اینکه مسئول اقدامات وزارتخانه متبوع خود هستند، باید در قبال عملکرد خود به مجلس پاسخگو باشند، باید به عنوان عضوی از هیئت دولت در جلسات هفتگی کابینه، گزارش کار خود را به رئیس جمهور ارائه دهند در حالی که معاونین رئیس جمهور الزامی برای پاسخگویی درباره عملکرد خود ندارند و تنها رئیس جمهور میتواند او را مورد بازخواست قرار دهد.
نمایندگان مجلس 5 سوال از رئیس جمهور داشتند که از 4 تای آن قانع نشدند. این چهار سوال نیز عمدتا در بخشهای اقتصادی متمرکز شده بود که این موضوع یعنی دستورات اقتصادی رئیس جمهور به معاون اقتصادیاش یعنی آقای نوبخت به درستی اجرا نشده است. در بخشی از جلسه سوال از رئیس جمهور نیز آقای ذوالنور به درستی به تناقضهای موجود در اظهارات مسئولان دولتی درباره ایجاد اشتغال در کشور اشاره کرد که آقای روحانی پس از حضور دوباره در جایگاه، توضیح مشخصی در این باره نداشت. آقای نوبخت میتوانست در همان زمان اطلاعات تکمیلی را در اختیار رئیس جمهور قرار دهد تا رئیس جمهور بتواند ابهامات ایجاد شده در این رابطه را شفاف کند که متاسفانه اینگونه نشد. البته آقای روحانی سعی کرد فضای مجلس را تلطیف کند و رفاقتی وارد عمل شود و در این زمینه خوب برخورد کرد.
با توجه به اینکه حدود یکسال به انتخابات مجلس یازدهم باقی مانده، اصلاح طلبان چه برنامهای برای این انتخابات دارند. در انتخابات اخیر شورای شهر شاهد بودیم که برخی احزاب اصلاحطلب سازوکار بستن لیست شورای شهر را نپذیرفتند و لیستهای جداگانهای دادند. حزب کارگزاران با توجه به سابقه فعالیت شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در سالهای اخیر، آیا قصد دارد که انتخابات آتی مجلس نیز با این شورا همکاری کند یا اصلاح طلبان سازوکار دیگری برای ارائه لیست واحد تشکیل میدهند؟
حتما شورای سیاستگذاری برای انتخابات آتی به ریاست آقای عارف تشکیل میشود و کار را جلو میبرد. البته اختلاف نظراتی در میان گروههای سیاسی اصلاح طلب وجود دارد که با حکمیت بزرگان اصلاحات قابل حل است. قاعدتا اصلاح طلبان تا امروز قصدی برای تفکیک و جداسازی فعالیتهای انتخاباتی ندارند. البته هدف اصلاح طلبان این است که با تشکیل پارلمان اصلاحات، به فعالیتهای جبهه خود سامان دهند و در این راستا نیز اقداماتی از جمله تصویب اساسنامه پارلمان اصلاحات نیز انجام شده ولی اینکه چه زمانی به سرانجام میرسد مشخص نیست.
در ماههای اخیر انتقادات زیادی درباره فردگرایی در مدیریت شورای سیاستگذاری از سوی حزب کارگزاران مطرح شده است. منظور شما از فردگرایی در شورای سیاستگذاری چیست؟
کارگزاران معتقد است که لازمه اداره کشور توجه به خرد جمعی است. در همین راستا طبیعتا کسانی که میخواهند لیست کاندیدای حضور در انتخابات مجلس را ببندند ابتدا باید خودشان اهتمام به خرد جمعی را بپذیرند تا بتوانند به دیگران نیز این حقیقت را بقبولانند.
درباره لیست امید مجلس انتقادات زیادی از سوی چهرههای اصلاحطلب وارد میشود و معتقدند که این لیست بدون در نظر گرفتن گفتمان اصلاح طلبی بسته شده بود. با توجه به اینکه شما تجربه حضور در مجلس اصلاحطلب ششم را دارید، عملکرد نمایندگان عضو لیست امید در مجلس دهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما معتقدیم علاوه بر این که باید بحث اصلاح طلبی مورد توجه قرار گیرد توانایی هم درنظر گرفته شود. ممکن است فردی از نظر ایدئولوژی دارای تفکرات اصلاح طلبانه باشد ولی از نظر تواناییهای فردی، فاقد کارآمدی مورد نظر باشد. بنابراین دلیلی ندارد که اصلاح طلبان صرفا چنین شخصی را برای مسئولیت خطیر نمایندگی مجلس انتخاب کنند.
البته محدودیتهایی که در تایید صلاحیتها پیش آمد و باعث شد تا افرادی که از نظر اصلاح طلبان صلاحیت حضور در ائتلاف را داشتند، نتوانند در لیست نهایی ما قرار گیرند و در نهایت تلاش شد تا از میان کسانی که صلاحیت آنها مورد تایید قرار گرفت، بهترین افراد انتخاب شوند.
چندی پیش یکی از روزنامههای اصلاحطلب ادعا کرده بود کارگزاران برای 1400 با آقای لاریجانی صحبتهایی انجام دادند. آیا حزب شما از حالا به عرصه ریاستجمهوری ورود کرده است؟ نظر شخصی شما درباره حضور آقای لاریجانی در انتخابات چیست؟
نه چنین چیزی نیست. اولا که از حالا خیلی زود است به این بحث ورود کنیم. قبل از شکلگیری مجلس نمیتوان در مورد ریاستجمهوری صحبت کرد و وقتی سمت و سوی مجلس مشخص شود، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری هم تاحدودی مشخص میشود. نظر شخصی من این است آقای لاریجانی یکی از نیروهای سیاسی کشور است که در پستهای مختلف بوده و شناخت کافی دارد، وزیر بوده، رئیس سازمان صدا و سما بوده، ده سال رئیس مجلس است و انسان شایستهای است اما مردم به هر شایستهای رای نمیدهند. باید کسی باشد که رای هم داشته باشد. برخی ادمهای خوبی هستند اما استعداد رای گرفتن ندارند. لاریجانی نفر اول قم هم نشد و این دلیل بر این نیست که از آقای امیرآبادی ضعیفتر است اما رای دادن به این مسائل ربطی ندارد.
رایهای ما حزبی نیست و اگر حزبی بود مردم به حزب رای میدادند و حزب هم مسئولیت کارهای فرد را برعهده میگرفت.دولت ما اگر حزبی بود خودشان بهجای مجلس فرد ضعیف را برکنار میکردند. الان هم شرایط بهگونهای شده هر وزیری به مجلس برود فورا برکنار میشود.(باخنده)
چقدر احتمال میدهید اصلاحطلبان بهجای یک شخصیت تمام اصلاحطلب برای ریاستجمهوری، دوباره به سمت یک اصولگرای میانه مثل آقای روحانی بروند و او را برای 1400 انتخاب کنند؟
به قول معروف امکان هرچیز وجود دارد ولی اکنون هیچ تصمیمگیری نشده است.
با توجه به قانون ممنوعیت بهکارگیری بازنشستگان احتمالا آقای افشانی شهردار تهران باید با ساختمان بهشت خداحافظی کند. احتمالا دوباره نام آقای محسن هاشمی برای شهرداری تهران مطرح میشود. چرا برخی درون جریان اصلاحات با روی کار آمدن وی در شهرداری مخالفاند؟
شورا و همچنین آقای هاشمی اصرار دارند شهردار را نگه دارند چراکه هر روز یک نفر را عوض کردن فرصت کار کردن را از بین میبرد. یکی از دلایل موفقیت خود من در شهرداری این بود که 10 سال شهردار بودم و توانستم کارهایی انجام دهم. اگر بههر دلیلی نشد باید از گزینههایی که قبلا مطرح بودند فورا یک نفر را جایگزین کرد چون فرصت وقت تلف کردن نیست.
اول کار اعضای شورا میثاقنامهای امضا کردند که از شورا بیرون نروند. میثاقنامهای که خودمان نوشتیم میتوانیم تغییر دهیم و اشکالی هم ندارد. من امروز حرفی میزنیم، فردا با توجه به شرایط حرف دیگری میزنم. ما نظرمان از ابتدا آقای هاشمی از ابتدا بود ولی خب اعضای شورا بر اساس میثاقنامه عمل کردند و از نظر اینکه آقای هاشمی توانمند هستند و جزو پرسنل شهرداری است احتمال موفقیتش بالا است.
منبع: خبرگزاری تسنیم