محمدعلی سافلی، محمدعرفان همتی آذر
سیدمصطفی هاشمیطبا چهره آشنایی برای مردم است چراکه دوبار در انتخابات ریاستجمهوری خود را در معرض رأی مردم قرار داده بود؛ یک بار در سال 80 و بار دیگر سال 96 به این عرصه پا گذاشت و در زمانی که یک کاندیدای اصلی از جریان اصلاحات در عرصه حضور داشت، وی به رقابت پرداخت.
متن زیر مشروح گفتگوی خبرنگاران سیاسی تسنیم با عضو هیئت مؤسس حزب کارگزاران سازندگی ایران است که در ادامه میخوانید:
از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید تشکر میکنیم. آقای مهندس، شما جزو مسئولان و دستاندرکاران اقتصادی دولت در دهه 60 بودید. برخی کارشناسان معتقدند که وضعیت امروز کشور بهویژه در مواجهه با تحریمهای آمریکا، با شرایط دهه 60 شباهت دارد. اگر این مقایسه درست باشد مسئولان باید چه اقداماتی را انجام دهند که فشارهای وارده بر زندگی مردم به حداقل برسد؟
شرایط امروز با وضعیت دوران دفاع مقدس تفاوتهای زیادی دارد. درآمدهای نفتی دولت در آن دوران بسیار کم بود و در شرایطی که قیمت نفت بشکهای هفت دلار بود، صادرات نفتی روزانه ما به بالاتر از 500هزار بشکه در روز هم نمیرسید و شاید نیمی از این درآمد نیز صرف خریدهای مرتبط با جنگ میشد.
آنچه تفاوت اصلی امروز با زمان دفاع مقدس است، سبک زندگی قاطبه مردم است. در دوران دفاع مقدس با توجه به شرایط ویژه کشور که مسئلهای عینی بود، مقامات کشور نیز تلاش میکردند تا توقعات مردم را بالا نبرند و تأکید داشتند که "هر طور شده باید در برابر نفوذ خارجی مقاومت و جامعه را اداره کنیم".
مسئولان اجرایی در آن دوران تصمیم گرفتند که با دادن کوپن و سهیمه بندی برخی اقلام، مصارف را کنترل و اداره کنند ولی همان زمان عدهای با دادن کوپن مخالفت میکردند و بر این باور بودند که کوپنیسم مساوی با کمونیسم است. بنابراین در دوران دفاع مقدس با مدیریت مسئولان اجرایی، حداقل مایحتاج مردم در اختیارشان قرار میگرفت و به عبارتی توقع مردم بالا نرفت ولی پس از پایان جنگ، به تدریج هم سبک زندگیها عوض شد و هم توقعات بالا رفت و مسئولان کشور دائما در تریبونها، شعار ارتقای سطح زندگی در جامعه را پمپاژ میکردند.
وقتی شما صحبت از معیشت مردم میکنید، این گزاره شامل همه مردم میشود و طبعا این سخن قشر متمول جامعه را نیز در برمیگیرد. بنابراین وقتی به جای استفاده از عبارت "ارتقای زندگی محرومین"، ارتقای زندگی همه مردم را فریاد میزنیم، آن دسته از مردم که زندگی متوسط به بالایی نیز دارند، مدام خواستار بهبود شرایط رفاهی زندگی خود هستند.
در شرایط کنونی در سیاست خارجی کشور نیز پارادوکسهای مشابهای وجود دارد. به طور کلی امکان ندارد که ما در سیاست خارجی، ارتباطات گسستنی و متزلزل یا قطع شده باشد ولی بخواهیم در کشور سیاست لیبرالی را پیاده کنیم. موضوعی که امروز در دولت آقای روحانی به وضوح قابل مشاهده است.
در شرایط امروز که کشور با تحریمهای سنگین آمریکا روبرو شده، دولت باید سیاست خود را بر پایه اصول انقباضی تدوین کند. در حالی که سیاست خارجی دولت، تضاد فاحشی با سیاست داخلی او دارد. متاسفانه مجموعه مسئولان دولت به اقتصاد باز -نه آن اقتصاد باز به معنای اصیل لیبرالیستی که پشتوانه فکری و اجرایی دارد و مبانی خود را بر پایه تولید میگذرد- بلکه مصرفگرایی صرف اعتقاد دارند و بر پایه همین تفکرات نیز شعارهایی به مردم داده میشود و چون این شعارها برآورده شدنی نیست، ناخودآگاه نگاه مردم نسبت به دولت عوض میشود. متاسفانه تمامی این شعارها نیز برای جذب آرای مردمی در انتخابات داده شده بود.
ما مدام میخواهیم از یک سو به مردم درِ باغِ سبز نشان دهیم و از سویی دیگر سیاستهایی تقابلی نسبت به زورگوییهای آمریکا و برخی کشورهای سلطه گر اتخاذ میکنیم. مسئولان ما یادشان رفته است که ایستادگی در برابر سلطه کشورهای استعمارگری چون آمریکا نیاز به آمادگی داخلی داخلی دارد و نباید با وعدههای تحقق ناپذیر توقعات نابجا در مردم ایجاد کرد.
دولت آقای روحانی توانست با برجام کمی از فشارهای بینالمللی بکاهد، ولی با روی کار آمدن ترامپ برجام به شکل یک سویه از سوی آمریکا لغو شد و به گفته مسئولان دولتی عامل اصلی فشارهای اقتصادی کنونی همین مسئله بوده است اما در تعاملات بینالمللی احساس میشود که مسئولان نتوانستند ارزیابی دقیقی از سیاستهای اروپا و آمریکا در قبال ایران داشته باشند. شما سیاست خارجی دولت آقای روحانی را که تمام تلاش خود را به کار بست تا توافقنامهای بینالمللی امضا برسد چطور ارزیابی میکنید؟ و در حال حاضر مبنای سیاست خارجی دولت باید چگونه باشد؟
نفسِ دستیابی به برجام برای ایران موفقیت بزرگی بود به همین دلیل است که ترامپ و نتانیاهو با این توافقنامه تا این حد مخالف هستند اما اینکه آن خوشبینی را داشته باشیم که برجام تمامی مشکلات کشور را حل میکند، تصور اشتباهی بود که بنده در همان زمان امضای برجام نیز بر روی آن تاکید داشتم و معتقد بودم که حل مشکلات کشور نسخه خارجی ندارد.
از سوی دیگر مسئولان دولت باید این احتمال را میدادند که برجام توسط رئیس جمهور بعدی آمریکا لغو شود و یا ممکن است خطایی در سیستم انرژی اتمی ما به وجود بیاید که موجب بهانهتراشی از سوی غربیها و به هم خوردن این توافقنامه شود. بنابراین اینکه برخیها گفتند حالا که برجام امضا شد تمامی مشکلات کشور در کوتاهمدت حل میشود، اشتباه بزرگی بود.
امروز نیز که آمریکا از برجام خارج شده باز هم به نفع ما است. چراکه برای دنیا اثبات شد آمریکا قابل مذاکره نیست و به نوعی اعتبار این کشور در دنیا زیر سوال رفت. ما باید به این واقعیت واقف میبودیم که حتی با دستیابی به برجام نیز، قرار نیست تمامی مشکلات کشور حل شود.
اگر میخواهیم در سیاست خارجی زیر بار زور نرویم همه مردم باید انقلابی باشند، یعنی دولت باید به جای تشویق مردم به مصرف گرایی و رفاه طلبی، آنها را به انقلابیگری تشویق کند. وقتی دولت احساس کند که باید پول زیاد داشته باشد یعنی اینکه باید ارز را گران کند، مالیات را افزایش دهد، پول گمرکات را افزایش دهد که همه اینها به مردم فشار وارد میکند. بنابراین هرچه دولت شعارهای دستنیافتنی بدهد، به ضرر جمهوری اسلامی تمام میشود.
اگرچه شما معتقد هستید که شرایط امروز با دهه 60 قابل قیاس نیست ولی مسئولان اقتصادی دولت در دوران دفاع مقدس در ایجاد ثبات اقتصادی و فراهم آوردن حداقلیات برای مردم موفقیت نسبی داشتند، ولی نقدی که به آقای روحانی میشود بر چینش مدیران اقتصادی است. با این تفاسیر مجموعه تیم اقتصادی دولت را چگونه ارزیابی میکنید و آیا تیم اقتصادی کنونی، توان مقابله با مشکلات اقتصادی کشور را دارد؟
تیم اقتصادی دولت شامل طیفی از افراد میشود که در حدود خود آقای روحانی میاندیشند و جامعهای را میخواهند که هم به خودشان و هم به مردم خوش بگذرد به معنای واقعی کلمه به دنبال لیبرالیسم کاذب یا همان نوع بد لیبرالیسم هستند. متاسفانه اغلب نمایندگان مجلس نیز چنین تفکراتی دارند و غایت هدف آنها این است که سیاست خارجی کشور تغییر کند. البته اگر سیاست خارجی نیز دچار تغییر شود باز هم مشکلات کشور حل نخواهد شد. به ویژه در شرایطی که ما باید با مشکلات عدیده زیست محیطی دست و پنجه نرم کنیم.
البته بنده مخالف روابط خوب با تمامی کشورهای دنیا به جز رژیم صهیونیستی نیستم اما ضمن در نظر گرفتن این نگاه نیز معتقدم مشکلات کشور با تغییر سیاستهای خارجی حل نمیشود چراکه اکثر مشکلات کشور نسخه داخلی دارد. ما باید برای رونق تولید و ایجاد ثروت همه نیروهای انسانی فعال در کشور را بسیج کنیم تا بتوانیم هم کشور را اداره کنیم و هم صادرات داشته باشیم.
با وجود اینکه جریان اصلاحات اصلیترین حامی آقای روحانی در سال 96 بود، اما با افزایش قیمت ارز و متعاقب آن افزایش قیمت بسیاری از کالاها، برخی چهرههای اصلاحطلب در ماههای اخیر در تلاش بودند تا با انتقادات تند از عملکرد دولت به نوعی حساب خود را از دولت آقای روحانی جدا کنند. به نظر شما آیا این گونه اقدامات میتواند نافی حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی شود؟
اصلاحطلبان از همان سال 92 باید موضوعاتی که امکان داشت بعدها بر سر آن با دولت دارای اختلاف نظر شوند را بیان میکردند. البته به این نکته مهم نیز باید توجه کرد که اگر امروز نیز همان اشخاص سال 92 کاندیدای ریاست جمهوری باشند، اصلاحطلبان باز هم به آقای روحانی رای میدادند.
چرا با وجود اینکه آقای جهانگیری نیز به عنوان کاندیدای اصلاحطلب در رقابتها حضور داشت، اما شاهد بودیم که جریان اصلاحات باز هم از آقای روحانی حمایت کرد؟
در انتخابات سال گذشته این خودِ اصلاح طلبان بودند که به آقای جهانگیری گفتند از صحنه رقابتها کنار برود. به اعتقاد من آقای جهانگیری نباید از صحنه رقابتها کنار میکشید. اما تصمیم جمعی این شد که آقای جهانگیری در انتخابات ثبت نام کند تا اگر تحت شرایطی خاص آقای روحانی رد صلاحیت شد، اصلاحطلبان گزینه دیگری در عرصه رقابتهای انتخاباتی داشته باشند.
وقتی دولت آقای روحانی روی کار آمد خیلیها فکر میکردند که دولت تدبیر و امید، ادامه دهنده راه دولت سازندگی خواهد بود. آنهم در شرایطی که این دولت همواره از حمایت ویژه مرحوم هاشمی برخوردار بود. با توجه به اینکه شما سابقه حضور در دولت سازندگی را دارید، دولت آقای روحانی تا چه میزان از رویکردها و طرز فکر دولت مرحوم هاشمی الهام گرفته است؟
تفکرات دولت آقای روحانی شباهتهای زیادی به دولت آقای هاشمی دارد. با این تفاوت که در دولت سازندگی همانطور که از اسم آن نیز پیداست تمرکز دولت بر ترمیم آثار جنگ و ساختن زیرساختهای کشور بود. دولت آقای هاشمی در عین حال که به اصول اقتصاد آزاد توجه داشت، ولی به سازندگی کشور نیز بها میداد. به طور کلی میتوان از دولت روحانی با تعبیر "دولت هاشمی منهای سازندگی" یاد کرد.
تفکرات اجتماعی آقای روحانی و مرحوم هاشمی بیشباهت با هم نیست ولی آقای هاشمی بر روی سازندگی تاکید داشت در حالی که دولت آقای روحانی سازوکار مشخصی برای امر سازندگی در کشور در نظر نگرفته است. وقتی سازمان برنامه و بودجه به سازوکارهای سازندگی در کشور توجهی ندارد، چطور میتوان از دولت آقای روحانی توقع سازندگی داشت.
با توجه به عملکرد فراکسیون امید در مجلس دهم به نظر شما میتوان انتظار داشت که در انتخابات سال آینده مجلس نیز لیست واحد اصلاح طلبان، لااقل در تهران حائز اکثریت آرای مردمی شود؟
خیر. عملکرد لیست امید مجلس بسیار کمرنگ بوده است. به اعتقاد من گردانندگان مجلس دهم به بیش از ده نفر هم نمیرسند. البته ممکن است در رایگیریها مقداری این روند تعدیل شود ولی فراکسیون امید آنطور که باید و شاید قادر به نقشآفرینی در مجلس نیستند. اصلاح طلبان مجلس نباید علیرغم تعداد نفرات بالا فرمان اداره مجلس را به دست دیگران بسپارند. اینکه برخی چهرههای اصلاح طلب در مجلس، مدام از نقشآفرینی گریزان باشند و خود را مخفی کنند، زیبنده فراکسیون امید نیست.
منبع: خبرگزاری تسنیم