محسن هاشمی، فرزند آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی از خبرگزاری برنا بازدید کرد و در گفتگو با خبرنگاران برنا در خصوص ابعاد شخصیتی و تحولات سیاسی پیرامون آیتالله هاشمی رفسنجانی صحبت کرد. آنچه می خوانید متن کامل مصاحبه «محسن هاشمی رفسنجانی» است:
مهمترین ویژگی آیتالله هاشمی چه بود؟
مهمترین ویژگی آیتالله هاشمی پشتکار برای مبارزه با استعمارستیزی، مبارزه با استکبارستیزی و در نهایت توسعه کشور ایران بود.
تفکر ایشان این بود که با استفاده از ایدئولوژی و مکتب اسلام و با استفاده از خود مردم به سمت رفاه نسبی مردم، حرکت کنند. این عصاره ذهنی آیتالله هاشمی بود تا بدنیا بقبولانند مکتب اسلام با روش اعتدال و بدون ایجاد مشکل برای مردم، در جهت مبارزه و رفاه مردم در حرکت بوده و هر دو هدف را با هم میخواستند. در این زمینه تلاش و ایشان از روشهای اعتدالی برای مبارزه با استعمار نو استفاده کردند. وقتی پدرم از رفسنجان به قم آمدند بعد از گذراندن دروس طلبگی وارد اجتماع شدند. اولین کتاب پدرم به نام «سرگذشت فلسطین» و یا «کارنامه سیاه استعمار» در سال 1343 منتشر شد. این کتاب سروصدا به پا کرد و نهایتا توقیف شد. دکتر مصدق این کتاب را به تعداد بالایی خریدند و سپس توزیع کردند. در آن کتاب ایشان موضوع استعمار را مطرح و میگویند کشورهایی که میخواهند آزاد باشند باید در مقابل استعمار نو بایستند. سپس پدرم کتاب امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار را به نشر درآوردند و این کتاب تألیف خودشان است. در این کتاب موضوع مبارزه با استکبار یا استکبار ستیزی را مطرح و بعد توسعه ایران را مطرح و امیرکبیر را از این جهت، به مردم معرفی کردند.
ایشان همیشه قرآن میخواندند و حدود 7 بار و مجموعاً بیش از 5 سال در زندان بودند. در خاطرات خود میگویند زمانی که قرآن در زندان نداشتم از حفظ، قرآن را میخواندم و نسبت به ایده تفسیر راهنما کارم را شروع کردم. زمانیکه قلم و کاغذ داشتند، فیشبرداری میکردند و مینوشتند. در طول 5 سال زندان، بحث مکتب الهی اسلام را با استفاده از قرآن، تفسیر راهنما و فرهنگ قرآن کار میکردند.
با مکتب قرآن و اسلام، برای مکتب و ایدئولوژی اسلام تلاش میکردند تا کشوری درست کنند که اسلام الگوی جهانیان شود. وقتی به مسند قدرت رسیدند این سیاست را دنبال کردند و میگفتند، اسلام دین افراط و تفریط و اعتدال است. ایشان اعتقاد داشتند که میشود با استفاده از روشهای اعتدالی، حق حقوق ملت ایران را در جهان ثبیت کرد و مشکل فلسطین را از این مسیر به سرانجام رساند و حتی مشکل داخلی را از این طریق حل کرد.
همچنین تاکید داشتند، مسیر را طوری طی کنیم که مردم همراهی کنند و فشار به آنها وارد نشود تا باعث تضعیف این ایده نشوند. لذا ایشان رفاه، توسعه، آزادی و موارد مربوط به استکبارستیزی و استعمارستیزی را دنبال میکردند.
باتوجه به شرایطی که کشور در آن قرار دارد، چه میزان خلاء حضور آیتالله هاشمی احساس میشود؟ اگر ایشان در قید حیات بودند چه راهکارهایی را برای عبور از وضعیت فعلی کشور ارائه میدادند؟
خلا آیتالله هاشمی برای ما به عنوان خانواده هیچوقت پر نمیشود. ایران کشور بزرگی است و فرهیختگان زیادی داریم که در جهت حل مشکلات کشور میتوانند، گام بردارند. امیدوارم نخبگان سیاسی و اجتماعی که دل آنها برای مردم میتپد به میدان بیایند. در شرایط موجود باید از خودسانسوری جلوگیری شده و واقعیاتها بررسی و براساس همان واقعیتها تصمیمگیری شود.
مسئولان باید اعتدال و افراط و تفریط را مدنظر قرار دهند و با مشکلات، شعاری برخورد نشود. در صورت افزایش مشکلات تحمل مردم طاق شده و به کشور ضرر و زیان وارد میشود. نخبگان از ادبیات تفکر و راه آیت الله هاشمی استفاده کنند تا از موانع موجود عبور کنیم.
تخریبها علیه ایت الله هاشمی همچنان و پس از فوت ایشان ادامه دارد، به عنوان کسی که هم آقای هاشمی را خوب میشناختید و هم در جریان تحولات سیاسی قرار دارید فکر می کنید علت این تخریبها چیست؟
تخریب در گذشته را میتوان درک کرد چون ایشان فعال سیاسی بودند و در انتخابات شرکت میکردند. برخی نمیخواستند افرادی با تفکر ایشان در مسند قدرت بنشینند. پدرم تخریبها علیه خودشان را تحمل میکردند و فقط جاهایی که تخریبها به کشور لطمه وارد میکرد، گاهی عکسالعمل نشان میدادند. اما الان تخریبها قابل درک نیست چراکه بعد از فوت ایشان همچنان خلاف گفته میشود و تخریبهای، جدیتری نسبت به گذشته انجام میشود. برای پدرم فیلم درست میشود و ایشان نیستند که پاسخ دهند. به نظر من همه این اقدامات به دلیل زنده بودن تفکر آیتالله هاشمی در بین مردم است. از همه خواهش میکنم بدانند، آیتالله هاشمی دوستدار نیروهای وابسته به انقلاب و کشور بودند و دلشان برای پیروزی نظام میتپید و هیچ کاری را خلاف این موضوع انجام نمیدانند.
خب، در طول تاریخ زندگی سیاسی آقای هاشمی این تخریبها وجود داشته...
علت اصلی تخریب ایشان، مخالفتی بود که با افراط و تفریط داشتند و طیف تندرو در هر دو جریان سیاسی، بهدلیل اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی را مانع تحرکات افراطی میدیدند به تخریب ایشان میپرداختند که اثرگذاریشان را کاهش دهند. البته در مقاطعی در دهه هفتاد و هشتاد نیز موفق شدند و توانستند با کاهش اثرگذاری و محبوبیت ایشان، فضای افراطی را در کشور حاکم کنند. بعد از رحلت ایشان انگیزه اصلی تخریب، تفاوت کرده و افراطیون برای اینکه برابر تاریخ و افکار عمومی درباره نتایج عملکرد خود در گذشته پاسخگو نباشند، اقدام به دستکاری در تاریخ کرده و بخشی از حوادثی را که جریان خود در آن نقش داشتند را به دیگران بهخصوص آیتالله هاشمی رفسنجانی نسبت میدهند. اگرچه با وجود افزایش آگاهی عمومی و دسترسی به اطلاعات و فضای مجازی این روشها عمدتا اثر معکوس دارد. یکی دیگر از دلایل تخریب هم این است که تفکرات ایشان همچنان در جامعه حاکم و دارای طرفدار است به همین دلیل دست به تخریب میزنند تا مانع اجرایی شدن این تفکر شوند.
چقدر خلاء آیتالله هاشمی در زندگی شما احساس میشود؟
همه اعتبار و زندگی ما از آیتالله هاشمی است. ما از دو جهت مشکل داریم، یکی نبود ایشان به عنوان پدر که امری احساسی است. همچنین از نبود ایشان و ایجاد مشکل برای کشور، نگران هستیم.
در حوزه سیاسی چه؟ آیا این خلاء احساس می شود؟
آیتالله هاشمی رفسنجانی به تعبیری بالانسر و وزنه تعادل سیاست در ایران محسوب میشدند و سعی میکردند با تزریق عقلانیت به فضای سیاسی و برقراری منطق در فضای تصمیم سازی، کشور را از افتادن به ورطه افراط و تفریط حفظ کنند. طبیعتا در زمانهایی که جامعه با تهدیدات و شرایط حادتری مواجه میشود این خلا بیشتر حس میشود. در شرایط فعلی هم که فشار تهدیدات خارجی و یکجانبهگرایی دولت آمریکا، کشور را با مشکلاتی در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد مواجه کرده، طبیعی است افکار عمومی خلا ایشان را احساس کنند. اما درست است که ایشان در بین ما بهصورت جسمی حضور ندارد اما تفکر هاشمی زنده و پویاست. این تفکر بر مبنای عقلانیت، اعتدال، محوریت منافع ملی در سیاستگذاری و اولویت مصالح مردم در تصمیم گیری بنا شده و اگر مسئولان کشور این مبانی را رعایت کنند، گویا آیتالله هاشمی رفسنجانی در میان ما قرار دارد و مانند همیشه در فضای کشور تاثیرگذار خواهد بود.
اختلاف نظرهایی بین مجلس و مجمع تشخیص وجود دارد. آیا این اختلافات همیشه بوده و یا الان در نبود آیتالله هاشمی نمود پیدا کرده است؟
در دوره بیست ساله مدیریت آیتالله هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، که دورههای پرتنشی هم در آن وجود داشت، نقش مجمع تشخیص مصلحت نظام عمدتا در حوزه تعامل بین قوا و حفظ شاکله کلی نظام در سیاستگذاری و راهبری کشور بود. در دوره مجلس ششم، این نقش با وجود تنش فراوان بین مجلس و شورای نگهبان تاثیرگذار بود و توانست برخی بنبستهای قانونی را حل کند و در دوره دولت قبل نیز در قالب نقش نظارتی میتوانست تاثیرگذار باشد اما اینکه مجمع تشخیص مصلحت فارغ از نقش تعاملی و سیاستگذاری خود وارد موضوع قانونگذاری یا تایید قوانین شود، موضوعی است که در دوره ریاست آیتالله هاشمی رفسنجانی مسبوق به سابقه نبوده است.
آیتالله هاشمی چقدر در وحدت حامیان دولت روحانی و برقراری ارتباط بین اعتدالگرایان و اصلاحطلبان تاثیر داشتند؟
نمیتوان گفت آیتالله هاشمی رفسنجانی ارتباط بین اعتدال و اصلاحات را برقرار کرد. ایشان همواره مواضع معتدلی داشت اما در مقاطعی برخی از جریانات تندروی اصلاحطلبان با میانهروی مخالف بودند وحتی ایشان را تخریب کردند. در مقطعی به این نتیجه رسیدند که تندروی جواب نمیدهد و میانهروی مورد توافق جمعی بزرگان اصلاحات قرار گرفت و به نوعی این جریان خود معتدل شد. آیتالله هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات 1392، احساس کردند جامعه از ایشان انتظار دارد که در صحنه حضور پیدا کرده و به کشور کمک کند. اگر ایشان از کاندیداتوری انصراف بدهد به نوعی شانه خالی کردن از بار مسئولیت و پشت کردن به مردم است و ایشان ثبتنام کرد. پس از رد صلاحیت، برای اینکه انقلاب و کشور آسیب نبیند از میان کاندیداهای تایید شده از دکتر روحانی، که به نوعی نزدیکترین چهره در هشت کاندیدا به ایشان بود، حمایت کرد و جامعه بهدلیل فداکاری و ریسکی که آیتالله بهخاطر مردم متحمل شده بود، به نوعی با حضور پرشور در انتخابات و رای به دکتر روحانی از ایشان قدردانی کردند.
میتوان برخی اختلافات پیش آمده را به دلیل فقدان آیتالله هاشمی دانست؟
بله، فقدان ایشان شاید در افزایش اختلافات موثر بوده باشد چون یکی از کارکردهای اصلی آیتالله هاشمی رفسنجانی ایجاد انسجام و کاهش اختلافات و تفرقه چه در سطح جامعه و چه در سطح نخبگان و شخصیتها بود و در غیاب ایشان، ما نتوانستهایم این خلا را به خوبی پر کنیم. شکافهای اجتماعی و سیاسی در جامعه پررنگتر شده است.
آیا غیر از آیتالله هاشمی کسی را داریم که حلقه اتصال بین عقلای جریان های مختلف باشد؟
طبیعتا جامعه باید پس از هر فقدانی، خلا پیش آمده را جبران کند. ما امیدواریم سایر شخصیتها و بزرگان بتوانند تاثیرگذاری بیشتری پیدا و عملا جای خالی آیتالله را پر کنند. بزرگانی نظیر حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری، سیدمحمد خاتمی، دکتر روحانی، حجتالاسلام عبدالله نوری و چهرههای دیگری این ظرفیت را دارند که به نوعی میانهروی را در جامعه ما نهادینه کنند.
در سالگرد آیت الله، خاطرهای از حاج آقا دارید که در روند زندگی شما تاثیر گذار بوده باشد؟
اواخر سال 65 و پس از تحصیل از یک کشور خارجی برگشتم. در اولین جلسه به ایشان گفتم چکار باید انجام بدهم؟ که گفتند: باید در حوزه تحصیلی خود، برای کشور مفید واقع شوید. 3 روز پس از بازگشتم به ایران پدرم در منزل خود در جماران جلسهای با صنایع نظامی سپاه داشتند و گروههای مختلف از جمله موشکی در این جلسه حضور داشتند. پدرم از من خواستند در جلسه شرکت کنم و بعد از من خواستند در این حوزه مشغول بکار شوم. من به صنایع سپاه رفتم و در بَخش موشک دور برد مشغول فعالیت شدم. وقتی گزارشات در حوزه موشک را مطرح میکردم، ایشان با دقت پیگیری کرده و سعی میکردند، مسائل را بفهمند. موضوع موشکی را با حساسیت دنبال میکردند و گاهی موضوع را به بحث میگذاشتند و یا خودشان برای بازدید میآمدند. قرار بود پدرم با قطار به جبهه بروند از ما خواستند ایشان را همراهی کنیم. پس از صرف ناهار، تا مقصد درباره موضوع موشکی بحث و گفتگو کردیم و همیشه حمایتهای خود را از موضوع موشکی داشتند.
شما در ساخت موشک شهاب 3 نقش اساسی داشتید اما چرا نامی از شما دیده نمیشود؟
اصولا برای اینگونه فعالیتها از افراد نام برده نمیشود و فقط از افرادی که خدماتی انجام دادند و البته شهید شدند، یاد میشود. درباره بنده هم اصولی است که گفته نشود. شاید بعدا اگر برایم اتفاقی افتاد، از من هم یاد کنند.
منبع: خبرگزاری برنا