دو سال پیش و در روزهایی که شور انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر، کشور را فراگرفته بود، سایت «کارگزاران» به عنوان بخشی از پروژه توسعه تشکیلاتی حزب کارگزاران سازندگی ایران راهاندازی شد تا هم معرفی حزب و ارکان و مواضع آن مسیر شفافیت را بپیماید و هم آرشیوی باشد از اخبار و موضعگیریهای روزانه حزب.
به مناسبت دو سالگی سایت رسمی حزب کارگزاران سازندگی ایران به سراغ سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران که به تازگی مجددا به عنوان دبیر کمیته سیاسی حزب انتخاب شده است، رفتیم تا با او گفتوگویی در باب مواضع تشکیلاتی و سیاسی حزب در سال پیش رو داشته باشیم. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی اختصاصی سایت کارگزاران با سیدحسین مرعشی است:
در ابتدای دوره جدید فعالیت شورای مرکزی حزب کارگزاران و همچنین آستانه دو سالگی راهاندازی سایت کارگزاران هستیم. اجازه بدهید گفتوگو را با این پرسش آغاز کنیم که فکر تجدید ساختار حزب در دوره پس از انتخابات سال 92 از چه زمانی در بین اعضای قدیمی کارگزاران جدی شد؟
حزب کارگزاران سازندگی در تاریخ خود چند فراز و نشیب دارد. اولین مورد به انتخابات مجلس پنجم برمیگردد که ما توانستیم به اهداف بلندی که داشتیم برسیم. هدف ما این بود که مجلس متکثری را شکل بدهیم. درست است که ما نتوانستیم اکثریت را به دست بیاوریم اما اقلیت نیرومندی شدیم و فضای مجلس چهارم که کشور را داشت به سمت تک قطبی شدن حکومت میبرد، را توانستیم بشکنیم.
محصول فعالیت دولت آقای هاشمی و مجلس پنجم، ظهور آقای خاتمی در عرصه کشور شد که هنوز از آن شتاب و آن سرمایه اجتماعی که ایجاد شد، بهرهمند است.
در انتخابات مجلس ششم کارگزاران نقش محوری خود را به دوستان رادیکالتری مثل دوستان مشارکت داد. یعنی در واقع دوستان جوانتر و پرتحرکتر و رادیکالتری در عرصه سیاسی ظاهر شدند که کارگزاران مصلحت نمیدانست که در رقابت با آنها فضا را رادیکالتر کند. ما فکر میکردیم فضا باید فضای متعادلی باشد اگر میخواهیم پیشرفتی در کشور حاصل شود. به همین دلیل حوادثی که به تشکیل مجلس ششم انجامید، عملا کارگزاران را به حاشیه برد. در این فضا ما دو راه پیش رو داشتیم؛ یا با دوستان مشارکت رقابت کنیم که در آن صورت فضا از آنچه بود رادیکالتر می شد و یا سیاست صبر و انتظار را پیش بگیریم. از آغاز استقرار مجلس ششم ما سیاست صبر و انتظار را پیش گرفتیم. یعنی فعال بودیم، حضور داشتیم ولی تعیینکننده نبودیم. البته دوستان رادیکال ما به خصوص در انتخابات مجلس هفتم به بنبست خوردند به طوری که در تحصن نمایندگان هم نتوانست این بنبست را بشکند. در نتیجه مجلس هفتم به دست جریانی تازه به دوران رسیدهای مثل آبادگران افتاد و حتی راست اصیل هم در آن جایگاهی نداشت. محصول آن مجلس هم دولت آقای احمدینژاد شد.
در انتخابات سال84 و با نامزدی آقای هاشمی هم ما دوباره فعال شدیم که به دلیل تفرقهای که هم در جریان اصولگرایی بود و هم اصلاحطلبی، کشور دست جریانی مثل جریان آقای احمدینژاد افتاد و کشور رفت به سمت شرایط نامناسبی رفت. سال 88 هم یک خیزش اجتماعی و سیاسی بزرگی اتفاق افتاد اما منتج به نتیجه نشد تا رسیدیم به سال 92.
سال 92 نقطه عطفی نه فقط برای کارگزاران بلکه برای کل ایران شد. در این سال سرد و گرم روزگار را چشیده بودیم و با آمدن آقای هاشمی و استفاده بسیار خوبی که از ردصلاحیت ناجوانمردانهشان کردند، ما فرصت را برای بازسازی کارگزاران مناسب دیدیم. هم شرایط سیاسی و ملی بهبود یافته بود، هم آقای هاشمی در موقعیت درخشانی قرار داشت و هم ما از تجربه خوبی برخوردار شده بودیم.
بر این اساس ما فعالیت خود را آغاز کردیم و هدفگذاریمان هم این بود که در برابر هر 10 هزار نفر، ما یک عضو رسمی داشته باشیم. الان به حدود 70 درصد آن هدف دست پیدا کردهایم و امیدواریم در سال جاری و در آستانه انتخابات مجلس یازدهم هدفمان را کامل کنیم.
این هدفگذاری پس از تغییری که در سیاست تشکیلاتی حزب اتفاق افتاد، به جمعبندی رسید. از چه زمانی بود که احساس کردید نیاز به بازاندیشی در سیاستهای تشکیلاتی وجود دارد؟
بعد از آغاز دولت اول آقای روحانی، در شورای مرکزی که آن موقع توسط هیئت مؤسس معرفی میشد، بحثها در این زمینه شروع شد. جمعبندی بحثها به هیئت مؤسس رسید. جمع جدیدی به عنوان شورای مرکزی جدید دعوت شدند. استانها یکی یکی فعال شدند و دفتر مرکزی تجدید سازمان شد. تا رسیدیم به راهاندازی روزنامه سازندگی و سایت خوب شما. امروز به جز پنج استان که نیاز به تجدید ساختار دارند و امسال باید انجام شود، در باقی استانها حزب فعال است. در دفتر مرکزی هم که همه ارکان شکل گرفته و به خصوص با تشکیل شورای مرکزی جدید، کار با انرژی بیشتری جلو میرود.
ما در سالهای اخیر دو کار را به تدریج انجام دادهایم؛ یکی جوانسازی حزب در عین حفظ اصالتها بوده و دیگری افزایش سهم زنان بوده که اکنون در شورای مرکزی 25 درصد اعضا را زنان تشکیل میدهند که باز هم این رقم افزایش خواهد داشت.
به نظر میرسد این افزایش تعداد اعضا و بزرگ شدن تشکیلات عملا به تکثر بیشتر در افکار و اندیشههای درون حزب منجر شده است. به عنوان رئیس کمیته سیاسی که اخیرا برای یک دوره دیگر انتخاب شدهاید، چگونه این گوناگونی در تحلیل و اولویتها را مدیریت کنید؟
حزب ما در جهتگیریهای کلی متکثر نیست. مواضع اصلی حزب که در منشور سازندگی تهیه شده، اصول روشنی دارد؛ هم در سیاست داخلی، هم سیاست خارجی، هم اقتصاد و هم مسائل اجتماعی و فرهنگی. سیاستهای کلی را همه دوستان قبول دارند. حالا ممکن است که در مورد اشخاص یا اولویتها اختلاف نظر باشد که خوب اگر نباشد طبعا رشدی به وجود نمیآید.
در درون حزب هم باید رقابت داشته باشیم. اساسا سیاست منهای رقابت نتیجه روشنی نخواهد داشت. من فضای متکثر و متنوع درون حزب را مشروط بر اینکه به تخطئه منجر نشود، مثبت میدانم. همه باید به دنبال حقیقت بالاتری باشیم. کشف حقیقت بالاتر با تضارب آرا و برخورد اندیشهها حاصل میشود. ما باید درون تمرین دموکراسی داشته باشیم تا بعدا بتوانیم این تجربه را به جامعه منتقل کنیم.
امسال انتخابات مجلس را داریم. اگر امروز انتخابات مجلس برگزار شود و اعضای فهرست امید هم تایید صلاحیت شوند، فکر میکنید چند درصد کرسیهای مجلس را بتوانند اصلاحطلبان کسب کنند؟
به چند دلیل پایگاه اجتماعی ما به خوبی گذشته نیست. یکی ضعف کارکرد نهادهای انتخابی است؛ چه در شورای شهر، چه در فراکسیون امید و چه در دولت. بخشی هم ناشی از شرایط سخت اقتصادی ایران است. در شرایط اقتصادی که به دلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا رخ داده، هیچ حزب و گروهی حرف مهمی برای گفتن ندارد. بالاخره ما اصلاحطلبان طرفدار تعامل و گفتوگوی با دنیا بودهایم. این سیاست با بدعهدی آمریکا و سستی اروپا با شکست مواجه شده است. حرف جدیدی هم برای مردم نداریم جز اینکه حضورمان در سیاست میتواند از وخیمتر شدن شرایط جلوگیری کند. یعنی در شرایط کنونی پیشرفتی را نمیتوانیم رقم بزنیم و تنها میتوانیم بگوییم که مردم میتوانند با حضورشان از رادیکالتر شدن فضای کشور پیشگیری کنند. از این جهت کارمان سخت است اما حتما باید حضور جدی داشته باشیم و با مردم حرف بزنیم.
البته این نیست که فقط ما حرف جدی نداریم بزنیم؛ رقبای ما هم حرف جدیدی ندارند. انتهای حرفشان این است که مقاومت کنیم. معنی این جمله این است که شرایطمان دارد بدتر میشود. پس آنها هم روحیه و حرفی در این شرایط ندارند که بزنند.
در آغاز به کار سایت کارگزاران، مصاحبهای با آقای کرباسچی داشتیم. آن مصاحبه را با سوالی پایان رساندم که میخواهم این مصاحبه را هم با آن به اتمام برساند. سوالی که دست کارگزارانیها زیاد از خودشان میپرسند این است که تأثیر غیبت آقای هاشمی مشخصا در جایگاه کارگزاران سازندگی در سپهر سیاسی کشور و همچنین در بین اصلاحطلبان چقدر احساس میکنید؟ خاطرم هست که در آن مصاحبه که تنها چند ماه پس از فوت آیتالله هاشمی بود، آقای کرباسچی عنوان کردند که حضور آقای هاشمی در فضای سیاسی کشور همچنان احساس میشود و هنوز غیبت ایشان محسوس نیست. اخیرا اما آقای عطریانفر در گفتوگو با روزنامه صبح نو گفته بودند که با توجه به رهبری آقای خاتمی در بین اصلاحطلبان و اینکه نزدیکان ایشان عمدتا از جناح چپ اصلاحات هستند، فهرست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم هم به این جناح نزدیکتر خواهد بود. تحلیل شما چیست و چقدر در این زمینه نگرانی دارید؟
اینگونه نیست که تنها دوستان مشارکت به آقای خاتمی نزدیک باشند. ما هم به ایشان نزدیک هستیم. کارگزاران از احزاب تأثیرگذار جبهه اصلاحات است و نقشش را هم توانسته در آنجا تثبیت کند.
ولی مشکل فقدان آقای هاشمی در سه عرصه اثر میگذارد: یک عرصه در حوزه رهبری نظام است. برداشت من این است که الان رهبری یک مشاور عالی و همراه را کنار خودشان ندارند. یک سطح هم اصلاحطلبان و میانهروها هستند که یک شخصیت معتدلی که میتوانست در تصمیمگیریهای نظام اثرگذار باشد را امروز ندارند. دولت هم یک مشاور بزرگ را از دست داده است. شما اگر عملکرد دولت دوم آقای روحانی را با دولت نخست ایشان مقایسه کنید، بخشی از افت کیفیت دولت میتواند به خاطر عدم حضور آقای هاشمی باشد.
حزب کارگزاران چه جایگرینی برای حفظ موقعیت پیشین خود در غیاب آقای هاشمی دارد؟
در این شرایط ما تنها میتوانیم به فعالیت بیشتر خود و یارگیریهای جدید تکیه کنیم.