احسان انصاری: در حالی که اغلب استانهای کشور در شیب نزولی بیماری کرونا قرار گرفتهاند اما تهران همچنان یکی از کانونهای بحرانی این بیماری است. این در حالی است که از امروز شنبه کسب و کارهای بیخطر در تهران کار خود را آغاز خواهند کرد. اقدامی که اگرچه سبب فعالتر شدن بخشهای مختلف اقتصادی خواهد شد اما چشمانداز روشنی درباره سلامتی مردم درباره آن وجود ندارد و مشخص نیست چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت. سازمان بهداشت جهانی به دولتها هشدار داده اگر در تصمیمگیری درباره کرونا شتاب زده عمل کنند و این ویروس را جدی نگیرند این احتمال وجود دارد که این بیماری دوباره تشدید شود. خوشبختانه در روزهای اخیر آمار مبتلایان و مرگ ناشی از ویروس کرونا در کشور نسبت به گذشته کاهش داشته است. با این وجود همچنان نمیتوان به این آمار خوشبین بود و چه بسا با فعالیت مجدد کسب و کارها و برداشته شدن محدودیتهای جادهای در کشور دوباره با شیوع گسترده ویروس کرونا در کشور مواجه شویم. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع «آرمان ملی» با مهندس محسن هاشمی رفسنجانی رئیس شورای شهر تهران گفتوگو کرده است. مهندس هاشمی معتقد است: «دولت با یک معضل روبهروست و آن خطری است که معیشت عمومی، یعنی حداقل پنج دهک جامعه را تهدید میکند، همه که کارمند دولت نیستند که یا سرکار بروند یا دورکاری کنند و حقوقشان را دریافت کنند. ما در کشور سهمیلیون کارمند دولت و حداکثر ۵میلیون فردی داریم که به نوعی از حکومت و موسسات عمومی و نهادی حقوق میگیرند و بقیه که بخش زیادی از بازنشستگان هم جزو آنها هستند در مشاغل آزاد و خصوصی فعالیت دارند که با تعطیلی قادر به تامین معیشت خود نیستند. از سوی دیگر قرار گرفتن جامعه در معرض افزایش ابتلا، خسارت سنگینتری به اقتصاد کشور و خانوادهها وارد میکند، بنابراین ما بین دو لبه قیچی کرونا قرار داریم، آغاز کسب وکارها گریز ناپذیر نیست اما میتواند با تدابیری باشد که خطر ابتلا را کاهش دهد، یکی از چالشهای اصلی سیستم حمل ونقل عمومی است». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
مهمترين چالشهاي مديريت بحران کرونا در شهر تهران چيست؟
ما ميتوانيم از ابعاد مختلف بحران پاندمي کرونا را در نظر بگيريم، اگر براساس آمار رسمي باشد، ميتوانيم بگوييم که اين بحران در حال فروکش کردن است، اما اگر تجربه جهاني را در نظر بگيريم شايد هنوز واقعيت ابعاد موضوع را متوجه نشده باشيم، چراکه دو شاخص اصلي در پاندمي کرونا، تعداد مبتلايان و تعداد قربانيان است که هر دو مبتني بر انجام تست و کشف موارد ابتلا و بيماري است که در اين موضوع ما از استانداردهاي جهاني عقب هستيم و تا امروز حدود دويستهزار تست در کشور انجام شده که در مقايسه با برخي کشورها که يکماه پس از ايران دچار پاندمي شدند هم بسيار کمتر است. بنابراين چالش اصلي در مديريت بحران کرونا را تست ميدانم و پيامد آن عدم ساماندهي و هدايت مبتلايان بهخصوص مبتلايان خاموش است، اگر کسي نداند مبتلا به کروناست و يا حتي بداند و اهميت ندهد و از سيستم حمل ونقل عمومي استفاده کند، همه افرادي که همراه وي در اتوبوس يا مترو هستند را در خطر ابتلا قرار ميدهد و ممکن است آنها را مبتلا کند و اين موضوع بصورت تصاعدي افزايش مييابد.
با توجه با آغاز کسب و کارها در تهران طي روزهاي آينده به چه ميزان اين تصميم را همراه با ريسک و پرخطر ميدانيد؟
دولت با يک معضل روبهروست و آن خطري است که معيشت عمومي، يعني حداقل پنج دهک جامعه را تهديد ميکند، همه که کارمند دولت نيستند که يا سرکار بروند يا دورکاري کنند و حقوقشان را دريافت کنند. ما در کشور سهميليون کارمند دولت و حداکثر 5ميليون فردي داريم که به نوعي از حکومت و موسسات عمومي و نهادي حقوق ميگيرند و بقيه که بخش زيادي از بازنشستگان هم جزو آنها هستند در مشاغل آزاد وخصوصي فعاليت دارند که با تعطيلي قادر به تامين معيشت خود نيستند. از سوي ديگر قرار گرفتن جامعه در معرض افزايش ابتلا، خسارت سنگينتري به اقتصاد کشور و خانوادهها وارد ميکند، بنابراين ما بين دو لبه قيچي کرونا قرار داريم، آغاز کسب وکارها گريزناپذير نيست، اما ميتواند با تدابيري باشد که خطر ابتلا را کاهش دهد، يکي از چالشهاي اصلي سيستم حمل و نقل عمومي است.
به چه ميزان احتمال تشديد شيوع بيماري کرونا وجود دارد؟
شيوع کرونا تابع ازدحام است، اين ازدحام اگر در فضاهاي بسته اتفاق بيفتد خطر شيوع را افزايش ميدهد، بنابراين سيستم حمل ونقل عمومي، صفها در ادارات و فروشگاهها، فضاهاي فرهنگي و تفريحي و مذهبي بايد شاهد کمترين ازدحام و تجمع باشند تا فاصله گذاري اجتماعي از بين نرود.
تدبير مديريت شهر تهران درباره حملونقل عمومي به خصوص درباره مترو به چه ميزان رضايت بخش بوده است؟
اقداماتي نظير ضدعفوني کردن سيستم حمل ونقل عمومي و مترو از جمله کارهاي لازمي بوده که انجام شده است اما کافي نيست. ايدهآل براي ما تعطيلي سيستم حمل و نقل عمومي بهخصوص مترو است که در کشورهاي مختلف نظير چين، ايتاليا و... انجام شد و موثر بود، اما درصورت عدم موافقت ستادملي مبارزه با کرونا، اقدامات ديگري نظير افزايش اعزام قطارها به منظور کاهش ازدحام و کاهش تقاضاي سفر با اقداماتي نظير تداوم تعطيلي مدارس و دانشگاهها، دورکاري کارکنان و... بايد در دستور کار قرار گيرد.
همکاري مردم در راستاي مهار بحران کرونا در شهر تهران به چه صورت بوده؟چه چالشهايي در اين زمينه وجود دارد؟
اعتقاد دارم که نبايد تقصيرها را به گردن مردم بيندازيم چون ديوار آنها کوتاهتر از مسئولان و دستگاههاست، مردم براساس ميزان اطلاعات و آگاهي خود عمل ميکنند و اگر اطلاع رساني درست و به موقع و با دقت انجام شود، طبيعتا رفتار مردم تابع اطلاعاتشان خواهد بود. ما در رسانههاي رسمي در مورد کرونا تا هفته اول اسفند، بهصورت انکار و تکذيب عمل ميکرديم، بعد کمکم جدي گرفتيم، اينکه مسئولان دولتي ميگويند تا سي بهمن خبر نداشتيم، حتي اگر قابل باور باشد بهنظر عذرموجهي نميآيد. وقتي در جهان سه ماه قبل يعني از آذرماه اخبار شيوع منتشر شد، بايد تدابيري براي کنترل و تست پيش بيني ميشد و بعد از آنهم بهدليل عدم تست کافي، ميزان ابتلا و قربانيان با دقت و سرعت لازم به مردم اعلام نشد. اگر ما دو هفته زودتر موضوع را جدي ميگرفتيم قطعا شاهد کاهش قابل توجه سفرهاي نوروزي بوديم و الان هم نبايد سلامتي مردم را تحت الشعاع عادي شدن وضعيت کشور و اقتصاد قرار بدهيم.
آيا مناطق پرخطر تهران شناسايي شده؟ اين مناطق کدام هستند؟ چه تدابيري در اين زمينه اتخاذ شده است؟
اصولا در يک کلانشهر با ترددهاي پرحجم مانند تهران، نميتوان بر ايزوله کردن محلات و مناطق حساب جدي باز کرد، چرا که بيماران و مبتلايان ترددهاي زيادي براي کار و سکونت و درمان و خريد به مناطق مختلف ميکنند.
چه اقداماتي براي کنترل پيامدهاي رواني و اجتماعي بحران کرونا در تهران انديشيده شده است؟
معاونت اجتماعي فرهنگي شهرداري موظف شده با استفاده از ابزارها و امکانات و زيرساخت هاي خود از سازمان خدمات اجتماعي و مشارکتهاي مردمي که مساله سوگ خاموش و پيامدهاي اجتماعي، رواني و فرهنگي کرونا را بررسي و تدابير و اقدامات جبراني لازم را براي اين موضوع برنامهريزي کنند.
در يک مقايسه تطبيقي بين مديريت تهران و ديگر شهرهاي پرجمعيت جهان در مواجهه با بحران کرونا چه نقاط قوت و ضعفي وجود داشت؟
اصولا ايرانيان بهدليل تجربه بحرانهاي مختلف مانند جنگ، زلزله، سيل، ناهنجاريهاي معيشتي، مقاومت رواني و تابآوري اجتماعي بيشتري در مقايسه با کشورهاي در حال توسعه دارند و اکثريت مردم کنترل نسبتا خوبي نسبت به رفتار خود داشتند. حکومت نيز از تجربه مديريت بحران خود استفاده کرد و ديديم که امکانات نظامي و لجستيکي و همافزايي دستگاههاي مختلف بهسرعت انجام شد. اما اين رفتار متفاوت نبايد موجب تحقير يا تمسخر ديگر کشورها شود و بايد توجه داشته باشيم که هر ملتي براساس ذهنيت، تجربيات و آمادگي خود در بحرانها رفتار ميکند.
تحليل شما از مديريت بحران کرونا در کشور چيست؟ دلايل برخي ناهماهنگيها در مديريت اين بحران چيست؟ آيا مسئولان در اين زمينه دچار دير تصميمي نبودند؟
شايد هنوز ما به ساختار بالغي در زمينه تصميمگيري در مورد بحران نرسيديم و بين اختيارات محلي و ملي تفکيک مناسبي قائل نشديم. تمرکزگرايي يک پديده اجتنابناپذير در مديريت بحران است اما اين موضوع نبايد به عدم استفاده از ظرفيت، تخصص و تجارب مديريت محلي منجر شود. بهنظرم يکي از انتقاداتي که به مديريت بحران وارد بود عدم استفاده و توجه کافي به مديريت محلي در تصميمگيريها و حتي وتو کردن تصميمات آنها بود که اگر مکانيزم مشورتي و تعامل خوبي با مديريت محلي در ستاد ملي کرونا پيشبيني ميشد، قطعا وضعيت بهتري را شاهد بوديم. نکته ديگر پذيرش پيامدهاي تصميمات است، هر تصميمي گرفته شود به هرحال هزينهها و منافعي دارد و تصميم بدون هزينه در عالم واقع وجود خارجي ندارد. ما در اين حوزه شاهد بوديم هر تصميمي با اعتراضات زيادي مواجه ميشد و از طريق شبکههاي اجتماعي، رسانهها و فضاي مجازي دچار تزلزل ميشد، در حالي که بايد انتقادات در فضاي کارشناسي و با ذکر نقاط قوت و ضعف باشد. يعني اگر ميگوييم تعطيلي عواقب و نقاط ضعف و قوتش را هم بدانيم و اگر ميگوييم تعطيل نشود هم به پيامدهاي آن توجه داشته باشيم.
بهنظر شما مهمترين دلايل قرنطينه نکردن کانونهاي بحراني در ايران چه بود؟
يکي از دلايل عدم اتخاذ سياست قرنطينه، اطمينان حاکميت به امکان اجرا بود، ميدانيم که دولت اختيارات محدودي دارد و نميداند در صورت تصميمگيري تا کجا ميتواند تصميمش را اجرا کند. موضوع ديگر کاهش سرمايه اجتماعي و اعتماد شهروندان است در حالي که اجراي قرنطينه بايد براساس سرمايه اجتماعي و اقتدار بالاي حاکميت صورت گيرد و اين نگراني وجود داشت که در صورت اين تصميم نتوانيم آن را به خوبي اجرا کنيم و شرايط به هرج و مرج منجر شود. مساله بعدي هم اجراي قرنطينه بهصورت کامل است، اينکه شما فرضا شهرهاي قم و رشت را قرنطينه کنيد و ميليونها شهروند آن را رها کنيد که تصميم خوبي نيست، تازه ما بهدليل عدم تست شناخت واقعي از ميزان شيوع و بحرانيبودن نقاط ديگر نداشتيم، اجراي قرنطينه بايد بهصورت کامل باشد يعني هم ترددها به خارج از حريم متوقف شود و هم در درون قرنطينه ترددها به حداقل برسد. اين نياز به پشتيباني قوي انتظامي، تامين کالا و مايحتاج عمومي و مسائل زيادي دارد که شايد مسئولان تصور ميکردند آمادگي آن در کشور وجود ندارد.
منبع: روزنامه آرمان ملی