عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران معتقد است: ایران خیلی مایل بود با کشورهای اروپایی همکاری کند ولی دید که اروپاییها خیلی از آمریکا تبعیت میکنند.
احمد نقیبزاده منتقدین همکاری گسترده و بلندمدت ایران و چین را «طرفدار غرب» میداند و در دفاع از این همکاری میگوید: وقتی که غرب تمام درها را به روی ایران میبندد، باید منتظر باشد جمهوری اسلامی به روسیه یا چین روی بیاورد. بالاخره دولتها آزادند در محدوده منافع ملی قرارداد ببندند و فسخ کنند. جمهوری اسلامی این قدر به استقلال و حاکمیت ملیاش حساس است که خودش را زیرمجموعه چین قرار ندهد. اگر قراردادی بسته شود، فکر میکنم منافع ایران لحاظ شود. سر و صدا کردن در این مورد، به نظرم از طرف غرب یا طرفداران غرب است. انتقادات غربگرایان به این توافق وارد نیست؛ برای اینکه قرار نیست ایران جزو اقمار چین باشد. قراردادی بسته میشود در حد قراردادهایی که ایران با روسیه یا اروپا بسته است. ایران سیستم حاکم بر کشور چین را که قبول نکرده است. اتفاقا ایران تلاش زیادی میکند وارد پیمان شانگهای شود ولی چین و روسیه سنگاندازی میکنند و مانع این امر میشوند. به هر حال ایران باید راهی پیدا کند و از این بنبست خارج شود و در این تنگنا دچار خفگی نشود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران اتهام استعماری و قجری بودن توافق ایران و چین را رد میکند و ادامه میدهد: قراردادهای قرن بیستم، حتی در زمان پهلوی دوم، با قراردادهای زمان قاجار زمین تا آسمان تفاوت دارند. آن موقع دولتهای خارجی امتیازاتی در ایران به دست میآوردند و مالک مطلق خط آهن و تلگرام و غیره میشدند و این مغایر با حاکمیت ملی ایران بود ولی الان این طور نیست. همه قراردادها در شرایط نیاز بسته میشوند. اگر نیازی نباشد قراردادی هم بسته نمیشود ولی این به این معنا نخواهد بود که چین بر سرنوشت ایران مسلط شود. متاسفانه اگر سیاست غرب در قبال ایران در درازمدت ادامه پیدا کند و جمهوری اسلامی مستاصل شود، ممکن است امتیازات بیشتری به چین بدهد. چینیها هم ثابت کردهاند که در این کار بسیار کارکشتهاند و در تمام دنیا دارند سرمایهگذاری میکنند و امتیاز به دست میآورند و متحد چندان مطمئنی نیستند ولی ایران هم در وضعیت فعلی به خودش مطمئن است که چیزی را از دست نمیدهد و هر چه هست دوطرفه است. اگر چینیها در ایران ۴۰۰میلیارد دلار هزینه کنند، طبعا پیشرفتی در وضعیت کشور حاصل میشود و این به نفع ایران است. من بیشتر نگران آیندههای دورتر هستم که ایران در شرایط سخت قراردادهای بیشتری به چین بدهد وگرنه این حد از تعامل را طبیعی میدانم و فکر میکنم که منافع ایران در آن لحاظ شده است.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران ضمن اینکه سود برابر طرفین همکاری را در گرو نحوه انعقاد قراردادها میداند، درباره دلیل همکاری گسترده ایران با چین میگوید: اینکه چرا ایران حاضر نیست با آمریکا قرارداد ببندد، دلیلش این است که آمریکا برای همکاری با ایران شرط میگذارد. شرطهایی برای سیاستهای منطقهای و موشکی و اتمی ایران. چین چنین شرطهایی نمیگذارد و با سیاست منطقهای ایران مشکلی ندارد. مشکل هم داشته باشد، حداکثر با ایران همکاری نمیکند ولی در صدد ممانعت از سیاست منطقهای ایران برنمیآید. از این نظر فرق زیادی بین چین و آمریکا است. به نظرم امکان سود برابر خیلی زیاد است. در هر صورت هیچ دولتی نمیتواند در انزوا زندگی کند. به ناچار باید در سطح بینالمللی همکاری کند. ایران خیلی مایل بود با کشورهای اروپایی همکاری کند ولی دید که اروپاییها خیلی از آمریکا تبعیت میکنند و ترس و لرز دارند. بنابراین ایران اروپا را کنار گذاشت و ترجیح داد با چینی کار کند که نه میخواهد جمهوری اسلامی را سرنگون کند، نه میخواهد جلوی سیاستهای منطقهای ایران را بگیرد، نه با سیاستهای موشکی ایران مشکل دارد. چین حتی با انرژی هستهای ایران در سطح بمب اتم هم مشکلی ندارد. در زمانی که هیچ سرمایه خارجیای وارد ایران نمیشود و چین هم برای همکاری با ایران در پی تغییر سیاستهای کلی ایران نیست، سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در ایران، علاوه بر اینکه تامین منافع چین، منافع ایران را هم تامین میکند و مصداق بازی برد-برد است.
نقیبزاده هم ضمن اشاره به تقابل اساسی چین و آمریکا، معتقد است همکاری چین و ایران، روسیه را نیز در کنار این دو کشور و در برابر آمریکا قرار خواهد داد. وی میگوید: چین به هر حال با آمریکا تقابل اساسی دارد و جهان در حال حرکت به سمت یک دوقطبی جدید است که یک طرفش چین است و یک طرفش آمریکا. این ۴۰۰ میلیارد دلار هم قرار نیست یکشبه سرمایهگذاری شود. به تدریج اوضاع را میسنجند و سرمایهگذاری میکنند. یعنی چین به اندازهای که نتیجه بگیرد قدم پیش میگذارد. سیاست ایران الان این است که بندر چابهار را تجهیز کند و به سوی کشورهای شرقی گام بردارد به این معنا که نفت و گازش را به آن منطقه بفروشد. این سیاست به تدریج نفوذ چین را در ایران افزایش میدهد ولی روسیه هم در این میان هست. در واقع پیمانی سهجانبه بسته میشود تا جلوی توسعهطلبیهای آمریکا را بگیرند. منفعت چین و روسیه و ایران در این است و همکاری سهجانبه این کشورها محتمل است.
این استاد دانشگاه تهران به این سوال که آیا این توافق، چین را به شریک استراتژیک ایران بدل میکند، چنین پاسخ میدهد: چین هنوز جزو همپیمانان استراتژیک ایران محسوب نمیشود ولی در سایه همین قراردادها و نگاهی شرقگرایانهتر، چین هم میتواند جزو همپیمانان استراتژیک ایران شود. من فکر میکنم اگر سیاست غرب در قبال ایران به همین صورت ادامه یابد، چنین پیوندی بین ایران و چین شکل خواهد گرفت. برای اینکه ایران ناچار است از نظر نظامی و دفاعی و تامین کالاهای اساسی بالاجبار به چین روی بیاورد.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در پاسخ به این سوال که آیا همکاریهای نظامی ایران و چین میتواند احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران را کاهش دهد، میگوید: نه، متاسفانه این طور نمیشود و اگر ایران مورد حمله آمریکا قرار بگیرد، من فکر نمیکنم چین منافع خودش را به خطر بیندازد. چینیها بسیار محتاط هستند و در ساخت تسلیحات میتواند با ایران همکاری کند و تکنولوژی نظامیاش را در زمینههایی که پیشرفت کرده، در اختیار ایران بگذارد ولی اینکه ایران چنان متحد چین شود که به لحاظ نظامی و دفاعی زیر پر و بال چین قرار گیرد، وضعیتی است که بعید به نظر میرسد ایران به سمت آن حرکت کند و یا چین حاضر به انجام آن باشد و خودش را به خطر بیندازد برای ایران.
منبع: یورونیوز