شش ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری 1400 ، هنوز راهبرد اصلاحطلبان در مواجهه با این انتخابات روشن نیست. اما یدالله طاهرنژاد نائب رئیس کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در گفتوگو با سازندگی خبرهای تازهای در اینباره دارد. او میگوید که در جمعبندیهای نهایی صدای اصلاحطلبان حامی مشارکت در یک انتخابات رقابتی بلندتر از سایر نگاههاست و بر همین اساس تدوین راهبرد 1400 اصلاحطلبان در شورای هماهنگی تا پایان آذرماه به اتمام خواهد رسید. تشکیل یک هیئت از چهرههای موثر اصلاحطلب برای رایزنی با حاکمیت پیش از معرفی کاندیدای اختصاصی اصلاحطلبان و همینطور روشهایی برای جلب همراهی بدنه رای اصلاحطلبان از نکات ذیل این برنامه راهبردی است. طاهرنژاد از برگزاری جلسه مشترک شورای هماهنگی با مجمع روحانیون خبر داده و میگوید نهایی شدن برنامه راهبردی اصلاحطلبان بعد از این جلسه مشترک خواهد بود. او نسبت به حضور اصلاحطلبان در انتخابات با کاندیدای اختصاصی خودشان امیدوار است و میگوید عزم کمسابقه مجمع روحانیون مبارز برای مشارکت در این انتخابات نشانه رایزنیهای پشت پرده با حاکمیت و چراغ سبز آن است.
حال حاضر رویکردهای متفاوتی میان اصلاحطلبان درباره انتخابات وجود دارد. یک طیف مانند حزب کارگزاران معتقد هستند برای اصلاح راهی جز صندوق رای وجود ندارد و باید با یک گزینه مورد اعتماد نظام در انتخابات شرکت کنیم و این را فرصتی برای اعتمادسازی بدانیم. گروهی دیگر معتقدند نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کرد. باید به سمت احیای بدنه رای و جلب اعتماد جامعه و ترمیم رابطه با آنها برویم و از این جهت اصلاحات جامعهمحور را مطرح میکنند. گروه سومی هم معتقدند که اساسا انتخابات دیگر معنا ندارد. با وجود این دیدگاههای متفاوت فکر میکنید تا چه میزان ممکن است در ماههای باقیمانده تا انتخابات اصلاحطلبان به همنوایی برسند و بتوانند کار جمعی و منسجمی انجام دهند؟
هر سه نگاه که اشاره کردید الان در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که مشغول تدوین راهبرد انتخابات 1400 است به جد مطرح است. با وجود 4 ماه بحثهای مفصل درون شورا و با استفاده از نظرات برخی از صاحبنظران خارج از شورا موضوع مورد مداقه قرار گرفته اما هنوز نتوانستیم به یک جمعبندی قابل ارائهای برسیم که بتواند نظر همه اصلاحطلبان را پوشش دهد. بنابراین با توجه به اینکه راهبرد کارگزاران هم فعالیت در قالب یک نهاد اجماعساز است که حتی المقدور همه اصلاحطلبان را پوشش دهد، لذا ما تلاش میکنیم در آنجا به یک جمعبندی برسیم و امیدواریم که این محقق شود. چرا که ما تجربه خوبی از فعالیتهای انتخاباتی که به صورت متفرق دنبال شدهاند نداریم و برعکس تجربه موفقی در حضور ائتلافی اصلاحطلبان در عرصه انتخابات داریم. بنابراین تلاشمان این است به سمت آن تجربه موفق میل کنیم.
در حال حاضر کدام دیدگاه طرفداران بیشتری در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات دارد؟
نظر غالب این است که ما در انتخابات شرکت کنیم. منتها انتخاباتی که رقابتی باشد و رای ما در آن موثر باشد و نه تزئینی. نظر غالب این است؛ تقریبا ظهور و بروز آنهایی که معتقدند امکان اصلاح وجود ندارد یا زمان آن گذشته یا شرکت در انتخابات عبث است، کمرنگ شده و صدای آنها در جمع پژواکی ندارد. بنابراین الان مشارکت در انتخابات طرفداران بیشتری دارد منتها مشارکت رقابتی و موثر.
با این نگاه دو چالش مهم پیش روی اصلاحطلبان است. یک چالش مربوط به موقعیت اصلاحطلبان و حاکمیت است و اینکه اجازه خواهند داشت کاندیداهای خودشان را داشته باشند و با شرایط رقابتی که اشاره کردید در انتخابات حاضر شوند و دوم هم مربوط به موقعیت اصلاحطلبان نسبت به بدنه رای خودشان است که فعلا در دلسردترین شرایط ممکن هستند و آنقدر نسبت به وعدههای اصلاحطلبان و خود صندوق رای بیاعتماد شدهاند که حاضر به همراهی با آنها نیستند. راهبرد اصلاحطلبان برای حل این چالشها چیست؟
معتقدم چالش دوم میتواند تا حدی بر چالش اول اثر بگذارد و شرایط را برای حضور گرایشهای مختلف در عرصه انتخابات تسهیل کند. ولی بههرحال موضوع بیانگیزه بودن جامعه و عدم رغبت کافی برای حضور در انتخابات در افکار عمومی موضوع جدی است. اگر احزاب اعم از اصلاحطلب و اصولگرا با برنامه و منسجم و امیدآفرین عمل کنند به گونهای که بتوانند آینده را برای جامعه به روشنی تصویر کنند و آنها متقاعد شوند حضورشان در پای صندوق رای میتواند به ارتقای وضعیت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و به خصوص معیشتشان بینجامد که الان به شدت در فشار تحریمها و کرونا است؛ من فکر میکنم میتوانیم موفق شویم.
بهخصوص که اخیرا در آمریکا انتخاباتی برگزار شده و بههرحال تحولات این کشور تا حد زیادی بر تحولات ایران اثرگذار است. بعد از 200 سال یک رکورد جدید ثبت شده و 70 درصد از واجدین شرایط آمریکا پای صندوق آمدند و رای دادند. این هم بر افکار عمومی بیتاثیر نیست. مهم این است که فعالین سیاسی و احزاب و تشکلها که در رأس آنها هم حاکمیت قرار دارد، این باور را ایجاد کنند که شرایط بهتر خواهد شد. اگر مردم باور کنند با حضورشان در عرصه انتخابات شرایط زندگیشان بهتر و گشایشی در امورشان ایجاد خواهد شد، حتما در انتخابات شرکت میکنند.
چالش اول را چطور میخواهید حل کنید؟
همانطور که گفتم چالش دوم روی چالش اول اثر میگذارد. آقایان انتخابات مجلس را تجربه کردند و دیدند مجلسی که با آن شدت و حدت گزینش کردند چه خروجی داشته است. این مجلس واقعا مجلس در تراز جمهوری اسلامی است؟ بلوغ و پختگی و نقشآفرینی به عنوان مجلس یک کشور 80 میلیونی ایران دارد؟! به نظر من این باید تجربهای برایشان باشد و حتما تجربهای برایشان خواهد شد که شدت و سختگیری در گزینش کاندیداها، خروجیای جز مشارکت پایین در انتخابات نخواهد داشت. مشارکت پایین در انتخابات نظام را آسیبپذیر میکند و قدرت چانهزنی ما را در عرصههای بینالمللی پایین میآورد. لذا فکر میکنم دلسوزان و متولیان امر راضی نیستند که با تنگنظری شرایط را به گونهای رقم بزنند که شاهد مشارکت پایین و غیرقابلدفاع مردم باشیم و از این طریق مشروعیت نظام را زیر سوال ببرند. به همین جهت من خو شبین هستم به اینکه شرایط تغییر خواهد کرد.
در این راستا سیگنالهایی را دریافت کردید؟ یا رایزنیهایی از طرف اصلاحطلبان آغاز شده که موجب این خوشبینی شده است؟
خیر. حداقل تا اینجا سیگنالی دریافت نکردیم. اما حضور تمامقد مجمع روحانیون برای شرکت در انتخابات با آن صراحت و جدیت و تا حدودی کمسابقه، نشان میدهد تعاملاتی در پس پرده وجود داشته است. وگرنه شاید خیلی دلیل روشنی برای این حضور جدی مجمع روحانیون مبارز در عرصه انتخابات وجود نداشت.
از آنجا که مجمع روحانیون مبارز عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیست، برخی، فعالیتهای انتخاباتی آن را در موازات فعالیتهای شورای هماهنگی تعریف میکنند و اختلافبرانگیز میدانند. چقدر این دو نهاد هماهنگ با یکدیگر هستند؟
مجمع روحانیون مبارز خودش را با قانون جدید احزاب تطبیق نداده و بنابراین به طور قانونی نمیتواند عضو ائتلاف شورای هماهنگی جبهه اصلاحات باشد. اما به عنوان یک تشکیلات موثر و مشاور امین و صاحبنفوذ حتما در کنار شورای هماهنگی ایفای نقش خواهد کرد. شورای هماهنگی هم در تدارک برنامهای است که بحثهای خود را به پایان برساند و بتواند با دست پر جلسات مشترکی با مجمع روحانیون مبارز برگزار کند تا در نهایت به یک راهبرد مشترک برای انتخابات 1400 برسیم.
به نتایج انتخابات آمریکا اشاره کردید. این موضوع چقدر میتواند انگیزههای گزینههای کاندیداتوری ریاستجمهوری و همینطور بدنه رأی اصلاحطلبان را برای حضور جدی افزایش دهد؟
واکنش بازار به نتیجه انتخابات آمریکا نشان میدهد حداقل جامعه فعال در عرصه اقتصادی، که هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ کیفیت قابلتوجه هستند، نسبت به این موضوع بیتفاوت نیستند. این نشان میدهد تحولات آمریکا بر مسائل داخلی ما اثرگذار است. اینکه ما چقدر بتوانیم از این اتفاق که در آنجا رخ داده و یک فرد غیرقابلپیشبینی و غیرقابلقبول از رأس نظام آمریکا کنار رفته و فردی تکنوکرات و عاقل به جای او آمده استفاده کنیم به خود ما بستگی دارد. رفتن ترامپ نه تنها بر ایران بلکه بر کل جهان اثر مثبتی خواهد گذاشت. بنابراین آمدن آقای بایدن فضای بینالمللی را آرام خواهد کرد و این آرامش قطعا ما را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین فرصت بسیار خوبی است که بتوانیم از این فضای آرام بینالمللی و جریانی که در آمریکا روی کار آمده استفاده کنیم و قدری شرایط موجود را تعدیل کنیم. این بیشتر هنر دولت مستقر خواهد بود که تا انتخابات چقدر بتواند از این فضا استفاده کند و در مردم امید و نشاط ایجاد کند تا پای صندوقها حاضر شوند.
بحثها در شورای هماهنگی حول تعیین راهبرد است یا ساختار تشکیلاتی انتخابات؟
تشکیلات هم ذیل بحث راهبرد در شورای هماهنگی در حال پیگیری است. ما در شورای هماهنگی در حال آمادهسازی یک بستهی انتخاباتی با عنوان راهبرد انتخابات 1400 هستیم که عبارتاند از نوع شرکت در انتخابات که کاملا اصلاحطلبانه باشد یا ائتلافی، نهاد اجماعساز که بتواند همه اصلاحطلبان را پوشش بدهد. جهتگیریهای کلی و الزامات عملیاتی شدن این راهبرد که پیوست آن است.
در این پکیج جایگاه شخصیتهای حقیقی موثر مثل آقای خاتمی و امثال ایشان نسبت به احزاب چگونه دیده شده است؟
اینکه آقای خاتمی به عنوان شخصیت سیاسی اصلاحطلب همچنان در جبهه اصلاحات محوریت دارد خدشهای به آن وارد نیست. اما با توجه به قانون جدید احزاب و ائتلافهایی که به موجب قانون شکل میگیرند، از نظر وزارت کشور مسئولیت از الف تا ی فعالیتهای انتخاباتی با ائتلافی است که با مجور وزارت کشور فعالیت میکند. بنابراین اشخاص حقیقی به عنوان مشاور میتوانند در این ترکیب قرار بگیرند و نقشآفرین باشند اما اینکه در چارچوب تشکیلات بتوانند رسما فعالیت کنند الان به موجب قانون امکان آن نیست.
شنیدههایی وجود دارد که ترکیبی از چهرههای موثر جریان اصلاحات برای رایزنی با احزاب اصلاحطلب و ایجاد همگرایی میان آنها و همینطور گفت وگو با حاکمیت شکل گرفته است. این در چارچوب برنامه شورای هماهنگی است؟
این خبر تا جایی که من به عنوان نایبرئیس کمیته سیاسی شورای هماهنگی میدانم دقیق نیست. در واقع هنوز این ترکیب شکل نگرفته است. در جلسه شورای هماهنگی در یکشنبه گذشته بحث شد که باید ساز و کاری برای تعامل با حاکمیت تعریف کنیم تا قبل از اینکه کاندیدایمان را معرفی کنیم گفت وگو کنیم و زمینه را برای عبور بیدغدغه کاندیدایمان از فیلتر شورای نگهبان فراهم کنیم. یعنی ترکیبی شکل بگیرد که قبل از اینکه کاندیدا را به جامعه معرفی کنیم، این رایزنیها را انجام بدهد. البته این بحث هنوز نهایی نشده است و بعد از نهایی شدن جزئیات آن اعلام خواهد شد.
در رابطه با اعتمادسازی با بدنه اجتماعی هم ساز و کاری تعریف کردهاید؟
بله. در این خصوص هم بحث شده و دستورالعملی تهیه شده که چگونه بتوانیم با بدنه اجتماعی ارتباط برقرار کنیم و آنها را برای همراهی با جریان اصلاحات در انتخابات متقاعد کنیم. البته در حال حاضر جزئیات آن قابل انتشار نیست، چون نهایی نشده است. اما حداکثر تا آخر این ماه از تصویب شورای هماهنگی خواهد گذشت و بعد از آن منتشر خواهد شد.
منبع: روزنامه سازندگی