در آخرین روزهای سال ۱۳۹۹ و درحالی که کشور پس از پشت سر گذاشتن یک سال سخت کرونایی، برای ورود به قرن جدید شمسی آماده میشود، فصل دیگری هم در سیاست ایران در حال رقم خوردن است که انتخابات خرداد ۱۴۰۰ تبلور عینی آن بهحساب میآید؛ انتخاباتی که در شرایط کنونی کشور، بسیاری از تحولات آتی را رقم خواهد زد و فضای سیاسی ایران را تاحدود زیادی درگیر حاشیهها و البته تاحدودی هم متن خود کرده است.
تا همین هفتههای اخیر کمتر میشد شور انتخاباتی را در جامعه و همچنین در میان سیاسیون سراغ گرفت، اما هرچه به پایان سال نزدیکتر میشویم، اگرچه فضای جامعه چندان درگیر تب انتخابات ریاستجمهوری نشده، با وجود این بهنظر میرسد یخ سیاسیون و جریانهای مختلف و احزاب در حال آب شدن است و کاندیداهای بالقوه در حال محک زدن شرایط برای حضور یا پا پس کشیدن هستند.
در یک سوی کارزار انتخاباتی ۱۴۰۰ اصلاحطلبان قرار دارند با سبد رأی گستردهتر و البته نارضایتیهای انباشته شده به دنبال اوضاع اقتصادی و معیشتی در جامعه که کار را برای پیروزی آنان در خرداد سال آینده سخت میکند. در طرف مقابل اصولگرایان صفآرایی کردهاند با دست بالای انتقاد از مسئولان دولتی و اصلاحطلبان و البته امید بسیار برای فتح بیدردسر پاستور.
در این میانه اما بحث میزان مشارکت در روزهای سخت اقتصادی مردم بهعنوان چالش اساسی این دور از انتخابات، هر دو جریان را به فکر فرو برده است.
در این میان، ضرورت چارهاندیشی برای ارتقای اعتماد عمومی و بهتبع آن توسعه سرمایه اجتماعی کشور بیش از پیش به چشم میآید؛ موضوعی که حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران و از فعالان سیاسی اصلاحطلب نیز بر آن تأکید میکند و معتقد است در شرایط کنونی، ایران بیش از هر چیز به دولتی فراگیر و مردمی نیاز دارد تا بلکه بتواند از گردنههای سخت کنونی که کشور در داخل و عرصه جهانی با آن مواجه است، به سلامت عبور کند.
او معتقد است نباید اجازه داد مردم از صندوقهای رأی ناامید شوند و برای نیل به این مقصود باید پیمان جدیدی میان سیاسیون و مردم نوشته شود تا با تشکیل یک دولت کارآمد، در مسیر روشن توسعه گامهای مستحکمتری برداریم.
مشروح گفتوگوی همشهری با مرعشی به شرح زیر است:
در شرایط کنونی که کشور در آن قرار دارد، چگونه میتوان اهمیت ارتقای میزان مشارکت در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ را برای مردم تبیین کرد؟
بر اساس تجربهای که در ایران وجود دارد، میتوان اینگونه موضوع را تبیین کرد که برگزاری هرچه باشکوهتر بهویژه انتخابات ریاست جمهوری، از ۲ منظر برای کشور مفید است؛ نخست اینکه با مشارکت حداکثری مردم در انتخابات اعتبار بینالمللی ایران افزایش قابل ملاحظهای مییابد و میتواند نقش بسزایی در حلوفصل بسیاری از بحرانهای جهانی که کشور را درگیر کرده، داشته باشد. این موضوع اعتبار جمهوری اسلامی در نظام جهانی را تقویت و به نوعی دست مسئولان مربوط را برای چانهزنی در عرصه جهانی باز میکند. دومین و مهمترین فایده مشارکت حداکثری در انتخابات، تأثیرات جالب توجهی است که این مهم در داخل کشور برجا میگذارد. باید در نظر داشت که ایجاد نشاط و امید در زندگی مردم، لازمه حرکت رو به جلوی کشور است که ثمرات آن را میتوان در توسعه و بالندگی ایران مشاهده کرد.
بهنظر شما آیا در سالهای اخیر فضای ناامیدی سیاسی در جامعه گستردهتر شده است؟
اگر به فضای انتخاباتی در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ نگاه کنیم، درمییابیم نشاط سیاسی که در گذشته و به عنوان مثال در سال ۱۳۷۶ به وجود آمد، تا حدودی در انتخابات گذشته ریاست جمهوری که به برگزیدن حسن روحانی انجامید، ادامه داشت و میشد آن را حس کرد، اما باید به این واقعیت تلخ اشاره کرد که تلاقی چالشهای داخلی و جهانی در سالهای اخیر به فضای یأس سیاسی دامن زده است؛ از یک سو فشارهای بینالمللی بسیار سنگینی که به جمهوری اسلامی تحمیل شد و میتوان گفت که بیسابقه هم بود، اقتصاد و معیشت مردم را بهشدت تحتتأثیر قرار داد و سفرههای آنان را کوچکتر کرد و از سوی دیگر بروز برخی اختلافات داخلی با ناکارآمدی و ضعفهای مدیریتی ترکیب شد و چالشهایی را به همراه آورد که بهنظر میرسد مردم را خسته کرده است.
باتوجه به این وضعیت میتوان گفت رضایت مردم از تأثیرگذاری سیاسی را کاهش داده است؟
این موضوع نه از این منظر که مردم به سازوکارهای انتخاباتی بدبین باشند، بلکه از این جهت که رفع مشکلات مبتلابه جامعه را با توجه به وضع کنونی دور از دسترس ببینند، میتواند صادق باشد.
این کماقبالی مردم به صندوقهای رأی چه تبعاتی به همراه دارد؟
گسترش فضای ناامیدی در جامعه در کوتاهمدت زمینهساز تشدید مشکلات میشود و چالشهای بسیاری را برای کشور به همراه میآورد، اما تبعات بلندمدت این ناامیدی به مراتب زیانبارتر است؛ چراکه ممکن است سبب بروز تهدیدهایی برای امنیت ملی ما شود و صلابت جمهوری اسلامی را در منطقه و جهان با چالشهایی مواجه کند.
برونرفت از این وضعیت با چه راهکارهایی ممکن میشود؟
مسئولان و سیاسیون باید به نارضایتیهایی که در سطح جامعه دیده میشود، بیش از گذشته توجه کرده و برای گشودن گرههای کنونی راهحل پیدا کنند. نباید برای فعالان سیاسی صرف حضور خودشان و حزب و همفکرانشان مطرح باشد. امروز رویکرد اصلی سیاسیون باید پیریزی دولتی باشد که مسئله محوریاش تغییر شرایط زندگی مردم است. برای تحقق این موضوع بهنظرم مهم است که پیمان جدیدی میان مردم و سیاسیون نوشته شود تا شاهد هموارتر شدن مسیر برای برداشتن گامهای جدید و استوارتر باشیم که باید به طور مشترک توسط مردم و سیاسیون محقق شود. در شرایط کنونی لازم است در انتخابات خرداد۱۴۰۰یکی از کارآمدترین دولتها روی کار بیاید تا بتوان هرچه سریعتر گرههای موجود بر دستوپای کشور را گشود.
در شرایط کنونی، روی کار آمدن «کارآمدترین دولت» چگونه محقق میشود؟
برای تحقق این مهم باید از اختلافات بکاهیم. نباید اولویت سیاسیون جناح و فرد موردنظر خودشان باشد. اولویت مطلق پرداختن به رفع مشکلات مردم از قبیل بیکاری، کاهش قدرت خرید مردم، تحقق رشد اقتصادی بالا و کاستن از هزینههای غیرضروری دولت است. نکته اساسی اینجاست که کشور به دولتی فراگیر، مردمی و آگاه به ضرورتهای زمان نیاز دارد. چنین دولتی میتواند در بازسازی وسیع روابط مردم با یکدیگر و مردم با دولتمردان و نظام موفق باشد. با ارائه خدمات واقعی به مردم، میتوان خستگی آنان را تاحدودی برطرف کرد. ازسویی چنین دولتی طمع ایجاد شده در دشمنان و براندازان را که گمان میکنند با سوار شدن بر موج نارضایتیها، میتوانند کشور را در بحران قرار دهند، از بین میبرد و آنان را ناامید میکند. از سوی دیگر در چنین وضعیتی ابعاد جمهوریت نظام هم بیش از پیش تقویت میشود و زمینه مناسبی ایجاد خواهد شد تا ابعاد اسلامی نظام نیز بیشتر جلوهگر شود تا طرح برخی مسائل سطحی، مردم را خسته نکند.
با تمام اینها، اکنون میزان مشارکت در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر همین امروز بخواهیم فضای موجود را بررسی کنیم، باید گفت که براساس برخی نظرسنجیهای انجام شده، پیشبینیها از میزان مشارکت چندان مناسب نیست. امیدوارم مسئولان مربوط، در تأیید صلاحیت کاندیداهای برجسته که میتوانند به پرشورتر شدن رقابتهای انتخاباتی کمک کنند، کوشا باشند.
در این مدتی که از داغتر شدن فضای انتخاباتی در کشور گذشته، بهطور کلی اصولگرایان و اصلاحطلبان چقدر توانستهاند در مسیر ترغیب مردم به مشارکت حداکثری در انتخابات موفق باشند؟
هنوز هیچ سیاست روشنی را ندیدهام که به دغدغههای واضح مردم پرداخته باشد. این موضوع میتواند برای جامعه ناامیدکننده باشد. از سیاسیون انتظار بیشتری میرود که با توجه ویژه به مشکلات اساسی مردم، به مشارکت حداکثری در انتخابات خرداد۱۴۰۰ کمک کنند.
برخی در جبهه اصلاحات معتقدند درصورت مهیا نشدن شرایط مناسب، به هر قیمتی نباید در انتخابات شرکت کرد. با این نظر موافقید؟
بهنظرم شرایط کنونی، زمان مناسبی برای طرح چنین موضوعاتی نیست. البته معتقدم این قبیل نظرات چندان جدی نیست و برخی احساسی موضعگیری میکنند. الان زمانی است که همه باید به نجات کشور فکر کنیم.
گزینههای نهایی نهاد اجماعساز اصلاحطلبان برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری مشخص شدهاند؟
در این زمینه هنوز به جمعبندی نهایی نرسیدهایم و برای رایزنی روی نامهایی که مطرح شد، نباید عجله کرد.
منبع: روزنامه همشهری