علیرضا پورحسین:
در روزهایی که مذاکرات در وین در راستای احیای برجام به نقاط حساس خود رسیده است، بار دیگر این سوال در ذهن مطرح میشود که نحوه تعامل با جهان به اصطلاح شرق که یکی از دغدغههای اصلی ایران در سالهای گذشته بوده، مسیر صحیحی را طی میکند؟ تعاملی که همواره پیش و پس از ترمیم روابط با غرب دچار تحولاتی شده و همواره منتقدین و حامیانی داشته است. بیشک الگوی رفتاری برخی کشورهای در حال توسعه در ایجاد توازن در عرصه سیاست خارجی میتواند کمک بسزایی به ایران کند تا در صورت به توافق رسیدن در وین، دیگر با چالشهای کمرشکنی که در این سالها پشتسر گذاشته است، مواجه نشود. چالشهایی که شاید بسیاری از دولتها و تمدنها را میتوانست از روی نقشه جغرافیا محو کند اما بهواسطه پتانسیلهای ذاتی ایران، هنوز در ورطه نابودی گرفتار نشده است. در راستای بررسی این مساله «آرمانملی» گفتوگویی با احمد نقیبزاده، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی داشته است که در ادامه میخوانید.
اساسا سیاست خارجی ایران در سالهای گذشته نسبت به شرق و به خصوص روسیه، مسیر درستی را طی کرده است؟
سیاست بنیادی ایران مبتنی بر نه شرقی و نه غربی بهترین گزینه برای اعمال در سیاست خارجی ایران است. در سالهای اخیر بهواسطه تحریمها و برخی تحولات در عرصه سیاسی، نیاز ایران به قدرتهای شرقی از جمله روسیه و چین افزایش پیدا کرد. همین امر سبب شد تا در عرصه سیاسی نیز نزدیکیهایی صورت گیرد. با این وجود امروز نه میتوان به روسیه اعتماد کرد و نه به چین. روسیه در این سالها نیز به خوبی متوجه شده است که ایران سیاست خارجی خاص خود را دارد و به خواستههای روسیه تن نمیدهد. نمونه این امر را در سوریه مشاهده کردیم که بین ایران و روسیه اختلاف بهوجود آمد. در همان جا مشخص شد که بین سیاست ایران و روسیه زاویه وجود دارد. باید توجه داشت که ابرقدرتها در جهان امروز به دنبال سیاستهای نواستعماری هستند و به همین علت درصدد هستند که از کشورهای دیگر امتیازات بلندمدت گرفته و جای پای خود را در سایر کشورها محکم کنند. مشخصا این سیاست ابرقدرتها با روحیه ایران و با سیاست اعلامی ایران سازگار نیست. به همین دلیل روسیه در این سالها با کارت ایران در عرصه سیاست خارجی بازی کرده و ارتباط خاص دیگری بهوجود نیامده است. روسیه با وجود اینکه توانایی نظامی بالایی دارد اما درصد کمی از آن را نیز در اختیار ایران قرار نداده است. روسیه آن چه را که از ایران دریغ میکند به راحتی در اختیار ترکیه قرار میدهد که نمونه آن سامانه (اس 400 ) بود. روسیه در خصوص رابطه ایران با غرب صرفا خواهان رفع تحریمهاست تا مسیر تجارت خودش باز شود و علاقهای ندارد که ایران به غرب نزدیک شود. روسیه امروز ابزارهایی نیز دارد که مانع نزدیک شدن ایران به غرب شود. بنابراین زاویهای که میان ایران و روسیه وجود دارد، اجازه نمیدهد تا این کشور سیاستهای ایران را به سمت خاصی سوق دهد. از سوی دیگر خطر چین همچنان وجود دارد. چین از همه استعمارگران جهان خشنتر عمل میکند و با وسعت و حجم زیاد وارد کشورها میشوند و استعمار اقتصادی را رقم میزنند که امروز میتوان نمونههایی از آن را در آفریقا مشاهده کرد.
علت زاویه پیدا کردن سیاستهای ایران و روسیه چیست؟
بخشی از اختلافات ایران و روسیه مربوط به اسرائیل است. از سوی دیگر روسیه تمایل ندارد تا در سوریه رقیبی به نام ایران پیدا کند. روسیه در سوریه پایگاه دارد و نمیخواهد کشور دیگری به صورت دائم در سوریه حضور داشته باشد. ایران هنوز پایگاه نظامی همچون آنچه روسیه در سوریه دارد، ایجاد نکرده است. صرفا در مراکزی در سوریه حضور دارند که البته دست کمی از پایگاه نظامی ندارد. این مشخصا مقولهای نیست که روسیه از آن خرسند باشد. روسیه از نیروی زمینی قدرتمند ایران بهره زیادی در سوریه برد و امروز که زمان آن رسیده است که کشورهای کمککننده سوریه میخواهند روابط نزدیکی با سوریه داشته باشند، روسیه به دنبال حذف ایران است و نمیخواهد تا ایران بیش از این در سوریه حضور داشته باشد.
در صورت توافق احتمالی در وین ایران میتواند توازن میان شرق و غرب را به شکل بهتری برقرار کند؟
سیاست خارجی فعلی ایران توانایی ایجاد توازن را ندارد و نمیتواند این صحنه را به خوبی مدیریت کند. ایران تا زمانی که غرب را به عنوان دشمن خود تلقی کند، مسیر برای ایجاد توازن مشخصا هموار نخواهد بود. اگر کشورهای دیگر امروز توانستهاند یک توازن خوب در سیاست خارجی خود ایجاد کنند به این علت است که چنین مرزبندی انجام ندادهاند و خطوط قرمز خاصی برای خود ترسیم نکردهاند. به همین علت مثلا مشاهده میکنیم که هندوستان به راحتی میتواند مواضع سیاسی خود را تغییر دهد و به یک توازن در عرصه بینالمللی دست پیدا کند. نباید چنین توقعی از ایران داشت که به سمت ایجاد توازن حرکت کند، زیرا اصول دیگری برای خود تعریف کرده که اجازه این امر را نمیدهد و شاید کاهش تنش حداکثر اقدامی باشد که بتواند رقم زند. به هر صورت قدرتهای بزرگ جهان به این شکل نیست که به ایران امتیازی بدهند و در مقابل هیچ چیزی دریافت نکنند. آنها مشخصا نظاره میکنند تا سمت و سوی ایران را متوجه شوند. پس از اینکه سیاستهای ایران را مشاهده کردند، متناسب با آن با ایران تعامل میکنند. امروز ایران در نقاط مختلف خاورمیانه با غرب درگیر است و مشخصا در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که توازن شکل گیرد. موقعیت ژئوپلیتیک نیز کار را برای ایران سخت کرده است و اجازه نمیدهد تا بیدردسر باقی بماند.
منبع: روزنامه آرمان ملی