اولین جلسه از سلسله نشستهای «شهر من، تهران» که به همت حزب کارگزاران سازندگی استان تهران راهاندازی شده است، به میزبانی خبرگزاری برنا و با حضور علیرضا سیاسیراد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، غلامرضا ظریفیان، معاون پیشین وزارت علوم و مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران برگزار شد.
به گزارش سایت کارگزاران، غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات گفت: مسئله شهر در تاریخ باستان بسیار مهم است و میشود از آن بعنوان مبدا تاریخ و زندگی جدید یاد کرد.
او در ادامه گفت: ارسطو و افلاطون بحث های جدی در این مورد دارند، افلاطون درکتاب جمهوریت، مصادیق یک شهر مطلوب را بیان می کند و حتی مفهوم شهر تقدس پیدا می کند، افلاطون و ارسطو و بعد از آنها فیلسوفان دیگری مثل خواجه نصیر، فارابی و ابن سینا هم این مسئله را پیگیری کردند که یک شهر مناسب باید این ویژگی ها را داشته باشد: اول اینکه زیست عادلانه داشته باشد که مفهومش تقسیم عادلانه منابع است، دوم متکی بر حکمت اداره شود، هم حاکم شهر و هم مردم از شجاعت بهرهمند باشند و مهمتر از همه اینها بحث اخلاق است، مثلا بحث خویشتن داری. چون شهر متشکل از آدمهایی با خلق و خوی مختلف و قومیتهای مختلف است، مهمترین عامل تعامل خویشن داری است به معنی صبوری، در این دستگاه موسیقی، عدل و عدالت باعث هارمونی میشود، حاصل همه اینها به صلح و نشاط و شادابی منجر میشود.
ظریفیان در ادامه گفت: در گذشته اگر کسی حاکم شهر می شد آدم چند وجهی بود، هم ریاضیدان بود،هم فیلسوف، هم معمار و هم جامعه شناس وهم با زیبایی شناختی ها آشنا بود، اصلا یک شهرآرمانی را میگفتند که باید در اختیار یک فیلسوف قرار بگیرد. همین ادبیات به فیلسوفان ما هم رسید مثل فارابی؛ فارابی بحث مهمی دارد درباره اهل مدینه فاضله، علاوه بر اینکه ویژگی های بیان شده از سوی افلاطون را اسلامیزه می کند، مثلا مسئله عقل هم برجسته می شود، در کل از همان زمان تا کنون شهرداری و شهروندی اگر به خوبی درک شود می تواند به یک همزیستی مسالمتآمیز منجر شود و اخلاق عمومی باید جای اخلاق فردی را بگیرد. مثلا سالهای 1890 و 1900جنبش شهر زیبا راه افتاد که معتقد بودند هر چقدر شهرمان را زیبا کنیم، از دل این زیبایی فضیلت به وجود خواهد آمد و به یک نوع زیبایی و نظم اجتماعی کمک مینماید.
در ادامه نشست مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران گفت: امروز یکی از مهمترین مسائلی که مدیران شهری و مدیران کشور با آن روبرو هستند مسأله جانشین پروری است، در دنیا روی این موضوع کار شده و در تفکر سیاسی مدیریتی در کشورهای توسعه یافته قرار گرفته، ما هم باید سازوکار مدیریتی را به نحوی در کشور طراحی کنیم که به شکل کاملا عملگرایانه تجارب از نسل قبل به نسل بعد منتقل شود و مدیریت ها از نگاه کلان جامعه شناختی یک جامعه مدرن و توسعه یافته را داشته باشیم به نحوی که بشود از هرم جمعیتی داخل کشور به نحواحسن استفاده شود.
او در ادامه گفت: در دنیا مدیریت های اجرایی در نسل جوان و مدیریتهای مشورتی و فکری و سیاست گذاریهای کلان به عهده نسل های بالاتر قرار می گیرد خصوصا جامعه ما که یک جامعه جوان است و براساس آخرین آمارهای جمعیتی، در سال 95 سن افراد تا 18 سال 29 درصد افراد زیر 18 سال هستند و محدوده سنی افراد زیر 52 و از 46 سال به بالا 18 درصد جمعیت را تشکیل می دهند یعنی بازه 20 تا 45 سال که بیش از نیمی از جمعیت کشور را پوشش می دهد، اگر از حکومتهای اقتدارگرا به نوعی فرار می کنیم و به نظر میرسد دموکراسی مردم سالاری مهمترین روش حاکمیت است باید توجه کنیم که نسبت معقولی باید بین هرم جمعیتی کشور و مدیران ارشد کشور وجود داشته باشد خصوصا اینکه به هر حال امروز متوسط سن اعضای کابینه براساس آمار 60 سال است یعنی علیرغم اینکه ما قانون منع به کارگیری بازنشستگان را داریم و این قانون با هدف فراهم کردن مسیرهای شغلی برای جوانان و رفع معضل بیکاری و حضور جوانان در مسئولیتهای اجتماعی در تاریخ 20 اردیبهشت 95 تصویب شد و به مجلس رسید بلافاصله به تایید شورای نگهبان در 29 اردیبهشت همان سال هم رسید اما متأسفانه با گذشت موارد صریحی که در قانون درج شده بود که بایستی مدیریتهای ارشد کشور به نحوی منصوب شود که از بازنشستگان استفاده نشود هنوز تعداد زیادی از آنها در سمت های دولتی حضور دارند و بدتر از آن شهرداران در کلان شهرها همچنان شاهد مدیران بازنشسته در معاونت ها و مدیریت های ارشد هستیم.
فراهانی در ادامه گفت: روزی که فهرست 18 نفری وزرا در دولت یازدهم معرفی شد وزرای اقتصاد و علوم جوانترین اعضای کابینه بودند که با 53 سال سن میانگین سن وزرا را به 60 سال می رساندند و در کابینه جدید تنها وزیر ارتباطات است که توانست یک تنه این میانگین را به زیر 60 سال برسد و این نشان دهنده یک معضل در کشور است در واقع ما مشکل جانشین پروری در همه سال های قبل داشتیم که به اینجا منجر شده، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته وضعیت به این شکل نیست نمونه بارزش در کشورهای غربی به عنوان مثال آقای سباستین کورتز است که در 27 سالگی وزیر خارجه اتریش می شود حتی کشوری مثل پاکستان خانم حنا ربانی وقتی 33 سال داشت به عنوان اولین وزیر زن پاکستان انتخاب شد. اگر مروری کنیم تاریخ بحث حضور وزرای جوان را در کشورمان می بینیم که جوان ترین وزیر تاریخ ایران محمدجواد تندگویان بوده که سال 59 زمانی که 30 سال داشت به عنوان وزیر نفت شهید رجایی منصوب شد و بعد از تندگویان دکتر حسین فاطمی جوان ترین وزیر ایران بود که در سن 34 سالگی وزیر خارجه مصدق بود این نشان می دهد که وضعیت چگونه است و اگر دنبال تغییر و تحول مبنایی هستیم دنیای امروز دنیای رقابت و استفاده از فرصت ها است اگر در افق 1404 چشم انداز 20 ساله تصویر کرده بودیم که ایران باید به عنوان کشور اول منطقه قرار بگیرد بایستی اگر می خواهیم به آن بزرگی برسیم همه ابزار را فراهم می کردیم برای رسیدن به آن هدف، یکی از مهمترین این ابزارها استفاده از توان و پویایی و حضور نسل جوان در مدیریت های ارشد کشور است. در حقیقت نسل قدیم کشور و مدیران ارشد کشور وقتی از رده خارج می شوند ما نسل جدید آموزش یافته ای که بتواند در وزارتخانه ها و معاونین و شهرداران و... به اندازه کافی در اختیار نداریم و این شکاف نسلی یکی از مهمترین مشکلاتی است که آینده نگران کشور به آن اشاره می کنند و باید فکر جدی شود.
عضو شورای شهر تهران در ادامه گفت: اگر مسأله انقلاب انفورماتیک و تحول دیجیتال در دنیا مسأله روز است و کشوری که نتواند از فرصتها استفاده کند کشور عقب افتاده محسوب میشود و ملاک توسعه این است که چقدر کشور آمادگی دیجیتالی شدن دارد این اتفاق فقط تاز سوی نسل قدیم اتفاق نمیافتد ما امروز شاهد حضور و بروز مدیرانی هستیم که حتی استفاده از کامپیوتر را بلد نیستند وقتی به گوشی تلفن همراه ایشان دقت میکنید هنوز گوشی هوشمند ندارند وقتی دقت کنید طرف امکان استفاده از گوشی هوشمند ندارد و بیش از 50 میلیون گوشی هوشمند در کشور وجود دارد وغالبا نسل جوان از آنها استفاده می کنند اگر ما خواستار آمادگی حضور در جهانی شدن هستم یکی از مهمترین ملاک ها تغییر و تحول دیجیتالی است که متأسفانه نسل گذشته نمی تواند از ان استفاده کند و رسیدن و پیوستن به دایره جهانی وحضور در این دایره یکی از مهمترین الزاماتش جوان شدن نسل مدیران است که ما امروز با این معضل جدی روبرو هستیم از همین حیث مسأله جانشین پروری و تغییر و تحول مدیریت به عنوان یک چالش جدی در کشور ما همچنان روبرو است.
در ادامه نشست، علیرضا سیاسی راد عضو شورای مرکزی حزب کارگزارن سازندگی گفت: موضوع جانشین پروری و معضل پیری سیستم بروکراسی ایران اساسا با مسایل و مطالبات جوانان متفاوت است. کاهش قابلیت های حل مساله و بسته شدن چرخه مدیران، مشکلی حکومتی است و نباید برخی راه حل های پیشنهادی همچون جوانتر کردن سن مدیریت دولتی را با مشکلات و مسایل جوانان خلط کرد. فهم درست مسأله بسیار مهم است که موضوع چیست، اگر در مورد جوانان حرف می زنیم اساسا در سطح گسترده و وسیع، مساله جوانان ایران مشارکت در مدیریت سطح بالا نیست. مسأله تغییر و بهبود نظام مدیریتی کشور، مسأله حکومت است. اگر حکومت نسبت به مسأله جانشین پروری و تغییر سیستمی که از قدیم وجود داشته، اقدام جدی نکند با تهدیدات و بحرانهایی مواجه است که نمی تواند حلش کند. یک سیستم سیاسی که به لحاظ عمر سازمانی از مراحل تأسیس، رشد و بلوغ عبور کرده و وارد مرحله پیری شده، با انباشتی از مسایل و مشکلات مواجه است که بدون انجام اصلاحات سیستمی و مدیریتی، قادر به حل آنها نیست و به سرعت قابلیت های حل مسأله خود را از دست می دهد.
او در ادامه گفت: این موضوع فقط به دولت مربوط نیست، در قوه قضاییه نیز با همین مشکل مواجه ایم. مثلا مسأله انباشت پرونده ها و به روز نبودن خدماتی که باید به مردم داده شود و سطح پایین بکارگیری ظرفیت های دولت الکترونیک از جمله چالشهای تکرار شونده ای است که سیستم قضایی کشور با آنها مواجه است. بنابراین مسأله عمیق و در حال تبدیل به بحران است. بحران دستاورد و کاهش قابلیت های نوآوری و انطباق سیستم با تغییرات محیطی، نیازمند راه حل های خلاقانه، مشارکتی و اجماعی است. بدون نوسازی بدنه مدیریتی و ایجاد دانش، انرژی و انگیزه جدید و تقویت محیط عملیات و اجرا در مقابل محیط سیاسی و منازعه مبنا، امکان عبور از وضعیت کنونی بسیار سخت است. اگر دوره ای برای سیستم سیاسی ایران مسأله اصلی، ثبات و اعمال کنترل بوده، امروز حل مسأله، خلاقیت و نوآوری و اساسا دستاورد و کسب نتیجه، موضوعی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
سیاسی راد در ادامه گفت: اما مطالبه جوانان و مسأله فعالین و نخبگان جوان بطورخاص، این نیست. جوانان خواستار رفع نواقص دولت، کاهش انحصارات و آزادسازی بازار، توسعه دسترسی به فناوری های جدید، ارتباط فعال با جهان، آزادی های مدنی و اجتماعی، حذف تبعیض های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، کاهش رانت و تأمین منابع برای حمایت از استارت آپ ها و کسب و کارهای فناورانه، دسترسی به آموزش های با کیفیت، دسترسی به امکانات مورد نیاز در حوزه اوقات فراغت، ورزش، فرهنگ و هنر، شغل و مسکن مناسب، دسترسی به مشاورههای تخصصی، دریافت خدمات درمانی و بهداشتی بویژه برای جوانان درگیر آسیبهای اجتماعی و... هستند. بویژه بررسی دامنه شمول خدمات دولتی و شهرداریها به جوانان بسیار اهمیت دارد. آمار ها نشان می دهد تعداد جوانانی که به خدمات ویژه شهرداری به جوانان استفاده می کنند، بسیار اندک است. بخش قابل توجهی از جوانان به امکانات شهرداریها در حوزههای ورزش، اوقات فراغت، مشاوره ودرمان دسترسی ندارند. شیوع الگوهای پرخطر صرف اوقات فراغت در محافل غیر رسمی نیازمند بررسی جدی است.
ظریفیان در بخش پایانی نشست گفت: دکتر شفیعی کدکنی جملهای دارد تحت این مضمون که «ما به درون خویش تبعید شدیم». وقتی شهروند اعتمادش را نسبت به مدیریت شهری از دست دهد، به نوعی به درون خود میرود؛ از طرف دیگر به این مساله مهم توجه کنیم که جوان ما اوقات فراغتش را باید در کجا سپری کند؟ یا درباره اشتغال، طبق آمار 55 درصد سنین بین 20 تا 29 سال بیکار هستند که اغلبشان هم تحصیلکرده هستند. وقتی شغل وجود ندارد پیرو آن بحران هویت به وجود میآید. استحکام خانواده از بین می رود و بنیه مالی هم کم و کمتر میشود. مجموعه اینها جوان را به یک بحران هویتی میرساند که به دو حالت بروز میکند. یکی عقده و انتقام و اعتراض است و حالت دوم قانون ستیزی و انفعال و شالوده شکنی و خود زنی و حتی خود درگیری که این حالت دوم در حال حاضر زیاد دیده میشود. در واقع این دو حالت ایجاد شده در نهایت منجر به آن شده که جوانان به سمت مسئولیت ناپذیری اجتماعی سوق داده شوند.