محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی و معاون سیاسی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران معتقد است: «به ندرت پیش آمده که گروهی از اصلاحات با صندوق قهر کرده باشند.» او میگوید: در تاریخ ۴۴ ساله مجلس، قهر سیاسی تنها یک بار رخ داده آن هم به صورت غیررسمی. طبعا روی استثنائات نمیتوان و نباید تحلیل جریانی کرد. ضمنا در ایران به معنای واقعی کلمه حزب تاثیرگذار نداریم. به لحاظ عددی، احزاب فله داریم که همین کثرت، دلالت بر ناتوانی آنها دارد. به خاطر اصلاح این نقیصه، ترم حقوقی تشکیل جبهه سیاسی سالیانی است که در ادبیات مشترک احزاب نمود پیدا کرده است. بر این اساس هر دو نحله فکری اصلاحطلب و اصولگرا فعالیت انتخاباتی خود را ذیل چتر تعمیمیافتهای به نام جبهه قرار داده و میدهند. اگر اینگونه نگاه کنیم، جبهه اصلاحات در بزنگاههای انتخاباتی به مشارکت دعوت میکند. تحریم انتخابات هیچگاه مطلوب نظر غالب چهرههای اصلاحات نبوده است. ضمنا تحریم ترم حقوقی متفاوت و غیر از عدم مشارکت فعال است».
عطریانفر سیاستهای مختلف اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات در ادوار مختلف را این طور تحلیل کرد که مجلس شورای اسلامی در طول 11 دوره، فراز و فرودهای بسیار داشته است. به گفته او ما در دورههای اول تا سوم شاهد رقابتهای تام و تمام رقیبان در عین همبستگی ملی هستیم. دورههای چهارم، پنجم و ششم رقابت در متن کنش و واکنش سیاسی گروهها و احزاب استوار بود. مجلس چهارم به بعد انتخابات در بستر تبعیض و بر پایه تفسیر حقوقی ناصواب نظارت استصوابی رقم خورد. اصلاحیه قانون در سال ۷۱ عمدتاً به ضرر نظریههای اصلاحی یا چپ سیاسی بود اما به رغم رقابت نابرابر در آن منازعه سیاسی باز مجلس بر مدار دوگانه چپ و راست آرایش یافت. از مجلس ششم تا به امروز به دلیل سیاستهای محدودساز و انقباضی شورای محترم نگهبان در نحوه احراز صلاحیتها پارلمان دچار چالش شد. با اعمال این نوع نظارت، حضور بخشی از مردم که تمایلات اصلاحطلبی در آنها جدی بود بلاموضوع شد.
او در خصوص اینکه در همین دورههای اخیر مجلس شاهد رقابت تنگاتنگ دو طیف بودیم و اصلاحطلبان با پیروزی در انتخابات مثلا تهران کل 30 کرسی را به دست آوردند، گفت: کسب اکثریت آرا در یک حوزه برای داوری کافی نیست. موقعیت و قدرت موثر اندیشههای سیاسی تابع تحلیل کلان پارلمان است. جریان اصلاحطلبی هیچگاه از مجلس ششم به بعد در موقعیت اکثریت مطلق مجلس نبوده است. عطریانفر فرآیند 4 ساله تقنین و نظارت مجلس یازدهم را چنین ارزیابی کرد: مجلسی موفق است که در کمیسیونها و شاخههای مختلف تخصصی آن برای کشور برنامهریزی کند، جریانهای موجود فاقد رقابت، گفتوگو و چالشاند. این مجلس واجد چنین ویژگیای نیست. برخی از نمایندگان با رای حداقلی و قایلیت محدود وارد پارلمان شدهاند و درحال حاضر مجلس بخشی از جامعه را نمایندگی میکند. نوع مصوباتی که در مجلس ارائه میشود در غیبت صاحبنظران و بخش بزرگی از سیاسیون از دیگر نحلههای فکری تولید شده است. بخش بزرگی از جامعه در تولیدات و محصولات قانونی مجلس نماینده ندارند. به نظرم این توفیق نیست. اقدام گروههای سیاسی تابع فرصتهایی است که نظام سیاسی عادلانه باید برای همه دیدگاهها فراهم کند که این فرصت از بخش بزرگی که به آن اشاره شد، دریغ میشود.
در ادامه محمد عطریانفر درباره تحریم انتخابات از سوی برخی اصلاحطلبان و بیانیه اصلاحات گفت: بیانیهای که چند روز اخیر صادر کردند، ناظر به تحریم نیست. دور از ذهن نیست که افرادی سخن از واژه تحریم انتخابات برانند. اما هیچگاه گفتمان غالب نیست. برای دریافت پیام شفاف یک جناح سیاسی باید ببینید نماد و سخنگوی آن مجموعه چه میگوید. اگر یک روزی آقای اکبر هاشمیرفسنجانی و یا آقای سیدمحمد خاتمی که نماد جریان اصلاحطلبی بوده و هستند، بگویند انتخابات را تحریم کردیم، حرف شما درست است چراکه موضعگیری نمادهای حزبی واجد تبعات و تاثیراتی است که تمام جبهه را با موضوع مدنظر درگیر میکند. وی افزود: کارگزاران از ستونهای محوری جبهه اصلاحطلبان است و در ضرورت رعایت نظر رهبری مبنی بر پرهیز از واژه تحریم پیشقدم هستند. ما باید اقبال مردم به انتخابات را تقویت کنیم حتی اگر پیروز انتخاب نشویم. پارلمان موفق و کارآمد، پارلمانی است که نمایندگان طبقه متوسط و شهرهای بزرگ در آن حضور معنادار داشته باشند. نمایندگان حوزههای کوچک و تکنماینده معمولا در مجلس خواستههای محلی و بومی خود را دنبال میکنند.
ذهن آنها نوعا ملی و توجهشان به مسائل کلان کشور نیست. وی چالشهای مختلف در سیاست را طبیعت و نمک کار سیاسی دانست و افزود: نقش سلبی رادیکالها قدرت جریانی اصلاحطلبان را بالا برده و صیقل میدهد.
عرصه سیاست، عرصه مناقشات دراز دامن اهل سیاست است ما حق داریم تلاش کنیم و نسبت به مشارکت دغدغه داشته باشیم کما اینکه افرادی در دنیای افراطیگیری سیر میکنند. از حقوق ذاتی یک حزب سیاسی این است که نسبت به حق خود گامی بردارد اما این بیان و اعمال حق سیاسی توسط یک حزب دلالت بر عدم حق اظهار نظر دیگران را ندارد. یعنی نمیتوان گفت چون من دعوت به مشارکت میکنم، پس گروه دیگری حقِ نقدِ مشارکت را ندارد. چه بسا آنان استدلال کرده و مدعی باشند که امکان مشارکت برایشان فراهم نیست.
به گفته عضو شورای مرکزی سازندگی ایران، تضارب اندیشه و آراء و زد و خوردهای آرامِ کلامی جزو مقوّمات کار سیاسی است. این خصلت رقابت است. برگزاری انتخابات در پیوند با یکسری رفتارهای پیشینی است که بر حضور و مشارکت حداکثری تاثیر میگذارند. مساله فقط این نیست که مردم به صحنه بیایند. مردم با چه ابزاری به صحنه میآیند؟ مقدمات برگزاری انتخابات حداکثری، رقابت است. رقابت در روزگار کنونی با وجود فلسفه نظارت استصوابی بیرونق و شکست خورده است. ضمن اینکه در این دوره با مصوبه مستعجل و سرهمبندی شده پیشثبتنام، فرصت رقابت از بعضی افراد سلب و مزید بر علت شد.
محمد عطریانفر درخصوص میران مشارکت اصلاحطلبان و چهرههای اصلی آنها بعد از چند مرحلهای شدن ثبتنام کاندیداها گفت: از مجلس پنجم به این طرف یعنی در ۳۰ سال گذشته همواره با نشیب و فرازهایی شرایط تقریباً یکسان بوده و اصلاحطلبان با همین نگاه غلط حاکم از منظر نظارت استصوابی مواجه بودهاند ولی باز همچنان با حضور خود انتخابات را گرم کردهاند. سیاست رادیکال نوعا محکوم به شکست است. چپ روی افراطی در امر سیاست عموما ضایع کننده فرصتهاست. در بیانیهای که از مرکزیت جبهه اصلاحات ابتدای بهمن ماه آمد، سیاستها و راهبرد عملی انتخابات روشن شد. شما ذهن خودتان را اسیر فضای اقلیت رادیکال نکنید. در جریان مقابل اصولگرایی هم رویکرد رادیکال وجود دارد. وی افزود: فضای روانی شعارهای رادیکال ابتدا ذهنها را به سمت خود متوجه میکند لکن تاثیر واقعی آن اندک است. بیانیهای که جبهه اصلاحات منتشر کرد، جهتگیریهای انتخاباتی و شیوه مشارکت و دوری از تحریم را مشخص کرده است. اگر به بیانیه دقت کرده باشید، رویکرد سازگاری دارد.
همچنین عضو شورای مرکزی سازندگی ایران درباره تفاوت استراتژی کارگزاران و اصلاحطلبان برای انتخابات گفت: نقش کلیدی کارگزاران به عنوان رکن مهم جبهه اصلاحات در تعیین استراتژی انتخاباتی جبهه، قابل کتمان نیست. تفکیک مدنظر شما در موضوع خاص انتخابات بیمعناست. او درخصوص ارایه لیست واحد اصلاحطلبان افزود: بیانیه انتخاباتی منتشر شده، تکلیف نحوه مشارکت و پرهیز از تحریم را روشن کرده و مشخصا تدبیر سیاسی و تصمیم انتخاباتی را از مرکزیت به مناطق منتقل کرده و به اقتضای وجود نامزدهایی که تعلق فکری به اصلاحات داشته باشند و انتخابات را بر پایه رقابتآمیز بودن آن معنادار کنند، نشاط انتخاباتی را روشن میکنند. این رویکرد طبعا رفتار بسته ناظرین انتخاباتی را توجیه و تطهیر نمیکند. به هر حال بدانید.
عطریانفر ادامه داد: جدا از انتشار یا عدم انتشار لیست، منتقد افراد و رویکردهایی هستیم که حق مشارکت را از مردم سلب کرده است. مشخصاً منظورم رفتار برخاسته از نظارت استصوابی است. مبنا روشن است. بین عدم احراز صلاحیت و «احراز عدم صلاحیت» تفاوت جدی وجود دارد. این چیزی است که دوستان شورای نگهبان پاسخی برایش ندارند. مجریان و ناظران موظفند نسبت به کسانی که ثبتنام کردهاند عدم صلاحیت احتمالی انان را احراز کنند. ما با احراز عدم صلاحیت کسانی که شرایط نامزدی را از دست دادهاند، موافقت کامل داریم. قانون اساسی، آموزههای امام(ره)، گفتمان سیاسی رهبری دلالت بر این دارد که تمام ملت ایران حق دارند و جزو حقوق ذاتی آنهاست که در فعالیتهای انتخاباتی به عنوان نامزد، مشارکت کنند. اما این حق با فلسفه نظارت استصوابی و کردار ناظرین ضایع شده است. بخش مهمی از شأن سلبی که شورای نگهبان در حال حاضر برای خود قائل است از تکالیف احزاب است. حزب، مجموعه سیاسی پاسخگو و مسئولیتپذیر است، احراز صلاحیت و انتخاب اصلح از مقّومات تدابیر حزبی و کنش انتخابگری شهروندان است. وی افزود: انتخاب اصلح از تدابیر مردم و احراز شایستگی از تکالیف حزب است که به مفهوم مصطلح همان احراز صلاحیت است. شورای نگهبان از این ماموریت معاف است و دخالت این نهاد در این ماموریت ناقض حقوق شهروندی و مانع مشارکت خواهد بود. متاسفانه سه دهه است، شورای نگهبان پا در کفش احزاب کرده و بدون دعوت، حق سیاسی احزاب را به زور غصب کرده است. باید باور کنیم، تکالیف احزاب با شورای نگهبان در عرض هم نیستند، در طول هماند. سالیانی است شورای محترم نگهبان در مقوله صلاحیت نامزدها با احزاب رقابت میکند.
عضو شورای مرکزی سازندگی ایران با بیان اینکه یک مسئولی در وزارت کشور گفته بود 30 درصد ثبتنام کنندگان را فرصت نکردیم احراز صلاحیت کنیم، افزود: اولاً اصل احراز صلاحیت توسط هیاتهای اجرایی غلط است. هیاتها باید عدم صلاحیت را احراز کنند. ثانیاً با کدام مجوز قانونی اجازه دارند بگویند، نرسیدیم؟! این ضعف شماست که فرصت نمیکنید. حق هر فرد باید محفوظ بماند. ضمنا یادمان نرود این رویکرد، ضد مشارکت رقابتی است. رقابت شوقبرانگیز و حداکثری با حضور احزاب محقق میشود. مبنای ما در انتخابات فعالیتْ به شرط بقای نامزدهای همفکر و همراه در صحنه رقابتهاست چون قائل به این هستیم که احزاب متکثر با اقدامات گروهی منحصر به خود شکست خوردهاند؛ کما اینکه اصولگرایان هم همینطور فکر میکنند. حدود 70 گروه سیاسی در کشور داریم که بین دو طیف سیاسی تقریبا به طور برابر تقسیم شدهاند. اینها برای موفقیت خود برنامهریزی جبههای میکنند، نگاه سیاسی دارند، جبهه تشکیل میدهند و همسوها را همقدم میکنند.
محمد عطریانفر در ادامه به این موضوع اشاره کرد که اصلاحطلبان از روز نخستی که تحت سیاستهای اشتباه و تحریمی نظارت شورای نگهبان قرار گرفتند، مناسبات جبههایشان محکمتر شد، گفت: بدنه موسعی را هم در برمیگیرند. شامل کسانی که طبق ادبیات شما (تندروها) لیبرالها در یک سو و رادیکالها از سوی دیگر است. این طیفها با همه تفاوتها در سیاستورزی عملی، یک حس مشترکی دارند و آن این است که حقوق آنها با سیاستهای محدود شونده، گرفته شدن فرصت و از همه بدتر نحوه نظارت استصوابی ضایع میشود.
وی با بیان اینکه جلسات مشترک برگزار میشود ولی الزاماً اینطور نیست که به لیست واحد برسند و بعید است که برسند، گفت: مطالق با راهکارهای ۵ گانه مندرج در بیانیه اصلاحات عملا در حوزههایی که چهره نامدار، موجه، کارآمد و همسو وجود داشته باشد که با حمایت و ترویج وی رقابت معنادار و انتخابات پر شور شکل بگیرد، بله از آن چهره حمایت میکنیم تا در حد بضاعت و ظرفیت و نفوذ کلمه اصلاحی خود تامینکننده خواست مردم و انتظارات رهبری باشیم. تاکید من در اینجا روی شعار رهبری است. رهبری یکی بحث حضور حداکثری را مطرح و آن را معنا کردند. رکن معنابخش این مشارکت، رقابتی بودن آن است. سلامت و امن بودن دیگر ارکان آن است. ایشان رقابت واقعی و غیر نمایشی را حضور نحلههای مختلف فکری معنا کردند. در حالی که این رویکرد به خاطر سیاستهای غلط، اجرایی نشده است. نقد ما به قانون مستعجل پیشثبتنام از همین منظر است که پیشتر توضیحات و ادله خود را در این زمینه گفتهام.
عطریانفر همچنین افزود: جبهه اصلاحات قبلا از باب همراهی با حاکمیت، در معضلات و بنبستهای اینچنینی، مسئولیت مشارکت را به احزاب تحت پوشش خود واگذار میکرد و میگفت هر یک از احزاب نسبت به تدابیر انتخاباتی خود راساً تصمیم بگیرند؛ کمااینکه حزب کارگزاران در دوره قبل لیست داد. جبهه اصلاحات در این دور، تدبیر مناسبتری اتخاذ کرد و برای حمایت از خواست رهبری، مسئولیت به استانها واگذار شد تا هر استان به اقتضای شرایط و ظرفیت بتواند در حداکثر ممکن با حضور نامزدهای همفکر شوق انتخاباتی را بالا ببرد.
پیام جبهه اصلاحات که ناظر بر همدلی همه گروههای سیاسی است این است که در هر حوزه انتخابیه اگر به قدر کفایت افرادِ مورد حمایت اصلاحطلبی وجود داشته باشند تا بتوان یک رقابت نسبتاً معنادار را رقم زد از افراد حمایت میکنیم. فرضا اگر حوزهای ظرفیت انتخاب 5 نماینده داشته باشد، اگر اقلاً 3-2 نامزد داشته باشیم که بتوانند وارد رقابت شوند به طور فراگیر از آنان حمایت میکنیم.
وی درخصوص نحوه حضور اصلاحطلبان در تهران ادامه داد: در تهران از الان اظهارنظر سخت است چون براساس اطلاعات دریافتی، تعداد نامزدهای تایید شده همفکر تقریباً صفر هست. باید دید چه تعداد افراد که احتمالاً تلقی اصلاحطلبی بر آنها بار میشود مورد تایید قرار خواهند گرفت. در تهران دست جبهه اصلاحات خالی است. اگر اقدام شتابزده مجلس در پیشثبتنامها نبود، این بنبست رخ نمیداد. اینکه حضور نامزدها را سرد میبینید ناشی از اقدام غلط مجلس و روش ناصواب تایید صلاحیتهاست. مشکل اساسی سر جای خود باقی است. در چه شرایط تلخی قرار داریم که دکتر علی مطهری و دکتر پزشکیان باید به زور رهبری و تنبه و توبیخ شورای نگهبان توسط ایشان تایید شوند. چرا؟! علی مطهری چرا باید رد شود؟ ما این را نمیفهمیم. اینها چهرههای شاخص، صریحاللهجه، پاکدست، توانا، منتقد و متشرعی هستند که دست بر قضا، زبان سرخ هم دارند و خواب برخی را آشفته و منافع ملت را به رغم عصبانیت تمامیتخواهان تعقیب میکنند. تا زمانی که نوع نگاه نظارت استصوابی درست نشود، این بلیه مردمآزار در هر انتخاباتی رخ نشان میدهد.
محمد عطریانفر درباره رویکرد اجتماعی- اقتصادی همچنین لایحه عفاف و حجاب جبهه اصلاحات در صورت حضور در مجلس بیان کرد: بحران حجاب و بیحجابی که بعد از جان سپردن خانم مهسا امینی رخ داد، آدرس غلط دادن است. مردم از حکومت ناراضیاند و به حق دنبال بهانه برای بلند کردن صدای خویشاند. مردم مشکلات اقتصادی دارند. این چه دغدغهای است که برخی در این کشور دارند ولی جامعه ایران با آن همراه نیست؟ اگر دنبال پارلمانی هستیم که در تراز ملت باشد به ناچار باید انتخاب مردم را بپذیریم.
عضو شورای مرکزی سازندگی ایران در ادامه سخنانش با بیان اینکه حضرت امام خمینی (ره) میگفتند به شما چه که مردم چه کسی را انتخاب میکنند؛ فرض کنید مردم میخواهند غلط انتخاب کنند، بکنند شما چه کارهاید خودشان نتیجه را میبینند؛ و به وقتش اصلاح میکنند، گفت: به شورای نگهبان چه مربوط که به جای مردم و به زعم حضرات در مقام احراز صلاحیت و به معنای درستتر انتخاب اصلح نامزدها باشد. شورا فقط موظف است عدم صلاحیت را احراز کند. اگر شورای نگهبان همین ایراد را مرتفع کند، اصلاحطلبان دست و پای شورا را طلا میگیرند. ما به مشارکت بالای 50 درصد علاقهمندیم ولی ابزارش را باید فراهم کنیم. از نقش احزاب گرفته تا حاکمیت و نهادهای مسئول. در این رابطه بیشترین سهم مسئولیت از آن نهادهای مسئول است تا با اصلاح رفتارهای غلط در ردصلاحیتها، انگیزه برای احزاب به وجود آید.
وی افزود: بنده همواره بر تکلیف و مسئولیت احزاب تاکید کردهام، سخن از رفع موانع مشارکت حداکثری است. موانعی که در پوشش تکلیف خودساخته و با اختیارات بیحد و حصر حوزه نظارت شورای نگهبان به وجود آمده و هر دوره سختتر و صعبالعبورتر شده است. احزاب با گوشت و پوست و استخوان و با استغاثه، مطالبه حقوق قانونی خود را میکنند. مطالبهای که مقدمه واجب برای امر مشارکت مدنظر رهبری است. اما گوش شنوا کجاست.
به گفته عطریانفر، اصلاحطلبان با مشارکت ۸۰ درصدی 38 میلیون نفر در انتخابات حاضر شدند خود دلیل بارز بر رغبت، شوق و حضور انتخاباتی آنان بوده است. هیچ اصلاحطلبی ضد صندوق نیست، قهر نمیکند، انکار واقعیت نمینماید ولو اعتراض کند و انتظار پاسخ قانونی و قانعکننده از صاحبان قدرت داشته باشد. اعتراض و نقد عملکرد مجریان و ناظران دال بر انکار و یا طرد نیست. شواهد فراوانی میتوان اقامه کرد که با صراحت اعلام موضع و همراهی کردهاند. البته سکوت میتواند بر اعتراض قلبی و غیرآشکار دلالت کند لکن نوعا دال بر قبول و رضاست.
او دراین باره که برخی میگفتند، کاندیدای اصلی و مورد حمایت جبهه اصلاحات آن زمانها ادعای تقلب میکرد، گفت: اسمش را بگذاریم اعتراض، البته هر اعتراضی از سوی نامزدها به معنای اینست که در صندوقی تخلف و یا تقلب شده باشد. البته بدانید که اعتراض به نتایج انتخابات و به زعم برخی ادعای تقلب! و متقابلا انتظار پاسخ منطقی از حقوق نامزدهاست. هیچ نامزدی را نمیتوان از مطالبه حق قانونیاش منع کرد، مگر دیگران اعتراض و مطالبه جواب اقناعکننده نکرده و نمیکنند؟ انتخاباتی با حضور 80 درصدی مردم برگزار شد و در آن یک نامزد انتخاباتی بر اساس برآوردهای خود احساس پیروزی میکرد.
عطریانفر افزود: درست و غلط بودن برآورد یک نامزد، نفیا و اثباتا محل مناقشه نیست. قانون با پذیرش حق اعتراض رقیب شکست خورده و الزام پاسخ نهادهای مسئول، زمینه داوری را فراهم خواهد کرد. موافقت و مخالفت من و شما ملاک نیست. نامزد انتخاباتی بر پایه قانون حق اعتراض دارد. شما نمیتوانید بگویید چرا اعتراض میکند؟ او میگوید، تقلب شده است. نهادهای مسئول هم باید جواب دهند. فقط اختیار ندارند بلکه در قبال اختیارات، مسئولیت هم دارند. آقایان بدانند اگر به درستی و به وقت مقرر پاسخگو باشند، رافع مشکل خواهند بود. فردی حق داشته در انتخاباتی شرکت کند و به واسطه این حضور، مشارکت و هیجانات اجتماعی عظیمی را رقم بزند؛ در نهایت پیامد پیروی رقیب، او هم در تردید سلامت عملکرد مجریان و اعلام تخلف انتخاباتی محق است و مسئولان ذیربط هم مکلف به ارائه پاسخ اقناع کنندهاند.
محمد عطریانفر با تاکید بر این موضوع که از هیچ رقیب بازمانده از رقابت نباید توقع داشت که بیقید وشرط تسلیم شود و مهم التزام به قواعد بازی سیاست و تمکین به قانون و تامین حقوق رقیبان است، گفت: رقیب شکست خورده لشگرکشی نکرد. اعتراضات میدانی در روز دوشنبه به فرمان کسی نبود، روندی قهری، مردمی و مسالمتآمیز بود. اگر فضا تند و تحریکآمیز شد، ریشههایش را باید در موقعیت منطقی خودش پیدا کرد. نسبت اتهامیِ شورشهای خیابانی به آقای مهندس موسوی جفا و همین تهمت به بزرگانی چون هاشمیرفسنجانی، کروبی و خاتمی جفای اکبر است. فردی به نتیجه انتخابات اعتراض داشت و پاسخ قانعکننده دریافت نکرد. رهبری گفتند، پاسخ قانعکننده داده شود ولی مسئولان در وقت مقرر و مساعد ادای تکلیف نکردند.
به گفته عضو شورای مرکزی سازندگی ایران، بعد از زد و خوردهای سیاسی آقایان احساس خطر کردند و گفتند یک کاری کنیم. در حالی که از گام اول باید این کار را میکردند. در اینجا یک بحث درباره شخص نامزد انتخاباتی و رویکرد اوست و بحث دیگر درباره طرفدارانی است که از نامزدی حمایت کردند. آیا کسی از مردم دعوت کرده بود که به خیابان بیایند؟ حرکت مسالمتآمیز دوشنبه حضور قهری مردم بود و کسی آنها را بسیج نکرده بود. وی افزود: مردم در هفته اول خودشان آمدند. ما که زندان بودیم و نبودیم که بخواهیم بیانیه بدهیم و مردم را به خیابان دعوت کنیم. از ماجرا خبر هم نداشتیم. چرا باید حکم بازداشت من و امثال من که یک طرفدار متعارف و نه چندان فعال آقای مهندس موسوی بودیم آن هم دو روز قبل از برگزاری انتخابات صادر شود؟ آن ماجرا تسویهحساب با جماعتی بود که نسبتی تنگاتنگ با نقش اول و تمام عیار در انتخابات و نامزدی آقای موسوی نداشت. عطریانفر گفت: مهمتر از دخالت احتمالی بازنده، نقش بازدارنده و به موقع نهادهای حاکمیتی و نقد شیطنتهای رقیب پیروز از عوامل کلیدی حل مناقشهاند. آن زمان به دوستان میگفتم تا زمانی که ما بیدلیل گروگان شما هستیم، نمیتوانید با میرحسین موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی زبان توافق پیدا کنید و حرف خود را پیش ببرید. به آنها میگفتیم، بگذارید ما با آنها گفتوگو کنیم. این حرف را کسی میزند که پیروزی احمدینژاد را تایید میکرد.
عطریانفر در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: اِقبال و اِعراض به نامزدها، سیرت و صورت بازیهای انتخاباتی است. کسی قسم نخورده است که همیشه پیروز است یا باید شکست خورده باشد. اینجا بحث هیجانات قبل از انتخابات است. هیجان اجتماعی پشتوانه انتخابات است. بیش از 95 درصد مردم نه اصولگرا برایش مهم است و نه اصلاحطلب. انبوه مردم و شهروندان خاکستری نتیجه انتخابات را رقم میزنند. جریانات سیاسی باید با اقبال اجتماعی پیوند بخورند. وقتی زمینه فراهم نباشد، افراد رای هم نمیدهند. عرض ما این است که در هر رقابت سیاسی، نهادهای مسئول باید بیطرفانه برخورد کنند تا اقبال اجتماعی همواره تضمین شده پشت سرِ نظام باشد. طرد و انکار در کجا کارساز بوده است؟! طرد و انکار پیام انفعال و ضعف و عقبنشینی است. عقلانیت سیاسی این نیست. هیچ نهاد معجزهگری در نظامهای مردمسالار به عظمت و اهمیت صندوق وجود ندارد. اگر صندوق رای در روند منطقی مشروعیت بخش نظام سیاسی قرار گیرد، معجزهآسا اثر میکند.
منبع: روزنامه سازندگی