میزگرد «بررسی موانع نهادینه شدن فعالیت حزبی در ایران» سهشنبه شب در دفتر حزب کارگزاران سازندگی ایران برگزار شد.
به گزارش سایت کارگزاران، در میزگرد «بررسی موانع نهادینه شدن فعالیت حزبی در ایران» که حجتاله ایوبی، محمد کیانوشراد و جهانبخش خانجانی حضور داشتند، دغدغهها و چالشهای پیش روی احزاب در ایران و نگاه منفی و مثبت جریانهای سیاسی در ایران مورد بررسی قرار گرفتند.
ایوبی: در ایران حزب را ماشین انتخاباتی میدانند
سخنران اول این میزگرد حجت اله ایوبی، معاون سینمایی وزارت ارشاد در دولت یازدهم بود. او در ابتدای صحبتهای خود گفت: موضوع احزاب و تحزب در جامعه ما هنوز به درستی روشن و شفاف نشده و در پردهای از ابهام مانده است. حدود 350 حزب در وزارت کشور به ثبت رسیدهاند که از این تعداد شاید انگشتشماری از آنها البته بنا به تعریف خودشان یک حزب واقعی باشند. اینکه احزاب موجود در ایران واقعا حزب هستند یا تنها یک گروه و جمعی از فعالان سیاسی جای بحث و گفت وگو است.
ایوبی تأکید کرد: آنچه که نظام جمهوری اسلامی ایران امروز به آن نیازمند است فقط احزاب سیاسی نیست بلکه نظام حزبی است. ما باید از حزب به سوی تحزب گام برداریم. موضوع و دغدغه اصلی است این است که حتی اگر احزاب شایستهای هم وجود داشته باشد به لحاظ کارکردی نتوانستهاند گام درستی برای پیش بردن اهداف خود بردارند. او یادآوری کرد که همه احزاب در کشورها این مرحله را سپری کردهاند.
این دکترای علوم سیاسی، از فرانسه به عنوان کشوری که تا حدودی در فعالیتهای حزبی شباهتهایی با کشور ایران دارد یاد کرد و گفت: بعد انقلاب فرانسه مردم از حزب و احزاب میترسیدند چرا که معتقد بودند حزب و فعالیت حزبی باعث تفرقه میشود. آنها طبق اندیشه روسو که مخالف فعالیت و شکلگیری حزب بود، معتقد بودند که حزب وحدت را از بین میبرد. البته در جمهوری پنجم در سال 1985 که پانزدهمین قانون اساسی فرانسه تصویب شد، حزب که تا آن زمان به عنوان یک انجمن، موضوع سازمانهای مردم نهاد بود به عنوان یک نظام حزبی در قانون اساسی تصویب شد.
او تاریخ ایران را یکی از چالشهای پیش روی احزاب در ایران دانست و افزود: احزاب سیاسی در دوران بدی از تاریخ وارد عرصه شدند. ثبات سیاسی در کشور وجود نداشت و هرج و مرجهایی که مردم با آن سروکار داشتند باعث شد تا احزاب خاطره خوبی از خود به جای نگذارند.
ایوبی گفت: در دوران کنونی ایران که دغدغههای فعالیت برای احزاب مهم شده است باید به پاسخ این سوال دست یابیم که چرا از حزب به تحزب نمیرسیم؟ یکی از دلایل اصلی این موضوع مشکلات ساختاری است. در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران حزب تعریف نشده است و در هیچ جا و هیچ انتخاباتی حزب مخاطب نیست. در ساختار مجلس، در انتخابات احزاب دخالتی ندارند و فعالیتهای احزاب دورهای و کوتاهمدت است.
ایوبی تأکید کرد که در ایران حزب را ماشین انتخاباتی میدانند که بعضا قوانینی در دوران انتخابات اصلاح و اجرا می شود. قوانین و فعالیتها در ایران برای احزاب شفاف نیست و این شفاف سازی باید انجام شود.
به گفته او، بسیاری از افرادی که از سوی حزبی به عرصه قدرت رسیدند مواضع خود را با آنچه که پیش از این در حزب فعال بودند تغییر دادند و این موضوعی است که نشان از نادیده گرفتن احزاب دارد.
ایوبی با بیان اینکه احزاب باید حضور خود را در جامعه باور داشته باشند، سال 1392 تاکنون را سالهای خوبی برای احزاب دانست که لیستهای بستهای برای انتخابات مجلس و شورای شهر پنجم در اختیار مردم قرار گرفت و مردم آگاه شدند که میتوان به لیست و گروهی رأی داد و احزاب هم باور کردند که میتوانند تأثیرگذار باشند.
دغدغههای مالی از دیگر مواردی بود که ایوبی از آن به عنوان یک چالش و مشکل برای احزاب نام برد و گفت: در دنیا راههای مختلفی برای تأمین منابع مالی پیش روی احزاب است. ازجمله اینکه دولت به ازای رأی، تصاحب 10 کرسی و یا هر دو مورد پولی را به احزاب پرداخت میکند که اتفاقات خوبی را برای احزاب ایجاد کرده است.
به گفته او، در اثر شفافیت مالی که برای احزاب در کشورهای دیگر وجود دارد،وقایع مجلس و سنا در آن کشور قابل پیشبینی خواهد بود و افرادی که در انتخابات شرکت میکنند به دلیل شفافیت مالی حزب میدانند که باید طبق اهداف حزب خود پیش روند. این در حالی است که افرادی که سوءسابقه دارند؛ نمیتوانند در تأمین منابع مالی حزب شریک باشند. در مقابل شرکتهای اقتصادی هم سقف معینی برای کمک به حزب دارند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: شفافیت مالی به سلامت جامعه میکند و باید به این نکته توجه داشت که جهان مادی، گوی رقابت را از ما میرباید که البته نباید اینگونه باشد.
کیانوشراد: میتوانیم با کار حزبی جامعه پیچیده امروز را اداره کنیم
در ادامه جلسه، محمد کیانوشراد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، حزب را ساخته و اندیشه بشر دانست که مانند رسانه و مطبوعات پندار بشر بوده است که اگر ساختار مناسبی نداشته باشد دچار مشکل خواهد شد. کیانوشراد گفت: حزب ریشه در جامعه مدرن دارد و پدیده وارداتی است که از غرب وارد ایران شده است با این حال نباید حزب و فعالیت حزبی در ایران را با اروپا و امریکا مقایسه کرد.
او تأکید کرد: دورانی که به سر میبریم دوره پختگی مردم، حکومت و فعالان سیاسی است اما انتظاری که از احزاب داشتهایم بنابر مواردی که پیش روست انتظار درست و مناسبی نبوده است.
کیانوشراد گفت: حزب در یک سیستم دموکراتیک معنادار میشود. اگر بخشی از نظام سیاسی دچار اختلال شود قطعا حزب هم دچار مشکل خواهد شد. در نتیجه از دوره مشروطه تاکنون با دولتهایی اقتدارگرا، دیکتاتور و مستبدی مواجه شدهایم که حزب را رقیب خود میدانستند و اجازه فعالیت حزبی نمیدادند مگر حزب فرمایشی که تحت نظر این دولتها فعالیت کردهاند. اما علیرغم این در مقاطعی هم که از یک فضای سیاسی باز و نسبی برخوردار بودهایم، به دلیل مشکلی که در راه نخبگان سیاسی وجود داشته و یا مردم ذهنیت دقیقی نسبت به فعالیت حزبی نداشتند، کار حزب با مشکل مواجه شد. به عبارتی فعالان و نخبههای سیاسی نتوانستند کارکرد درستی از فعالیت حزب را به جامعه نشان دهند که باعث رویارویی حزب با بدبینی جامعه شد.
او در ادامه گفت: از دوره سازندگی به بعد به دلیل تغییر شرایط اجتماعی ایران و تغییر نگاه جامعه و دولتمردان، بذر کار حزبی کاشته شد. حوادثی که در سال 1388 داشتیم یک مقطع جدیدی رقم زد و از سال 1392 فضای فعالیتهای حزبی شکل گرفت. البته در دوره اصلاحات زمانی اوضاع کمی متفاوت بود. حکومتی که خود را پاسخگو و مسئول بداند، مردم هم رشد سیاسی پیدا میکنند و این عوامل در کنار یکدیگر فضا را برای کار حزبی فراهم میکند.
این استاد دانشگاه یادآور شد که همچنان جناح اصولگرا به این باور نرسیده است و این جناح تک حزبی بودن را یک ایدهآل میداند.
او باور نداشتن به کار حزبی را مشکل جناح اصولگرایان دانست و گفت: اساسنامه حزب مؤتلفه اسلامی نشان میدهد که تصمیمگیری این حزب تا جایی برقرار است و بعد از موقف میشود.
به گفته کیانوشراد، باید باور داشته باشیم که میتوانیم با کار حزبی جامعه پیچیده امروز را اداره کنیم و نگاه سنتی را از کار حزبی برداریم و باور داشته باشیم که حزب برنامهریز کشور است. در حال حاضر در جامعه ما نظام حزبی تا حد معین شدهای میتواند در برنامهریزی کشور سهم داشته باشد و تا حد معینی در دست یابی به قدرت دخیل باشد.
او تاکید کرد: تحولی که بعد از سال 1392 رخ داده این است که فعالان حزبی نگاه واقعگرایانهتری نسبت به حوادث سیاسی پیرامون خود پیدا کردهاند که قدم بسیاری بلندی است و اتفاقا در حکومت و جناح اصولگرایان هم این تحول شکل گرفته است. از سویی دیگر فعالان سیاسی حزبی به این صرافت افتادهاند که نمیتوان رقیب را نادیده گرفت. این اتفاق هم در میان اصلاحطلبان و هم در میان اصولگرایان مشاهده میشود. در نتیجه فعالیت حزبی در دورههای اخیر قدمهای باثباتتری برداشته است و فعالیتهای حزبی در چارچوبهای قانونیتری انجام میشوند.
او در ادامه مثالی درون حزبی از حزب اتحاد ملت که تصمیمی گرفته و اجرا میشود را مطرح کرد و گفت: در گذشته فعالان سیاسی به گونهای قهرآمیز برخورد میکردند و گاها هم به دعوا و اختلاف میرسیدند و در مواردی هم برای ماندن در عرصه، جذب قدرت حاکمیت میشدند اما امروزه این رفتارها و برخوردها به نوع دیگری بروز پیدا میکنند؛ به طوری که همیشه راهی قانونی برای فعالیت و ماندن خود پیدا میکنند که این امر حائز اهمیت است.
کیانوش راد، در ادامه انجام و شکلگیری فعالیتهای مدنی مانند انجمنهای مردمنهاد و اتحادیههای کارگری را ازجمله مواردی دانست که میتواند در ثبات و ساختار مناسب نظام حزبی مؤثر باشد.
به گفته او، بر اساس تحقیقات صورت گرفته رابطه معناداری میان کارکرد دموکراسی و وجود نهادهای مدنی وجود دارد که در امریکا و اروپا هم وجود دارد. در ایران هم باید با آموزشهای حزبی و پرورش حزب توجه کنیم که دموکراسی و کار حزبی تنها گفتن، خواندن و یاد گرفتن نیست؛ دموکرات بودن یک روش و منش است. به عبارتی اگر دموکراسی میدانیم لزوما دموکرات نخواهیم بود.
کیانوش راد، در ادامه صحبتهای خود به آرایش سیاسی حال حاضر جامعه اشاره کرد و گفت: در نیروهای سیاسی دو جریان راست و چپ وجود دارند. افرادی که در جناح راست حضور دارند موافق وضع موجود هستند و در مقابل جناح چپ مخالف وضع موجود هستند. این تقسیمبندی همچنان مورد تأیید و برای جامعه مناسب است. این در حالی است که میانهروها در جناح راست که نزدیک به اصلاحطلبان هستند، نمیتوانند تحولات جامعه را نادیده بگیرند.
او یادآوری کرد: اعتدال محصول شرایط اجتماعی است که بعد از حوادث 88 مسئولان نظام، مردم و کنشگران را به یک بازنگری مبتنی بر عقلانیت سوق داده است.
خانجانی: کشور ما واجد شرایط نظام حزبی نیست
جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران از دیگر سخنرانان میزگرد «بررسی موانع نهادینه شدن فعالیت حزبی در ایران» بود که به گفته خود از زاویه دیگری به موضوع مورد بحث پرداخت.
او جامعه سیاسی متعادل را دارای مشخصاتی دانست و احترام به آزادی انسان و انسانیت، دیدگاهها و اندیشههای مختلف را در چارچوب قانون اساسی به رسمیت شناخته شوند، هویتهای گوناگون فکری و اجتماعی که امکان بروز داشته باشند، قانون و حاکمیت قانون با محوریت میثاق ملی ملاک رفتار با مردم باشد، گسترش در مشارکت عمومی در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی به صورت نهادمند باشد، اقتدار حاکمیت بر مبنای تعاملهای منطقی و پذیرش عقیده مخالف استوار باشد، فرهنگ پاسخگویی شفاف جایگزین سلطه رسانهای کاذب شود، سیاست مبتنی بر بنیانهای اندیشه معنویت و فرهنگ جایگزین قهرورزی شود، را از جمله وِیژگیهای جامعه سیاسی متعادل در کشورهای توسعه یافته برشمرد و گفت: باید بررسی کرد آیا جامعه ایران جامعهای است که بتوان واجد شرایط برای نظام حزب باشد یا خیر؟
خانجانی افزود: من معتقد هستم که ما کشوری توسعهنیافته هستیم که واجد شرایط نظام حزبی نیستیم.
او فقدان انضباط اجتماعی همراه با نقض یا نقص قانونگذاری، رعایت نکردن اجرای قوانین و یا بهرهبرداری خاص، تمرکز قدرت و جدایی نهادهای دولتی از جامعه، کنترل اجتماعی از سوی دولت به جای نهادهای مردمی، بهرهبرداری شخصی از اموال از روشهای قانونی و غیرقانونی را از موارد و ویژگیهای جامعه توسعهنیافته سیاسی عنوان کرد.
خانجانی همچنین وجود کشمکشهای سیاسی بیاثر و تأثیر آن بر فضای فرهنگی و اجتماعی، ناامیدی به آینده و مبهم بودن آن را ازجمله مواردی نام برد که فعالیت سیاسی در جامعه را دچار خمودگی میکند.
او تأکید کرد که حزب باید برای آینده خود برنامهریزی داشته باشد. آینده نامعلوم و غیرقابل پیشبینی، آینده ثمربخشی برای احزاب نخواهد بود.
او معتقد است تا این اصلی اساسی درست نشود شاید امید به داشتنِ یک حزب قوی و کارآمد واهی باشد. این در حالی است که برای تقویت آن باید بررسی کرد که حزب در چه جریانی در دنیا پایدار بوده است در جناح دموکراتیک، در نظامهای مردمسالار و یا در حکومتهای غیردموکراتیک.
خانجانی با اشاره به عقبه استبدادی و سلطنتی ایران تاکید کرد که نباید به حکومت و حاکمیتها توجه کرد و باید قبول کرد که جامعهای توسعه نیافته هستیم و نباید انتظار داشت در طول صد سال حرکت سیاسی قویای در ایران شکل گیرد.
او وجود تعاریف ابهامآمیز، در حوزه مباحث سیاسی، حقوقی و فرهنگی، نظام تفسیری و وجود کرانههای تعبیرپذیر در نظامهای حقوقی کشور، ناامن بودن فراگیر شهروندان برای مشارکت سیاسی، حاشیههای پرخطر و وجود بیضابطگی به دلیل تفاسیر متعدد، وجود گروههای فشار و ذینفوذ، پراکندگی نهادهای تصمیمگیر را به عنوان عوامل محدودکننده تحزب در کشور دانست.
خانجانی تأکید کرد: اگر این محدودیتها به همین سبک ادامه یابد قطعا نباید انتظار داشت که نظام حزبی در کشور نهادمند شود.
سخنگوی وزارت کشور دولت اصلاحات در پایان بیان کرد: من معتقد هستم حزب باید تلاش کند جریان فکری و سیاسی خود را درعرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نشان دهد و قدرت را در دست گیرد تا بتواند جامعه را به سمت توسعه یافتگی سوق دهد.