زینب نوریان: محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران و ریس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، از انتصابات نجفی نه شاکی است و نه راضی. او معتقد است در جمهوری اسلامی مدیران چند نبش دارند و هر بار از یک نبش آنان استفاده میشود. به گفته او افرادی هستند که در جایی وجه اصلاحطلبی خود را نشان میدهند و در جایی دیگر وجه اصولگرایی خود را نشان میدهند، نجفی نیز در انتصابات خود از چنین افرادی استفاده کرده است. هاشمی میگوید: «آقای نجفی سعیشان بر این است که از افراد باتجربهای استفاده کنند که نبش اصلاحطلبی هم دارند در حالی که نبش اصولگرایی هم دارند. وقتی آدم باتجربهای نداشته باشند از این دونبشهها استفاده میکنند.»
به گزارش سایت کارگزاران، گفت وگوی محسن هاشمی به شرح زیر است:
*مردم در انتخابات امسال به ویژه در انتخابات شوراها رای معناداری دادند؛ با اینکه از طرف اصلاحطلبان لیستهای متفاوتی ارائه شد اما مردم در نهایت به یک لیست رای کامل دادند و دقیقا همه 21 کاندیدای آن به شورای شهر رفتند. گرچه الان برای ارزیابی عملکرد آقای نجفی زود است اما الان با توجه به انتصاباتی که تاکنون داشتند میتوان ارزیابی کلی داشت؛ آیا شما انتصابات ایشان را در راستای رای معنادار مردم میدانید؟
سوال مشکلی است. مخصوصا با توجه به اینکه من در شورا فعالم نمیتوانم به وضوح به این سوال شما پاسخ بدهم. اما پیشنهاد میدهم شما جدولی از انتصابات آقای نجفی در شهرداری تهران تهیه کنید، بعد شاخصهای افراد را بنویسید، شاخصهایی که مدنظر مخالفان است و ارزیابی کنید ببینید در این حدود 80 روز چند انتصاب صورت گرفته و خصوصیات این انتصابات چه بوده است تا بر اساس نتیجهای که میگیرید تحلیل کنیم که انتصابات بر اساس رای مردم بوده است یا خیر. جوی که الان در فضای مجازی نسبت به انتصابات وجود دارد گهگاه با واقعیت فرق میکند. ما چون میخواهیم دقیق روی این موضوع صحبت کنیم لازمه آن این است که مستدل حرف بزنیم.
*حتما شما از کیف و کم این انتصابات خبر دارید...
بله. من نظر دارم اما نمیخواهم نظر خودم را بیان کنم. در مواردی که باعث تضعیف آقای نجفی به عنوان شهردار تهران میشود نمیخواهم صحبت کنم.
*سوالم این بود در بین این انتصابات افرادی هم هستند که به نیروهای قالیبافی شهرت دارند و نسبت به حضور این افراد اعتراض وجود دارد.
ببینید در جمهوری اسلامی مدیران چند نبش دارند و هر بار از یک نبش آنان استفاده میشود. افرادی هستند که در جایی وجه اصلاحطلبی خود را نشان میدهند و در جایی دیگر وجه اصولگرایی خود را نشان میدهند.
*این افراد به دلیل همین ویژگیشان خطرناک نیستند؟
نه. این مساله در کشور ما طبیعی شده است. به صورت منافقانه این کار را نمیکنند. اگر کسی به صورت منافقانه این کار را بکند رفتارش درست نیست و نباید با این افراد کار کرد. ولی این افراد پنهان نمیکنند و مشخص هستند. ضمن اینکه مشکلی نیست که فردی برخی از سیاستهای اصولگرایی را بپذیرد و نسبت به برخی از سیاستهای اصلاحطلبانه هم سمپات باشد. مدیران اینچنینی که دارای سابقه کار زیاد هستند گهگاه امکان دارد از نبشهای مختلفی هم برخوردار باشند.
*اما عملکرد 12ساله آقای قالیباف که امروز نسبت به آن انتقاهای زیادی وارد است عملکرد شخص آقای قالیباف نیست؛ عملکرد مجموعه مدیران ایشان است.
برای اینکه مردم آگاه شوند بهتر است لیستی از این افراد را چاپ کنید و برای هر کدام شاخص دهید، شاخصهایی از جمله تعهد، تخصص، تجربه کاری و گرایش سیاسی که بعد از ارائه این لیست میتوان تحلیل کرد.
*آقای نجفی برای انتصاباتی که داشتند با اعضای شورا هم مشورت کردند؟
بر اساس قانون اعضای شورای شهر حق دخالت در امور عزل و نصبها را ندارند و این بندی از قانون شوراهاست اما میدانید که شورای شهر دارای کمیسیونهای تخصصی است. مثلا کمیسیون تخصصی، حمل و نقل، معماری و شهرسازی، عمران، حقوقی و نظارت یا فرهنگی و اجتماعی که با شهرداری کار و فعالیت میکنند و وقتی مشغول به کار هستند مدیران ارشد شهرداری با این کمیسیونها کار زیاد دارند. طرحها و لایحهها را میدهند و با هم مشورت میکنند لذا اگر افرادی که انتخاب میشوند هماهنگ باشند و بتوانند با هم کار کنند بسیار خوب است. اصولا ادب حکم میکند وقتی میخواهند مقام ارشدی را در شهرداری منصوب کنند حداقل نه اینکه اجازه بگیرند اما هماهنگیهای اولیه انجام شود. البته من نمیگویم هماهنگی نشده است. بعضا هماهنگی شده و بعضا هم هماهنگی نشده است. کسی را منصوب کردند و فقط اطلاع دادند که ما میخواهیم این فرد را منصوب کنیم. یا اینکه فاصله اعلام به ما تا زمان انتصاب رسمی کوتاه بوده است و اعضای شورا برای اینکه نظر خود را اعمال کنند یا نظر مشورتی خود را بدهند زمان نداشتند. از این سوءتفاهمات وجود دارد. ولی بعضا قبل از اینکه نصب صورت گیرد به اعضای شورا اطلاع داده شده است. یک زمانی این اطلاع، همگانی است؛ یعنی به من اعلام میکنند و من فرصت دارم به همه اعضا بگویم، زمانی هم هست نه، این انتصاب از طریقی به اعضای کمیسیون مربوطه گفته شده است. به هر حال ارتباطات هست. گاهی هم افرادی که قرار است منصوب شوند نامشان در فضای مجازی شنیده میشود. اینطور نیست که بگوییم نه اصلا خبر نداشتیم. برای مثال امکان دارد از چند نفر برای یک پست نام برده شود و ما هم به عنوان عضو شورا این شایعات را میشنویم. اما نکته اصلی این است که شما به عنوان مدیر ارشد شهرداری میگویید من میخواهم معاون فرهنگی اجتماعی را منصوب کنم و چند نفر را مدنظر قرار میدهم و به اطلاع شورا و کمیسیون فرهنگی میرسانم و نظر آنها را هم میگیرم و بعد یکی از اینها که به نظر آنان هم نزدیک بوده منصوب میکنم که این اتفاق درباره انتصابات به این صورت نیفتاده است. بعضا یا اکثرا قبل از اینکه انتصابی صورت بگیرد از طرقی که گفتم به ما اطلاع دادند. اما این گلایه هست که زمان اطلاع تا زمان نصب به قدری گهگاه کوتاه بوده و این فرصت پیش نیامده که نظرات اعضای شورای شهر گرفته شود. البته چگونه عمل کردن در این مواقع به رفتار مدیران اجرایی کشور بستگی دارد. در قانون نیامده که حتما شهردار تهران برای اینکه کسی را نصب کند باید از اعضای شورا اجازه بگیرد.
*آقای نجفی قبل از اینکه به عنوان شهردار انتخاب شوند حتما با شما و اعضای شورا جلساتی داشتند. در این جلسات روی این مسائل تاکید شده بود که در انتصابات مشورت صورت گیرد؟
ما هر دو هفته یک بار صبحانه کاری با آقای نجفی داریم که معمولا 7 تا 9 صبح تشکیل میشود. اخیرا هم یک جلسه شام کاری داشتیم. به جز این، اعضای شوراها هم درخواست وقت میکنند و ملاقات میکنند و گاهی هم در بازدیدها حضور دارند بنابراین همیشه ارتباطات هست که به صورت غیررسمی مشورتها صورت میگیرد. اما این مشورتها به آن صورت که شما فکر کنید اگر با آن مخالفت شود آن عمل انجام نمیشود، نیست.
*همین فاصله کوتاه بین اطلاع به اعضای شورا و انتصاب رسمی باعث انتقاد و اعتراض اعضای شورا شهر شده است؟
داستان از اولین انتصابهای آقای نجفی درباره سه معاونش شروع شد. آقای نجفی برای ادای سوگند در صحن شورا بودند که آنجا اعلام کردند من بعدازظهر سه تا معاونم را منصوب میکنم. در آن جلسه اعضای شورای شهر همزمان با خبرنگاران از این موضوع مطلع شدند.
*یعنی شما همان زمان متوجه شدید و قبلش خبر نداشتید؟
بله. این جمله موردپسند اعضای شورا قرار نگرفت. انگار اعضای شورا و خبرنگاران در یک سطح هستند. از اینجا گله شروع شد که چرا این کار را کردید. ایشان دفعه بعد که میخواستند منصوب کنند به من زنگ زدند و گفتند ما میخواهیم این افراد را منصوب کنیم شما به اطلاع اعضای شورا برسانید که من هم به آنها خبر دادم. اما خب فاصله کوتاه بود. تا من اعضای شورا را جمع کنم و به آنها اطلاع دهم انتصاب انجام میشد.
*چند روز بعد از اطلاع به شما منصوب کردند؟
فرض کنید ایشان به من شب گفتند، حتی من صبح یا شب هم جلسه تشکیل میدادم و به اعضا اطلاع میدادم ایشان انتصاب را انجام داده بودند. در کل بعد از قضیه 3 معاون آقای نجفی به من اطلاع میدهند که میخواهند انتصابی انجام دهم که به اطلاع اعضای شورای شهر برسانم.
*یعنی نظر مشورتی نیست و فقط اطلاع بوده است؟
بله. این کار ایشان بیشتر در جهت رعایت ادب است که اطلاع داده باشند. البته از نظر قانونی هیچ الزامی برای اینکه شهردار برای انتصاباتش از اعضای شورای شهر مشورت بخواهد وجود ندارد. این به رفتار مدیران بستگی دارد که بخواهند با اعضای شورا تعامل کنند یا نه.
*این سه معاون که همزمان با خبرنگاران از انتصاب آنان مطلع شدید همان سه معاون مسالهدار هستند. قرار بود این در کمیسیون حقوقی بررسی شود، درست است؟
بررسی شد.
*نتیجه چه بود؟ طبق قانون مصوب سال 95 بازنشستگان نمیتوانند منصوب شوند اما هر سه این افراد بالای سن بازنشستگی بودند.
قانون میگوید کسانی که مقام هستند میتوانند بازنشسته باشند و به کار برگردند. در اینجا باید مقام را تعریف کرد که آیا خود شهردار مقام فرض میشود یا نه که گفته شد شهردار مقام فرض میشود. قانون بازنشستگی برای کسانی که مقامند مثل وزیر یا شهردار عمل نمیکند.
*درباره معاونان هم قانون همین را میگوید و آنان جزو مقامات محسوب میشوند؟
اگر این فرض صحیح باشد که شهردار مقام است، شهردار معادل وزیر محسوب میشود در نتیجه معاونان شهردار هم میتوانند معادل معاون وزیر باشند. البته این یک نظر است. یک فرض دیگر بر این است که معاون شهردار معادل معاون وزیر نیست که اگر این فرض در نظر گرفته شود هیچ کدام از اینها نمیتوانند معاون شهردار شوند.
*در نهایت کمیسیون حقوقی به چه نتیجهای رسید؟
دو نظر وجود دارد. یک نظر میگوید باید پرسیده شود اینها مقام هستند یا نه.
*کجا باید مشخص کند که اینها مقام هستند یا نه؟
سازمان اداری استخدامی کشور است که میگوید هر مقامی چه ردهای دارد. یک زمانی وقتی شما کسی را منصوب میکنید به آنها نامه مینویسید که آیا معاون شهردار، معاون وزیر هست یا نه. یا اینکه بدون این کار خودتان تشخیص میدهید که از نظر من مقام هستند مگر اینکه سازمان اداری استخدامی کشور اعلام کند که نیستند و چون تا حالا آنها نگفتند پس مقام هستند. به این میگویند برهان خلف. در کمیسیون حقوقی این نظراتی که من گفتم وجود دارد. علاوه بر این مساله دیگری که وجود دارد این است کسی که جانباز باشد میتواند دوباره دعوت به کار شود. خب شاید یکی از همین معاونان که شما میگویید جانباز باشد یا مثلا ایثارگر است چون ایثارگران هم میتوانند بعد از بازنشستگی مجددا به کار گرفته شوند. یا مثلا نظامیها یا مثلا امنیتیها هم چنین وضعی دارند. در فضای مجازی گاهی بدون نگاه کردن به این قوانین چنین انتقادها و اعتراضهایی میشود.
*اما اصل این بود که اصلاحطلبان شعار جوانگرایی را مطرح کرده بودند.
شاید زیر 60 سال را جوان فرض میکنند. (باخنده). زمانی یعنی در زمان ما زیر سی سال جوان فرض میشد اما در همین انتخابات شوراها گفتند زیر 40 سال جوان است.
*اما معاونهایی که گفتم نزدیک 60 سال دارند.
متوسط سن آنان چقدر است؟
*بالای 50 سال. حدود 52 یا 53.
برای پست معاونت خوب است. جوانند.
*اما آقای نجفی در پاسخ به انتقادها گفتند چون جوانان اصلاحطلب رزومه ندارند این کار را کردند.
خب بیش از دوازده، سیزده سال است که اصلاحطلبان در شهرداری حضور ندارند و طبیعی است که رزومه نداشته باشند.
*این میتواند دلیلی برای عدم بهکارگیری آنان باشد؟
آقای نجفی سعیشان بر این است که از افراد باتجربهای استفاده کنند که نبش اصلاحطلبی هم دارند در حالی که نبش اصولگرایی هم دارند. وقتی آدم باتجربهای نداشته باشند از این دونبشهها استفاده میکنند. مغازه دونبشه که دیدهاید؟ مغازه سهنبش هم داریم.(باخنده)
*سیاستمدار سهنبشه هم داریم؟
بله(با خنده) خیلی داریم. مثلا آقای نجفی گفته بود ما لیبرال مسلمان دموکرات... اینها همه نبش میشود.
*آقای نجفی برای انتصابات خود با محدودیت هم مواجه هستند؟ مثلا تحت فشار باشند.
نه. این نوع محدودیت را ندارند. برخی از پستها در شهرداری هست که هیات امنا یا مجمع آن سازمان درباره آن تصمیم میگیرد. مثلا سازمان فرهنگیهنری هیات امنایی دارد که احتمالا اکثریت آن با اصولگرایان است و اقلیت آن با اصلاحطلبان. یکی من به عنوان رئیس شورا و دو نفر وزیر آموزش پرورش و آموزش عالی که اگر فرض کنید آنها اصلاحطلبند ما میشویم 4 به 6. یک مورد دیگر موزه دفاع مقدس است که هیات امنایی دارد که متشکل از فرمانده کل سپاه است که باز هم آنجا اکثریت با آن جناح است. جایی مانند این سازمانها که گفتم شما اجبارا باید فردی را معرفی کنید که رای بگیرید. اما مثلا معاونت فرهنگی و اجتماعی پستی است که آقای نجفی خودش میتواند انتخاب کند و محدودیتی ندارد. حالا اینکه ایشان در ذهن خودش محدودیتهایی را برای خودش فرض میکند آن یک بحث دیگر است.
*این محدودیتها ذهنی است یا....
ببینید شما در برخی کارها محدودیتهای قانونی دارید مثل همین که فرد بازنشسته نمیتواند یا اگر انفصال خدمت باشد نمیتواند به کار بازگردد. یا مثلا درباره همین نهادهای هیات امنایی برای انتصابات محدودیت پیدا میکنید و مجبور میشوید چند نفر را معرفی کنید که از میان آنها به یک نفر رای بدهند. از طرف دیگر یک پستی مثل شهرداری آن هم برای تهران یک اهمیت ویژهای دارد. مثلا پست سازمان فرهنگیهنری یا معاونت فرهنگی و اجتماعی اهمیت ویژهای دارد و بسیاری به این پست حساسند چون بحث فرهنگ شهر تهران مطرح است. به همین دلیل شاید فرد در ذهن خود محدودیت ذهنی، سیاسی و عملی برای خودش قائل باشد. این دیگر به ذهن آقای نجفی بستگی دارد.
*گذشته از محدودیت ذهنی که شما میگویید برخی معتقدند این استراتژی کوتاهمدت ایشان است برای دفع حملات جناح تندرو.
اول شما ثابت کنید انتصابات ایشان اینطور هست که فکر نمیکنم اینطور باشد.
*الان رابطه آقای نجفی با کارگزاران چگونه است؟
ایشان مدتی است که از کارگزاران رفتهاند. آقای کرباسچی البته بهتر میدانند. میدانید که گاهی برخی افراد میگویند میخواهند بروند اما تا بروند قانونا طول میکشد. دقیقا تاریخی که ایشان استعفا داده را نمیدانم اما میدانم ارتباط تشکیلاتی با کارگزاران ندارند.
*کارگزاران که برای شهردارشدن ایشان تلاش کرد....
چه تلاشی ... بحث سیاسی نبود. اعضای شورای شهر نظر دادند و ایشان انتخاب شد. اعضایی که به شورا رفتند جبههای برخورد کردند و حزبی برخورد نکردند.
*به هر حال کارگزاران تمایل داشت که نجفی شهردار شود.
حتما داشته (با خنده).
*آقای نجفی با کارگزاران مشورت دارند؟
با من که رئیس شورا هستم مشورت میکنند.
*به جز شما.
حتما با آقای مرعشی ارتباط دارند و مشورت میکنند. نمیدانم ارتباطشان با آقای کرباسچی چقدر است اما با آقای مرعشی در ارتباطند.
* زمانی که بحث شهردار شدن بین آقای نجفی و آقای مرعشی بود آقای مرعشی گفته بودند که فرقی بین ما نیست و اگر من شهردار شوم نجفی در اتاق فکر من است و اگر ایشان شهردار شود من در اتاق فکر ایشانم. این ارتباط نشاندهنده همان است؟
با هم در ارتباط هستند اما اینکه چقدر در اتاق هم هستند خبر ندارم(با خنده). به نظر میآید مشورتهایی با هم دارند.
*پس مشورت دارند و اختلافی نیست چون همان زمان هم آقای نجفی در پاسخ به آقای مرعشی گفت من سخنگو ندارم.
آن تحلیل برخی بود و منظور ایشان آقای نجفی نبود.
*بحثهایی هم درباره سلامت جسمی آقای نجفی مطرح است؛ مثلا اخیرا به همین دلیل نتوانستند به پیادهروی اربعین بروند.
آن، یک گرفتگی عضله بود.
*کار شهرداری کار زیادی است و نیاز به این دارد که از صبح زود تا آخر شب فعالیت داشته باشید.
از کجا میدانید آقای نجفی این کار را نمیکند. خودشان میگوید من صبح زود بیرون میآیم از آن طرف دیر به منزل میروم. مگر اینکه بگویید قالیباف 4 صبح بیرون میرفته و آقای نجفی 7 صبح میرود (باخنده). شایعات درست نیست. آقای نجفی یعنی در جایی قرار گرفته که نمیتواند این کار را نکند. مثلا در روزی که زلزله آمد صبحش که از خانه بیرون آمدم یک ربع به هفت بود که تصمیم گرفتم با آقای نجفی صحبت کنم که ما چه کار کنیم و چه اطلاعیهای بدهیم و چه کمکی کنیم که ایشان در جلسه ستاد بحران بودند. یعنی خیلی زودتر از ساعت 6:45 از منزل خارج شده بودند.
*بحثی که در هفتههای اخیر درباره دولت مطرح است این است که برخی از اصلاحطلبان معتقدند آقای روحانی گردش به راست داشته. این را درباره آقای نجفی میگویند.
آقای روحانی هم گردش به راست نداشته. آقای روحانی از اول معتدل بود و الان هم اعتدالش را حفظ کرده است.
*آقای نجفی که نیروی اصلاحطلب شناخته میشوند.
ایشان هم اصلاحطلب مایل به اعتدال بودند و اکثرا هم در ارتباط با آیتالله هاشمی بودند. نیروهایی که با آیتالله هاشمی کار کردند وجه اعتدالیشان بیشتر از دیگر وجوه سیاسیشان است. مخصوصا کسانی که مثل آقای نجفی پا به سن گذاشتهاند، پختهترند و پختهتر عمل میکنند. به نظر من نمیشود گفت آقای نجفی اصلاحطلب نیست اما وجه اعتدالی ایشان بیشتر از وجه اصلاحطلبی است. اصلاحطلبی این نیست که حتما باید تند عمل کرد.
*شما طیف منتقدان آقای نجفی را در کدام دسته از اصلاحطلبان قرار میدهید؟
الان بیشتر درباره بحث انتصابات انتقاد است. در هر بخشی که قرار است انتصابی صورت گیرد افرادی خود را کاندیدا میدانند یا افرادی را برای این پست در نظر دارند. لذا میتواند این ذهنیت ایجاد شود که ایشان نتوانسته با انتصاباتش بخش عمدهای از اصلاحطلبان را راضی کند و من این را قبول دارم.
*وجه تمایز این با سهمخواهی چیست؟
من به شما بگویم بخشی از این انتقادها ناشی از جوی است که به وجود آمده. چون بالاخره شما برای یک پست بیشتر از یک نفر را نمیتوانید انتخاب کنید در حالی که چند نفر مطرح هستند. برای یک کار اجرایی خیلیها خود را برتر میدانند یا کاندیدایی برای آنجا دارند. مثلا فرض کنید ده نفر کاندیدا وجود دارد اما در نهایت 1 نفر انتخاب میشود. پس 9 نفر نسبت به آن موضع میگیرند در نتیجه شما هر انتصابی انجام دهید میتواند اکثریت مخالف داشته باشد. علاوه بر این چون انتصابات در شهرداری زیاد است به مرور زمان این همافزایی پیدا میکند و این جو به وجود میآید که این انتصابات مخالفان زیادی دارد. الان هم فضای مجازی در اختیار بسیاری هست و خود به خود پالسهای منفی زیاد میشود و این برآیند این را نشان میدهد که انگار همه نسبت به این انتصابات ناراضیاند. اما در حقیقت اینطور نیست. در معاونتهای آقای نجفی 9 نفر باید انتخاب شوند که برخی انتخاب شدند. یکی از اینها آقای حناچی است که اصلاحطلب فرض بدون نبش است. آقای میرزایی هم اصلاحطلب است. آقای شیخ هم اصلاحطلب است. انتصاب آخر آقای صالحیامیری هم اصلاحطلب است.
*اعتدالگراست.
به نظرم ایشان اصلاحطلب است. حالا شاید نبش اعتدالی هم داشته باشد. پورسیدآقایی هم اصلاحطلب فرض میشود اما نبش اجرایی ایشان از نبش سیاسیشان پررنگتر است اما نیروی اصلاحطلب است. آقای رباطی هم که از کارگزاران هستند. آقای مکارم به عنوان نیروی غیرسیاسی است هرچند چون همیشه با آقای نجفی کار کرده اصلاحطلب فرض میشود. آقای حجت را هم نمیشود نیروی غیراصلاحطلب گفت، ایشان اصلاحطلب مایل به بخش خاصی از اصولگرایان است که همکار آقای نجفی هم بوده است. الان فقط آقای یزدانی مانده که به عنوان نیروی قالیبافی است و معاون خدمات است که هنوز تغییر نکرده است. به جز نقد به سن برخی از این افراد گرایش این افراد به کدام سمت نزدیک است؟
*به سمت اعتدالگرایی بیشتر است.
نه. اصلاحطلبی آنان بیشتر است.
*به جز اینها شهرداران دوران آقای قالیباف هم هستند که الان پست بالاتر گرفتهاند.
آقای نجفی سعیاش بر این است از کسانی استفاده کنند که تجربه دارند به همین دلیل رفتند از معاونان شهرداران سابق استفاده کردند. آقای قالیباف هم بخشی از اصلاحطلبان معتدل را استفاده کرده بود.
*مثلا برای سایت شهرنوشت مدیری انتخاب میشود که از اصولگرایان تندرو هم بوده.
این نیروها نیروهایی هستند که در یک بازه زمانی نقش عوض کردند. یک زمانی اوباما به جوانان گفته بود مراقب باشید در فضای مجازی از خود چه چیزی به جا میگذارید چون فردا اینها همه مشخص میشود. اوباما نصیحت کرده بود که در زمانی که ما کار سیاسی میکردیم هر چیزی میگفتیم همان جا تمام میشد اما الان دیگر اینطور نیست و هر حرکتی کنید ثبت میشود و در زمانی که میخواهید فعالیت سیاسی کنید رو میشود. این افراد در این دستهاند. شاید در زمانی این کارهای افراطی را انجام دادند اما با یک ارتباطهایی بالاخره مسیر را عوض کرده و در شرایطی قرار میگیرند که مسیر را عوض میکنند.
*شاید هم رنگ عوض میکنند.
نه اسمش را رنگ نگذاریم. برخی واقعا فکر میکنند که مسیر قبلیشان غلط است و مسیر را تغییر میدهند.
*یکی دیگر از این افراد حاشیهدار که از زمان قالیباف بوده مدیرعامل سازمان حریمبان و شهربان است که در زمان مدیریت ایشان این سازمان به حیاطخلوت فعالیتهای سیاسی آقای قالیباف تبدیل شده بود. علاوه بر این برخوردها با دستفروشان که مسالهساز شده بود نیز کار آنان بود.
من از اینها اطلاع کافی ندارم. اینهایی که شما میگویید انتصابات رده پایین است که مدیران و معاونان برای شهردار انتخاب میکنند و آقای نجفی برای آنان حکم میزند.
*برای موسسه همشهری هم تصور این بود که تیم آقای قوچانی به آنجا بروند اما آقای حاجی رفت.
شما این فکر را میکردید. البته الان هم آقای قوچانی هستند و آنجا مشورت میدهند.
منبع: هفته نامه صدا