زینب نورانیان- اختلاف اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری، با دولت به دغدغه این روزهای نه اصلاحطلبان که اصولگرایان تبدیل شده است. داستان جدیدی که موجب شده مخالفان بر طبل اختلاف اصولگرایان و اصلاحطلبان و حامیان دولت بکوبند. حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران و عضو شورای مرکزی حزب این موضوع را ابزاری عنوان میکند که مخالفان و شکست خوردگان تلاش میکنند به وسیله آن به مردم ثابت کنند انتخابشان اشتباه بوده است. مرعشی تاکید دارد که فعلا وقت همکاری و استفاده از امکانات موجود برای خدمت به مردم است و وقتی که زمان رقابت شد، آنگاه به رقابت خواهیم پرداخت.
به گزارش سایت کارگزاران، در ادامه گفت وگوی سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران، را مطالعه کنید:
*موقعیت معاونان اول در دولتهای مختلف بعد از انقلاب به چه صورت بوده است؟ نقش جهانگیری در دولتهای یازدهم و دوازدهم چطور بوده است؟ آیا نقش ایشان در دولت دوم روحانی تغییر کرده است؟
بعد از تغییر قانون اساسی در سال 67 نظام ما از پارلمانی به ریاستی تغییر کرد؛ یعنی قبل از آن در دهه اول انقلاب اولین تجربه جمهوری اسلامی سیستم پارلمانی بود که نخستوزیر، گرچه با معرفی رئیسجمهوری، از دورن پارلمان بیرون میآمد و رئیسجمهوری نقش تشریفاتی داشت و نخستوزیر ریاست دولت را برعهده داشت.
بعد از تغییری که در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بعد از 10 سال تجربه به وجود آمد نظام به نظام ریاستی تبدیل شد؛ یعنی رئیسجمهوری، رئیس کابینه شد، ولی از آنجایی که در برخی کشورها نخستوزیر وجود دارد و ما هم همسطح آن را در کشور نیاز داشتیم پست معاون اولی شکل گرفت. یکسری کارها هم هست که رئیسجمهوری باید آنها را به یک معاون کل و معاون هماهنگکننده ارجاع دهد. در نتیجه در قانون اساسی معاون اول پیشبینی شد. اولین تجربه معاون اول مربوط به دولت اول مرحوم آیتالله هاشمی است که در آن رئیسجمهوری شخصا اداره کشور را در اختیار گرفته بود و نقش معاون اول در واقع نقش اداره دبیرخانهای دولت بود که برعهده آقای حبیبی گذاشته شده بود. دولت را به معنی کمیسیونهای دولت و دبیرخانه دولت، تصویب مصوبات دولت و اینها را معاون اول برعهده داشت اما عملا سکانداری کشور با خود رئیسجمهوری بود. تمام شوراهای عالی از جمله شورای اقتصاد و شورای عالی امنیت ملی، شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی ورزش و شورای عالی مناطق آزاد و توسعه صادرات به ریاست رئیسجمهوری تشکیل شد.
در دوره بعد از آقای هاشمی و در دوره اول آقای خاتمی همین سبک و سیاق ادامه پیدا کرد و در پست معاون اولی هم آقای دکتر حبیبی مسئولیت خود را ادامه دادند و آقای خاتمی باز خودشان دولت را کنترل میکردند و تمام شوراهای عالی به ریاست آقای خاتمی تشکیل میشد و معاون اول همان نقش دبیری دولت را برعهده داشت. در دولت دوم آقای خاتمی دکتر عارف مشغول شدند. آقای عارف تا حدودی توانستند نقشی فراتر از آقای حبیبی داشته باشند. بخشی از جلسات هیات دولت را آقای عارف اداره میکردند، اما همچنان شورای عالی در حوزه رئیسجمهوری بود و به ریاست آقای خاتمی تشکیل میشد. در دوره آقای احمدینژاد دولت چندان از نظم و انضباط خاصی برخوردار نبود و من هم در دولت نبودم و بنابراین نمیتوانم نقش معاون اول در این دولت را تشریح کنم. در دوره اول آقای روحانی، چون تجربهشان بیشتر در شورای عالی امنیت ملی و مجلس بود ترجیحشان این بود که معاون اول نقشی فراتر را برعهده گیرد؛ لذا آقای جهانگیری در دولت اول آقای روحانی یعنی دولت یازدهم نقشی فراتر از معاونان اول در دولتهای قبلی برعهده داشت. مثلا تمام شوراهای عالی به جز شورای عالی انقلاب فرهنگی و امنیت ملی از شورای عالی اقتصاد، شورای اشتغال، شورای توسعه صادارت همه با ریاست معاون اول تشکیل شد و ایشان در اداره دولت نقش برتری نسبت به معاونان اول دولتهای قبل ایفا کردند. در دولت دوم آقای روحانی، آقای جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری دهم به عنوان کاندیدا حضور پررنگتر و جدیتر پیدا کرد. این حضور پررنگ انتظاراتی ایجاد کرد که آقای جهانگیری نقش وسیعتری در دولت دوازدهم داشته باشند. این مواجه شد با اینکه آقای روحانی با چهار سال تجربهای که داشتند خودشان در پارهای از مسائل که علاقهمند بودند ورود کنند. طبیعی است که معاون اول در حوزههایی که رئیسجمهوری صلاح میداند ورود کند و در واقع نقش کمککننده دارد. امروز نقش آقای روحانی در اداره دولت افزایش پیدا کرده است، ولی همچنان آقای جهانگیری نقش پررنگی دارد و هنوز اکثر جلسات شوراهای عالی به همین سیاق قبلی به ریاست آقای جهانگیری تشکیل میشود و ایشان در دولت نقش دارند. روابط آقای جهانگیری با آقای روحانی مثل دوره قبل همچنان صمیمانه است و هماهنگیها همچنان برقرار است. آنچه در فضای مجازی به آن دامن زده شده بزرگنمایی یک امر کاملا طبیعی است. چون رئیسجمهوری در دور دوم به لحاظ تجربهای که از دور اول به دست میآورد خودش نقش پررنگتری ایفا میکند. بنابراین اینکه این مساله در فضای مجازی به عنوان جدایی آقای جهانگیری از دولت تلقیشده درست نیست. آقای جهانگیری روابط صمیمانهای با آقای روحانی دارند. همچنین این روابط صمیمانه با سایر اعضای دولت و کابنیه هم وجود دارد و این مجموعهای که مکمل هم هستند برای اداره کشور با یکدیگر همکاری میکنند.
*این بزرگنمایی که این روزها درباره کم شدن نقش جهانگیری در دولت در فضای مجازی میشود از سوی چه جریانی دنبال میشود؟
هم دوستان اصلاحطلبی که از شرایط عمومی کشور نارضایتی دارند و هم اصولگرایان به این موضوع پرداختند ولی ما باید یاد بگیریم که همکاریهای خود را افزایش دهیم. اینکه همیشه از هم جدا شویم و از هم فاصله بگیریم راه اداره صحیح کشور نیست. راه اداره صحیح کشور همکاری و همافزایی نیروهاست. ما باید این را تمرین کنیم، قرار نیست آقای جهانگیری استقلال خود را نداشته باشد، قرار نیست وزرا و دیگر اعضای دولت شخصیتهای مستقل خود را نداشته باشند. قرار است یکسری شخصیت کاملا مستقل و مفید و قوی در قالب یک نظام اداری پیشرفته با هم همکاری داشته باشند. امروز این محقق شده است. به نظر من دولت آقای روحانی دولت منسجمی است و بر امور کشور تسلط دارد و معاون اول کمککار ایشان هستند و بقیه نهادهای دولت هم کار خود را میکنند و بهتر است ما اینها را به همکاری و همافزایی با هم تشویق کنیم.
* جدایی آقای جهانگیری از دولت و فاصله گرفتن ایشان از روحانی به نفع کدام گروه است؟
نمیشود گفت به نفع کدام گروه تمام میشود. ما به عنوان حزب کارگزاران، به عنوان بخشی از اصلاحطلبان، به سایر دوستان اصلاحطلب بر چند نکته تاکید میکنیم؛ اول اینکه باید همچنان حامی رئیسجمهوری و حامی دولت منبعث از رأی مردم باشیم و حتما بر حضور آقای جهانگیری و سایر دوستانمان در دولت به عنوان یاران صدیق آقای دکتر روحانی تاکید داریم و میگوییم همه باید به آقای روحانی کمک کنیم. ما فکر میکنیم مجموعه قوای سهگانه کشور هم همانطور که در ماههای اخیر جلساتی را برای هماهنگی بیشتر برگزار میکنند، باید همکاری داشته باشند. همه اینها باید در یک فرآیند کلی ذیل سیاستهای کلی نظام که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ میشود، به امور کشور بپردازند. واقعیت این است که امروز کشور نیازمند تصمیمات مهم است. این تصمیمات مهم جز با یک دولت منسجم و هماهنگی در مجموعه قوای سهگانه و در قالب همکاری قوای سهگانه با نهاد بسیار ارزشمند رهبری محقق نمیشود. اگر کسی امروز دلسوز کشور، مردم و نظام باشد باید همه دوستانی را که در مجموعه نهادهای مختلف هستند دعوت به همکاری و همافزایی کند. پرداختن به هر مسئله اختلافی و ارائه تحلیلهای مختلفی که به واگرایی در درون دولت میانجامد به نفع کشور نیست. هر چیزی که منجر به واگرایی دولت و مجلس شود به نفع مردم و کشور نیست. اینکه در انتخابات 1400 چه باید بکنیم تا آن سال راه زیادی در پیش داریم. ما فعلا انتخابات مجلس را در پیش داریم و فضای سیاسی ممکن است تغییرات مختلفی داشته باشد. هر نوع ائتلافی میتواند به وجود بیاید و میتواند بشکند و دلیلی ندارد از الان درگیر مسائلی از این دست شویم. به موقع باید رقابت و به موقع همکاری کرد؛ الان وقت همکاری است.
*جناح رقیب از این موضوع استقبال زیادی کرده و در رسانههای خود آن را به شدت پیگیری میکند و جدیتر نشان میدهد. به نظر شما هدفشان از این رفتار چیست؟
آنها که دلشان میخواهد شکستهای خود را با ناکارآمدی ما موجه کنند، میخواهند به مردم بگویند که این افرادی که شما انتخاب کردهاید کارآمدی لازم را ندارند. در مقابل میگوییم که اتفاقا ما کارآمدی داریم، با هم خواهیم بود، با هم همکاری خواهیم کرد، به مردم خدمت خواهیم کرد و دوستان و رقبای ما شما هم اگر میخواهید مردم به شما رای دهند به فاز خدمت به مردم بروید.
*روزنامه کیهان هم چند روز پیش نقدی نوشته بود که اصلاحطلبان باتوجه به کارنامه روحانی و برای بقای خود در سیاست که میخواهند 1400 از جهانگیری حمایت کنند از او خواستهاند از دولت استعفا دهد و جدا شود. شما به عنوان عضوی از کارگزاران از این موضوع مطلع هستید؟
بحثهای مربوط به 1400 بحثهای زودهنگام است، هیچ تصمیمی برای 1400 نمیتوانیم بگیریم. فعلا همه همت خود را باید در شورای شهر، شهرداری و در دولت صرف کنیم و همه امکاناتی که امروز در اختیار ما هست را برای پیشبرد و پیشرفت اهداف کشور به کار بردیم. اینکه هنوز رقابتی به اتمام نرسیده به رقابت جدیدی فکر کنیم که کار کشور درست نمیشود. امروز سیاست روشن اصلاحطلبان خدمت کردن به مردم با استفاده از ابزارهای دولت شوراها و شهرداریها است. فکر میکنیم الان زمان، زمان همکاری است و به موقع هم رقابت خواهیم کرد.
*به نظر شما اصلاحطلبانی که خارج از دولت هستند با چه مکانیسمهایی میتوانند به جهانگیری که در داخل دولت است کمک کنند تا اهدافی را که برای دولت و اصلاحطلبها وجود دارد پیگیری کنند؟
اصلاحطلبان بیرون از دولت در بخشهای مدنی، فرهنگی، اقتصادی میتوانند به اداره موسسات، تاسیس موسسات جدید، ایجاد اشتغال و تحرک در فضای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی کشور به دولت کمک کنند.
منبع: هفته نامه صدا