علیرضا امامیفرد-سایت کارگزاران: 22 سال از تأسیس حزب کارگزاران سازندگی میگذرد. حزبی که با حلقه حواریون مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 1374 تأسیس شد و در سالهای فعالیت خود با فراز و نشیب هایی مواجه شده است.
کارگزاران جزو اولین احزابی بود که در دهه 70 فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد و شاید کسانی که در کارگزاران سازندگی فعالیت داشته و دارند، بهتر از هر فعال سیاسی میتوانند در خصوص نقش تشکلها در سالهای اخیر صحبت کنند. به همین منظور به سراغ یکی از اعضای با سابقه حزب کارگزاران رفتیم که شاید این روزها کمتر اسمی از ایشان شنیده میشود.
به گزارش سایت کارگزاران، هدایتالله آقایی که به تازگی حکم محکومیت او به اتمام رسیده و از زندان اوین آزاد شده است، با هم میخوانیم:
*با تشکر از وقتی که در اختیار سایت کارگزاران قرار دادید، ابتدا ارزیابی خود را از روند فعالیت احزاب در ایران و به خصوص حزب کارگزاران از آغاز تا به امروز بفرمایید.
بعد از انقلاب و تا سال 74 و 75 که حزب کارگزاران تاسیس شد ، تنها حزب موجود در کشور، جمهوری اسلامی بود و حزب دیگری فعالیت نداشت. به جرات میتوان گفت که کارگزاران اولین حزبی بود که با استانداردهای روز در ایران تاسیس شد و منشا آن دولت دوم آقای هاشمی رفسنجانی بود که مدیران آن زمان احساس کردند که برای ادامه راهبردهای آیتالله هاشمی و سازندگی نیازمند ایجاد تشکل سازماندهی شده هستند.
احزاب در ایران، از جهت شکل و سازماندهی نسبت به سالهای اولیه احزاب پیشرفت داشتیم به طوری که بیش از 150 حزب هم اکنون ثبت شده و فعالیت میکنند. احزاب این روزها کنگره و انتخابات برگزار میکنند، دفاتر مرکزی دارند که آنها را در دسته پیشرفتهای شکلی میتوان دستهبندی کرد اما از نظر محتوا به نوعی حرکتی عقب گرد شده است. این را به این خاطر عرض میکنم که احزاب از مردم فاصله گرفتهاند. در گذشته کسانی که در تشکلها واحزاب فعالیت داشتند، با مردم بیشتر عجین بودند و به قدرت آغشته نشده بودند. اما متاسفانه احزاب و گروههایی که در حال حاضر تاسیس میشوند چنین خصوصیاتی را ندارند و از این جهت میتوان گفت از لحاظ محتوا ضعیفتر شدهاند.
*پس شما بر این باورید که هنوز نقاط ضعف محتوایی فراوانی وجود دارد؟
بله. من معتقدم که احزاب و گروهها بیشتر تمایل به برقراری ارتباط با عناصر قدرت دارند تا اینکه به میان مردم روند و با جامعه گفتوگو کنند.
*راه حلی که بتوان این مشکلات را حل کرد چیست؟ باید در آینده چه کرد تا دیگر شاهد این نباشیم مردم در خیابان ها علیه هر دو جناح شعار دهند؟
به نظر من، احزاب و گروهها باید از داخل مردم جوشیده شود به علاوه اینکه کسانی که به عنوان فرهیخته یا روشنفکر شناخته میشوند به مردم نزدیکتر شوند تا مشکلاتی که در زندگی آنها وجود دارد را از نزدیک لمس کنند. زمانی که در انجمنهای اسلامی دانشجویان فعالیت میکردیم، هفتهای یک بار به مردم یا کارگران مشغول در کارخانه میرفتیم تا با مردم در ارتباط باشیم و آنها را با خود همراه کنیم.
کسانی که در احزاب فعالیت میکنند باید نوع زندگی خود را به مردم نزدیک کنند. این طور نباشد که در رفاه کامل زندگی کنند بهترین ماشین و مسکن و تفریح را داشته باشد و از مشکلات ناآگاه باشند. اگر زندگی خود را همانند مردم کنیم، میتوانیم امید داشته باشیم که احزاب مردمی خواهیم داشت و زمانی که مسائلی مانند حوادث اخیر رخ دهد، خود مردم هستند که مشکلات را کنترل خواهند کرد و جریاناتی بیشناسنامه و ناشناس مردم را مدیریت نخواهند کرد.
البته با توجه به مسائلی که اخیرا پیش آمده است مردم با هوشیاری مشکلات را کنترل میکنند و کسانی که بخواهند سوءاستفاده کنند، خود مردم میتوانند آنها را کنار بگذارند.
*در پایان اگر صحبتی باقی مانده است، لطفا بفرمایید.
نکتهای را به صحبتهایم اضافه میکنم. دوستان اصلاحطلب نسبت به سالهای گذشته بیوفاتر شدهاند. به خوبی در خاطر دارم که در سال 88 زمانی که به زندان رفتم، وقتی پس از مدتی از آنجا بیرون آمدم، عده زیادی به ملاقاتم آمدند، از احوالم جویا شدند، اما بعد از گذشت چند سال وقتی امسال دوباره به زندان رفتم و به همین تازگی نیز از زندان آزاد شدم کسی حال مرا نپرسید.