دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، معتقد است که بیان برخی صحبتها از زبان رییسجمهوری به عنوان یک رهنمود بسیار خوب است اما مردم از دستگاه اجرایی توقع دارند که قبل از پرداختن به موضوعاتی مثل رفراندوم، از ظرفیتهای قانونی خودشان استفاده کنند.
به گزارش سایت کارگزاران، شرح گفت وگوی غلامحسین کرباسچی را مطالعه میکنید:
*آقای روحانی در سخنرانی خود در روز بیست و دوم بهمن پیشنهاد کردند که برای حل و فصل اختلافات از اصل 59 قانون اساسی یعنی رفراندوم استفاده شود اما این پیشنهاد با مخالفتهایی مواجه شد. مثلا آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفتند که یک پیشنهاد کارشناسی نشده است. نگاه شما به این نوع انتقادات از سخنان روحانی چیست؟
آقای روحانی در آن سخنرانی اظهار نظری داشتند که نمیتوان به آن ایراد گرفت اما نگفتند که چه موقع و کجا میتوان و باید از این ابزار استفاده کرد.
*یعنی اگر این پیشنهاد شفافتر و دقیقتر بیان میشد، کمتر مورد انتقاد بود؟
یکی از دلایل انتقاد به این اظهارات به نظر من این است که ما هنوز تا رسیدن به جایی که از ظرفیت اصل 59 قانون اساسی استفاده کنیم، خیلی راه داریم. یعنی ظرفیتهای قانونی بسیاری وجود دارد که میتوان از طریق آنها مسایل را حل کرد.
*مثلا کدام ظرفیت قانونی؟
خود آقای رئیس جمهوری اختیارات بسیاری دارند و میتوانند تصمیمات موثری بگیرند. فرمان 8 مادهای امام که به آن اشاره کردند مساله خاص و پیچیدهای نیست که نیاز به قانون شدن داشته باشند. آقای روحانی میتواند با صدور و ابلاغ یک بخشنامه زمینه اجرایی آن را فراهم کند.
*این دومین بار بود که آقای روحانی از ضرورت استفاده از رفراندوم صحبت کردند. دلیل این تاکید از نظر شما چیست؟
بار دوم نبود، بار nام بود. بارها این را گفتهاند اما از ظرفیتهای قانونی که خودشان در اختیار دارند استفاده نمیکنند.
*خود شما به آن بخش از حرفهای رئیس جمهور که از قطار انقلاب صحبت کرده بودند، انتقاد کردهاید. چرا با صحبتهای آقای روحانی موافق نیستید؟
آقای روحانی از قطار انقلاب و کسانی که از این قطار پیاده شدهاند صحبت کردند اما نگفتند که خود دولت چقدر از نیروهای جوان، متبحر و کسانی که میتوانند نوآوری داشته باشند را سوار قطار انقلاب کرده است. روشن است که وقتی از کسانی استفاده میکنند که فضای فکری و ذهنی آن متعلق به نسل قبل است و افرادی که میشناسد همه 60 سال به بالا هستند، آن فرد معاونان و مدیران خود را از همین گروه انتخاب میکند و حتی در شهرستانها همین فضا ایجاد میشود. آقای روحانی از کسانی صحبت میکند که از قطار انقلاب پیاده شدهاند در حالی که به کسانی که سوار شده و اصلا پیاده نمیشوند، توجه ندارد. حداقل چهل میلیون از جمعیت این کشور بعد از سال60 به دنیا آمدهاند و قطار انقلاب باید اینها را سوار کند تا کار کنند. این صحبتها از زبان رییسجمهوری به عنوان یک رهنمود بسیار خوب است اما مردم از دستگاه اجرایی توقع دارند که قبل از پرداختن به موضوعاتی مثل رفراندوم، از ظرفیتهای قانونی خودشان استفاده کنند. آقای روحانی در انتخابات 92 و 96 رای قویای از ملت گرفت و به همین خاطر توقعات بسیاری از او میرود. به هر حال در سخنرانیهای انتخاباتی خود وعدههایی داده بود که باید با استفاده از ظرفیتهای قانونی و اختیارات خود آنها را محقق کند.
*پس فکر میکنید که تاکیدات آقای روحانی بر استفاده از اصولی مثل اصل 59 قبل از آنکه از همه اختیارات خود بهره برده باشند، نوعی فرافکنی است؟
این حرفهای آقای روحانی مصداق «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد» است. درست است که ایشان هم تحت فشارهای بسیار سیاسی و تبلیغاتی قرار دارد اما باید رودربایستیها را کنا گذاشته و با توجه به اختیاراتش عمل کند. باید از نیروهایی توانمند استفاده کند. متاسفانه امروز بخشی از نیروهای قطار انقلاب درایستگاه دولت پیاده شدهاند. بهتر است که دولت در گام نخست درمحدوده سازمانی خود نیروها را سوار قطار انقلاب کند. یا حداقل قدیمیترها را به واگنهای عقبتر فرستاده و اجازه دهد که جوانان لوکوموتیو را برانند. نیروهای بالاتر از 60 سال حتی از نظر جسمانی توان کار موثر ندارند. لازم است که در مقام عمل همین رویکردی که از آن صحبت میکنند را داشته باشند و جوانها را در سمتهای مختلف قرار دهند. طبیعتا اگر نیروی جوان و تازهنفس و باانگیزه روی کار بیاید، تحولی ایجاد و اعتماد مردم به مسئولان کشور بیشتر میشود. خود آقای روحانی تاکید کردند که هر کسی به قانون اساسی پایبند است، انقلابی است. به این ترتیب اجازه دهند این همه جوان انقلابی توانایی خود را نشان دهد.
*برای بازگرداندن کسانی که به قول آقای روحانی از قطار انقلاب پیاده کرده شدهاند، چه باید کرد؟
در این مورد مسئولان ارشد کشور باید فکر و چاره اندیشی کنند.به عنوان مثال اگر میخواهیم که چهرههایی موثر امکان ورود به مجلس شورای اسلامی را داشته باشند، باید به جای گروههای سیاسی از شورای نگهبان بخواهیم که زمینه ورودشان را فراهم کند. شورای نگهبان باید در روند فعالیتها و عملکرد خود تجدید نظر جدی داشته و اجازه دهد همه آنهایی که به قانون اساسی التزام دارند، با هر سلیقهای در انتخابات شرکت کنند. متاسفانه آقای روحانی در گزینش وزرای کابینه بیش از هر چیز نظر احتمالی مجلس را در نظر گرفت و این با شایستهسالاری در تضاد است. نمایندگان مجلس قبل از هر چیز به تایید صلاحیت و رای آوری در انتخابات بعدی فکر میکنند. متاسفانه نمایندهگان مجلس با وزیری که به حرفشان گوش کند، کاری ندارند و حل گرفتاریهای حوزه انتخابیه خود را در اولویت قرار میدهند. در این وضعیت معتقدم که باید مشکل را در سطح کلان کشور حل کرد. همه مسئولان و مقامات باید شایستهسالاری را در اولویت قرار داده و بر اساس آن گزینش کرده و کسی را از قطار انقلاب پیاده نکنند.