مصطفی پهلوانی
رسانهها، خبرنگاران و روزنامهنگاران انگشتشماری را در روزگار ما میتوان یافت که بدون موضعگیریهای سخت و آرمانگرایانه و تنها به مدد کار حرفهای و منصفانه رسانهای بتوانند محبوبیت قابل توجهی در افکار عمومی پیدا کنند.
رسانهها، خبرنگاران و روزنامهنگاران انگشتشماری را در روزگار ما میتوان یافت که بدون موضعگیریهای سخت و آرمانگرایانه و تنها به مدد کار حرفهای و منصفانه رسانهای بتوانند محبوبیت قابل توجهی در افکار عمومی پیدا کنند.دست کم در ایران، در همه مقاطع تاریخی «میانهروی»، رسانههای کمشماری را برای گفتن و عرضه خود به جامعه داشته است. این نه از روی کمشماری سیاستمداران میانهرو یا ضعف در گفتمان میانهروی که از روی «احتیاط اخلاقی» این گروه برای حفظ ساختارهای نظم کهن اجتماع و عدم تحریک بدون چشمانداز احساسات عمومی است.در جامعهای که در تاریخ معاصر خود، دو انقلاب، سالها جنگ داخلی و خارجی، چند کودتا و چندین جنبش اجتماعی و سیاسی از سر گذرانده است، تنها بازار مکاره شعارها و مطالبات است که هیچگاه بیمشتری نمیماند. چنین است که روشنفکران ایرانی –منهای سالهای اخیر- آنچنان که در اولویتبندی میان «شعارها» قلمفرسایی کردهاند، به ضرورت انتخاب عقلانی میان «راهها» نپرداختهاند.در بنبست خاورمیانهای اندیشه و عمل، طبیعی است که نقشه گذرگاههای تنگی که به حکم تجربه و باریکبینی به دست آمده، هر چند به مقصد ختم شود اما در برابر جویندگان انبان مطالبات و شاعران سنگلاخهای ناامیدی جذابیت کمتری داشته باشد. در ذهن ما ایرانیان، «نشدن»، «نتوانستن» و «نیمهکاره ماندن» همانقدر درام جذابی است که حماسه «غیرممکن» را به «ممکن» تبدیل کردن. از این روست که روایت حماسی از سپهر سیاست یا درامی که راوی شخصیتهای خوب و بد عرصه قدرت است، خواهان بیشتری نسبت به تصویری دارد که میخواهد درجات متفاوتی از سفیدی و سیاهی را عرضه کند.به این دوقطبی همیشگی وقتی تأثیر روزافزون شبکههای اجتماعی که به طرفه العینی امکان پوپولیستی شدن دارند، را بیافزاییم، شرایط امروز رسانهای ما را نشان میدهد که از یک سو، رقابت بر سر سیاهنمایی در جریان است و از سوی دیگر اعتدال و دفاع از وضع موجود به مفاهیمی دستمالی شده برای کسب موقعیت بهتر تبدیل شدهاند.
اعتدال و میانهروی این روزها «بلندگو» زیاد دارد و «رسانه» اندک! در این سالها زیاد شنیدهایم که «دولت اعتدال» رسانه ندارد یا الکن است. اما واقعیت این است که خود اعتدال و میانهروی نیز به دلایلی که به برخی از آنها اشاره شد، با فقر رسانه روبروست؛ رسانهای که بتواند با امواج کمپینهای رنگارنگ رقابت کند و جذابیت پنهان توسعه و ثبات را به نمایش گذارد.
«سایت کارگزاران» هرچند به عنوان ارگان رسمی «حزب کارگزاران سازندگی ایران» در فضای مجازی به راه افتاد، اما در این یک سالی که از فعالیت آن میگذرد، تلاش کرد تا رسانهای باشد حامی اصلاح در برابر انقلاب، میانهروی در برابر رادیکالیسم و امید در برابر ناامیدی! در این یک سال نه هزینه-فایده کردنهای سیاسی، ما را از ادامه مسیر منصرف کرد و نه چرتکه انداختنهای اقتصادی مشوقی برای روزهای سختمان بود. آنچه بود و هست، بضاعتی است که شاید بتواند امید را برایمان یک قدم به سوی حقیقت پیش براند...