طرح بحث گفتوگوی ملی به ایام انجام مذاکرات هستهای بر میگردد. یک شب در مراسم افطار آقای روحانی پیشنهاد شد که این روش حل مسائل از طریق بحث و گفتوگو به سطوح داخلی نیز آورده شود. دولت یازدهم که با سختترین مخالفان جمهوری اسلامی وارد مذاکره شد و درخصوص مهمترین مساله یعنی انرژی هستهای گفتوگو کرد، چرا نتواند با کسانی که در انتخابات رقیب بودند و حالا در موضوعات گوناگون اختلافنظر دارند بحث و گفتوگو کند؟ بحث و گفتوگویی که بتواند در ایجاد فضای همکاری و وحدت نظر برای حل مشکلات مردم موثر باشد.
متاسفانه بسیاری از سیاستمدارانی که مسئولیتهایی دارند گاهی فحوای اصلی واژهها را تغییر میدهند یا به نوعی آن را از بین میبرند. چند روز پیش آقایان پیشنهاد گفتمان ملی میان جوانان را دادند. معاون اول رئیسجمهور در حالی در این باره سخن گفته است که جوانان ما به طور مدام با یکدیگر در حال گفتوگو هستند، ولی این نوع گفتوگوها آن اثرگذاری مورد نظر را ندارد. بیان چنین تفسیری، برآیندی جز فاصله گرفتن از اصل گفتوگوی ملی ندارد. تاکید بسیار بر این است که دولت خوب است به جز گفتوگوها در سطح بینالمللی، گفتوگوی ملی درسطح قوای سه گانه و نهادها و مراجع تصمیمگیر وتصمیمساز را نیز شروع کند و راه رفع اختلافات را هموار کند. همانطور که دستگاهی مسئول شد با مخالفان و معاندین در مورد یکی از حساسترین مسائل گفتوگو کند و با وجود همه کموکاستیها و کارشکنیهایی که در مسیر آن انجام شد به نتیجه قابل توجهی رسید، میتوان دستگاهی را مسئول گفتوگوی ملی کرد که این امر مهم را در داخل کشور به سامان رساند. همانطور که رئیسجمهور هم میتواند در سطح سران قوا این گفتوگوها را نه فقط به صورت سمبلیک که به صورت واقعی و در جهت حل و فصل مشکلات کشور آغاز کند.
جناحهای مخالف دولت در کشور را نمیتوان انکار کرد. اینها از آغاز انتخابات برای شکلگیری دولت حسن روحانی مخالفتها و موافقتهای مشروعی داشتند که در بسیاری از مواقع حتی این مخالفت را اعلام نیز کردند. لذا همانطور که قوه مجریه برای حل معضلات بینالمللی در مذاکرات جلسه 17 ساعته میگذارد و تحت نظارت سختترین فضاهای خبری مذاکره انجام میدهد، چقدر خوب است که این روش حل مسائل را به داخل نیز بیاورد. فضای پس از انتخابات، فضایی است که مخالفان در آن منتظر کوچکترین خطا و نقص در عملکرد دولت هستند تا به استناد نواقص و خطاهای ادعایی با دولت مخالفت کنند. آقای روحانی اگر ضمن دعوت از منتقدان خود مفاهیم و مسائل را با آنها مطرح کند این امید هست که بتواند با پیدا کردن راه حلی مناسب، به نتیجهای مشترک برای حل مشکلات مردم برسد. صحبت از گفتمان ملی یعنی ایجاد تفاهم بین موافقان و مخالفان دولت درسطح نهادها و قوای کشور.
از همینجا خوب است گریزی هم به این سخنان چندی پیش آقای روحانی بزنیم که: «هر مدیری باید به وظیفهاش عمل کند و اگر میترسد و نمیتواند یا از اخم این و آن هراس دارد، کنار برود...».
این حرفها هم مصداق همان عنوان گفتاردرمانی است که مخالفان آقای خاتمی راجع به ایشان میگفتند. روحانی با بیان این سخنان تنها ذهن مردم را دچار آشفتگی میکند. اگر وزیری یا مدیری خدای ناکرده نالایق است، ترسوست و کمکاری دارد دلیلی به ایجاد سردرگمی در جامعه نیست. میتوان آن را برکنار کرد. این نوع نقد از دستگاهها توسط رئیس دولت حتما لازم و بسیار موثر است ولی نه در انظار و به صورت تبلیغاتی. حتما باید به صورت خاص و موردی آقای روحانی به هر کسی که در هر سطحی از انجام وظایف عاجز است یا سرباز میزند تذکر دهد و برخورد کند و حتی اگر لازم است برکنار کند. ولی با این نوع طرح مساله این سوال پیش میآید که چرا رئیسجمهور مدیران خود را تضعیف و جامعه را دچار این آشفتگی ذهنی میکند؟ و اصولا خطاب او با کیست؟ او که میتواند با جلسهای حتی از مخالفان و موافقان خود در مسایل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی دعوت کند و بسیاری از مسائل کشور را بررسی و حتی حلوفصل نماید چه نیازی به اینگونه برخوردها و طرح مسائل ابهامآفرین هست. مسائلی که شخص رئیسجمهور باید مدیریت و حل کند چرا پشت تریبون اشاره شود و چه بسا به همین هم بسنده شود. اگر وزرا مشکل دارند چرا ذهن جامعه را آشفته کنیم؟ خوب تصمیم بگیرید. فکر میکنید مردم باید بیایند اقدامی کنند؟ بیعملی و پرحرفی متاسفانه رویهای شده است که در سطوح مختلف خودش را نشان میدهد. بهتر است از خودمان شروع کنیم. مردم و اصلاحطلبان یک بار کار خود را انجام دادند و با حضور خود از دولتی حمایت کردند که آنطور که فکر میکردند به همه اهداف و شعارها جامه عمل نپوشاند و همه آنچه میخواستند نشد. نمیتوان از مردم انتظار کار دیگری داشت. امروز هم این دولت محصول رای و حضور مردم و تلاش و تبلیغات اصلاحات و اعتدال است. نمیتوان توقع تفکیک میان اصلاحطلبان و دولتیها را داشت. جامعه همه را به یک نگاه میبیند. لذا هیچ مسئولی که مورد حمایت بوده است برای اصلاحطلبان تقدس ندارد. نباید فکر کنیم چون دولت را خودمان روی کار آوردهایم با رودربایستی بر اشتباهاتش نیز سرپوش بگذاریم. باید نقد کنیم ونارساییها را گوشزد نماییم، گفتوگوهایی انجام دهیم که در سرنوشت مسائل اجرایی کشور اثرگذار باشد. این اختلافات میان مسوولان در دستگاههای مختلف باید از طریق گفتوگوی ملی حل شود و بهتر است که خود رئیسجمهور به عنوان مسئول اجرایی کشور پیشقدم شده و شخص یا دستگاهی را مسئول این کار کند.