سیدحسین مرعشی، سخنگوی کارگزاران سازندگی ایران
مجلس شورای اسلامی در طول عمر خود دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است و ارزیابی عملکرد یک دوره مجلس به دور از نگاه به تاریخچه تحولات مجلس، چندان ارزیابی دقیقی نخواهد بود. اولین دوره مجلس در 7 خرداد 59 آغاز شد. میتوان مجلس اول را نیرومندترین دوره مجلس دانست، لذا همه شخصیتهای انقلابی و صاحبان سلیقههای مختلف از طیفهای متعدد در این مجلس حضور داشتند و دورهای سخت برای مجلس بود. مجلسی تاریخساز که در شرایط دشوار آن روزها توانست کشور را از بحرانهای شکننده و حوادث سال 60 خارج کند. به همین دلیل بود که امام خمینی(ره) تاکید کردند مجلس در راس امور است. در واقع مجلس اول بر محور سیاست شکل گرفت و تا پایان نیز بر همین محور بود. اما مجلس دوم با یک اشتباه تاریخی شروع شد. زیرا اقلیت نیرومند، پاک و نجیب و توانای مجلس اول را که آقای بازرگان و همفکرانشان را در بر میگرفت حذف کرد. حذف نیروهای جبهه ملی منشأیی برای تقسیم نیروها به دو گروه شد. این تقسیمبندی باعث شد که مجلس سوم در سال67 و با هدایت حضرت امام و پیگیریهای ایشان در اختیار گروههای چپ خط امامی قرار گیرد و چپهای انقلابی اکثریت قاطع را در مجلس به دست آورند. پس از رحلت امام راحل در سال 68، آیتالله خامنهای با انتخاب اکثریت اعضای مجلس خبرگان، رهبر انقلاب و ایران شدند. سال 70 که رسید، شورای نگهبان که اکثریت آن را اعضای جناح راست تشکیل میدادند، طرح نظارت استصوابی را برای اولین بار مطرح کرد. در واقع این طرح، نتیجه عکسالعملها به مجلس سوم بود. اجرای طرح نظارت استصوابی باعث حذف نیروهای چپ شد و جناح راست توانست با شعار «اطاعت از رهبری، حمایت از هاشمی»، مجلس چهارم را در اختیار بگیرد. آن ایام سالهای اولیه ریاست جمهوری آیتالله هاشمی بود و ایشان به عنوان رئیس جمهوری تازه نفس و پرشور بر سر کار بودند. با این حال، آن طور که به نظر میرسید، مجلس چهارم نتوانست یکدستی خود را تا پایان حفظ کند. زیرا از درون مجلس چهارم گروهی تکنوکرات به نام کارگزاران سازندگی ایران پا به عرصه سیاست گذاشتند تا یک رقابت جدید برای مجلس پنجم شکل بگیرد. در واقع کارگزاران سازندگی ایران، حزبی بود که در مجلس چهارم، راه خود را از جناح راست جدا کرد و اولین هسته اصلاحطلبی را در دل جریان نیروهای خط امام کاشت. معتقدم بعد از مجلس اول، مجلس پنجم، بهترین مجلس بود، چرا که در این مجلس اقلیت و اکثریت بسیار به هم نزدیک شدند. اقلیت نیرومندی از طیف کارگزاران و طیف چپ شکل گرفت و اکثریت هم در اختیار جناح راست بود.
مجلس ششم در سال 78 و در حال و هوای دیگری شکل گرفت. آقای سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور ایران شده بود و در دوم خرداد 76 توانست آرای بسیاری را از آن خود کند. آنچه کارگزاران در مجلس پنجم، کاشته بود، در دوم خرداد 76 برداشت کرد. کارگزاران سازندگی و چپهای خط امامی به یک طیف قدرتمند و نزدیک تبدیل شده بودند. اما این برادری و نزدیکی در مجلس ششم گسسته شد. علتش نیز مخالفت دوم خردادیها با کاندیداتوری آیتالله هاشمی در انتخابات مجلس ششم بود. آنها تخریب آیتالله را در دستور کار قرار دادند و بیشترین هجمه را در آن سالها علیه ایشان به کار گرفتند. بعد از آن نیز حوادثی در مجلس ششم اتفاق افتاد که باعث شد یکی از دو جناح اصلی کشور کاملا به حاشیه برود و مجالس هفتم و هشتم و نهم در اختیار اصولگرایان قرار گیرد. این یک جانبهگری به یکی از دغدغههای این سالها بدل شد چرا که این حذفها و سختگیریها منجر به بیکفایتی مجلس میشود و این اتفاق به تدریج افتاد و ما از مجلس ششم به بعد شاهد یک سیر نزولی طی شده هستیم.
انتخابات مجلس دهم اولین انتخابات بعد از پیروزی آقای روحانی در سال 92 است و همانطور که مجلس ششم تحت تاثیر انتخابات دوم خرداد 76 رقم خورد، مجلس دهم هم از انتخابات ریاست جمهوری تاثیر پذیرفت. اما این تاثیرپذیری در یک بستر بستهتر از انتخابات 76 رخ داد. بسیاری از نیروهای سیاسی نتوانستند در انتخابات ثبت نام کنند یا اگر ثبت نام کردند نتوانستند تایید صلاحیت خود را از شورای نگهبان بگیرند. با این حال اقلیتی که در این مجلس قرار دارد نسبت به مجالس 7، 8 و 9 از اقلیت نیرومندتری برخوردار است. سیاست بسیار مهمی که ما اصلاحطلبان برای مجلس دهم در پیش گرفتیم، این بود که تندروهای جبهه پایداری به اقلیت برسند. در واقع استراتژی اولیه ما این بود که در مجلس دهم بتوانیم با بسیج مردم در انتخابات، مانع از ورود تندروها به آن شویم. مجلس جای نیروهای تندرو نیست؛ جای عقلاست. جای نخبگان است. جای کسانی است که منافع بلندمدت نظام و کشور و مردم را در نظر میگیرند. نه جای کسانی که منافع جناحی را بر منافع ملی ترجیح میدهند. با این استراتژی، این هدف محقق شد و به همین دلیل، مجلس دهم نسبت به سه مجلس قبل از خود مجلسی میانه تلقی میشود. در مسأله برجام با رویکرد اعتدالی که مجلس هم در پیش گرفت، کمکهای شایانی به دولت شد. فراکسیون امید هم توانست بستر را برای موفقیت اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر فراهم کند که دستاورد بسیار مهمی بود.
در مجموع عملکرد مجلس دهم را به دلیل اینکه متعادلتر نسبت به سه مجلس قبلی بوده است موفق میدانم و در کل عملکرد فراکسیون امید را هم برای احیای جریان اصلاحطلبی در کشور از طریق فراهم کردن امکان حضور اصلاحطلبان در شورای شهر موفق ارزیابی میکنم. لذا متناسب با امکاناتی که اصلاحطلبان برای شکلگیری مجلس دهم داشتند و در بسیاری از حوزههای انتخابیه مجبور بودند از اصولگرایان میانه در مقابل اصولگرایان به ویژه پایداری حمایت کنند، در مجموع عملکرد فراکسیون امید را مثبت ارزیابی میکنم. چرا که باید به تنگنای سیاسی اصلاحطلبان، فشارها، برخوردها و مشکلاتی که رقیب به وجود میآورد، دقت کنیم. به همین دلیل است که میگویم فراکسیون امید توانسته برخی از بنبستها را بشکند و بهتر ظاهر شود.
البته فراکسیون امید دارای نقاط قوت و ضعف بسیاری هم هست. نقطه ضعف مهم آنها این است که امکان تبلیغ و ارتباطشان با بدنه رای را از دست دادهاند و تقریبا به نقطه صفر رسیدهاند. نمایندگان اصلاحطلب و ریاست فراکسیون باید توجه داشته باشند که اساس کار مجلس، ارتباط با مردم، پیگیری دغدغههای مردم و رأیدهندگان است. در این زمینه کوتاهیهایی دیده میشود. به همین دلیل نیز انتخابات سال آینده برای آنها بسیار مهم است. نماینده اصلاحطلبی که فقط در مجلس حاضر بوده اما دغدغه اصلاحطلبی و دغدغه مطالبه مردم را نداشته، بعید است بتواند آرای مردم را جذب خودش کند.
در رایآوری مجدد اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس دو عنصر نقش مهمی دارند: اول عملکرد مجلس و نمایندگان فراکسیون امید و دوم عملکرد دولت. اگر فراکسیون امید و همچنین نمایندگان مجلس بتوانند به کمک دولت بیایند و بار آن را کم کنند و از مشکلات مردم در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کم کنند، میتوانیم امیدوار به جذب رأی مردم باشیم. مردم و کسانی که به اصلاحطلبان رأی داده یا رأی میدهند، ماشینوار رفتار نمیکنند. آنها عملکردها را میسنجند، ارزیابی میکنند و بعد تصمیم میگیرند. البته نمایندگان مجلس کارهای بزرگی هم انجام دادهاند. به طور مثال حذف اعدامهای مربوط به مواد مخدر کار بزرگی بود که در مجلس گذشته نتوانست به سرانجام برسد. آنها، اصلاحات خوبی در قوانین داشتهاند. اگر اینگونه اقدامات به درستی اطلاعرسانی شود عملکرد مجلس دهم قابل قبول است.
در پایان لازم است متذکر شوم که نمایندگان فراکسیون امید هرگز نباید به تایید یا رد صلاحیت خود در انتخابات آینده فکر کنند. اگر دوستان و نمایندگان گرفتار این موضوع باشند که حتما تایید صلاحیت شوند، قدرتشان برای پیشبرد امور کاهش مییابد و این مسأله به پاشنه آشیل نمایندگان تبدیل خواهد شد.
منبع: روزنامه سازندگی