محمدعطریانفر،عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مقام معظم رهبری، دیروز در دیدار اقشاری از مردم، سخنان مهمی را که هم مخاطب داخلی داشت و هم پیام روشنی را به آن سوی مرزها منتقل میکرد، مطرح کردند. فرازهای سخنان رهبری از جهات عدیده قابل توجه و تاکید است، اما آنچه که مورد اهتمام اینجانب است، فقراتی از سخنان ایشان است که روی مسایل درونی و نحوه مدیریت و سیاستگذاری اجرایی داخل کشور تاکید شده است. به باور ایشان و از منظر بسیاری از صاحبنظران در حوزه سیاست و اقتصاد، اگرچه فشارهای تحریم دست و بازوی دولت را در پیشبرد اهداف توسعه کشور بسته و معضلاتی را به وجود آورده است، اما برخی ناکارآمدیها و سست شدن ایمان به آرمانهای ملی و تضعیف اراده است که مصائب را مضاعف نموده است. به زعم رهبری و از منظر عقل سیاسی، چنانچه بسترهای آشفته ذهنی مسئولان اصلاح شود و روحیه خسته و منفعل مدیران ترمیم گردد، دشمن ناتوانتر از آن خواهد بود که به اهداف بیشرمانه خود برسد. بیتردید دشمن از هر فرصتی از بیتدبیریها و خطاهای مدیران و گسستهایی که در اراده و انحراف در زاویه نگاه مسئولان به وجود آمده، بیشترین سوءاستفادهها را مینماید.
رهبری به درستی، دستگاههای اطلاعاتی، قوه قضائیه، مجلس و دولت را در انجام وظیفه هدفمند به نفع مردم با چشم باز و قدرت دید درست هشیار نموده و با دعوت همه ارگانهای کشور تقویت انسجام هیات حاکمه را برای توفیق در امر کشورداری به خصوص در شرایط حساس کنونی بنای توصیهها و تذکرات خود قرار دادهاند.
جامعه از حواشی اخیری که در اثر رویارویی نیروهای سیاسی، اجرایی و پارلمانی به وجود آمده ناراضی است، این حاشیهسازیها محصول عدم درک حساسیت فضای حاکم بر کشور از سوی افرادی است که باید تاثیرگذار و حلال مشکلات مردم باشند. مردم برنمیتابند مجلس که باید محل برخورد کارشناسی با مسائل باشد، محلی برای تسویه حساب شخصی گروهی گردد.
پایههای دوام و قوام حکومتها مطابق با آنچه در حوزه سیاست تعریف و ترسیم شده بر چهار بنیان استوار است. مشروعیت رکن اول است، نظام سیاسی با تکیه بر آراء مردم به قدرت میرسد و خود را وامدار و نماینده جامعهای میداند که توسط ملت به قدرت رسیده و مشروعیت خود را از ناحیه رای و موافقت مردم به دست میآورد.
رکن دوم کارآمدی نظام است. چنانچه نظامی ولو دارای مشروعیت باشد اما باید وظیفه خود را خدمت رسانی به مردم به عنوان ولی نعمت و صاحبان حق بداند، هر نظام سیاسی باید با کارآمدی و نقشآفرینی موثر ماموریتی را که از ناحیه مردم به عهده گرفته، به نحو مطلوب به فرجام برساند و با اثرگذاری، مردم را به مطالبات و نیازهای مشروعشان برساند.
رکن سوم، انسجام هیات حاکمه و یکپارچگی ساختار سیاسی است. همصدایی و همنوایی رهبران سیاسی و شخصیتهای موثر در عالی ترین سطح از قدرت سیاسی کشور، فاکتور مهم و ضروری است که مردم بر روی آن تاکید دارند و اختلاف و چندپارگی را در میان آنها بر نمیتابند.
اقتدار نظام رکن چهارم است. نظام وقتی با مشکلاتی روبهرو میشود باید بتواند با اعمال قدرت و به کارگیری ظرفیت موثر کاربست تدابیر، امری را که در قالب تصمیمات به آن باور دارد، عملیاتی کند.
نظام جمهوری اسلامی از ابتدا واجد هر چهار پایهی مشروعیت، کارآمدی، انسجام و یکپارچگی هیات حاکمه قدرت بوده است و توانسته با اقتدار کافی توان خود را به نفع مردم و علیه دشمنان بسیج کند، اما در این روزگار متاسفانه رکن سوم یعنی ضرورت انسجام در عالیترین سطح قدرت نزد افکار عمومی تا حدی مخدوش شده است. درست همان چیزی که در خلال سخنان رهبری از آن به کنایه اشارت رفته است.
این در حالی است که کشور در گذشته به مراتب با چالشهایی بزرگتر روبهرو بوده و با تدبیر و سلوک منطقی و حسن معاشرت، بسیاری از معضلات را از سر گذرانده است.
اخیرا بعد از مشکلات پیشآمده بر سر اجرای برجام، شاهد برخی رفتارها و رویکردهایی هستیم که از ناحیه دوستان انقلاب صورت میگیرد که دشمن از آن سوءاستفاده میکند بعضا دیده میشود در خانواده انقلاب نیروها رو در روی هم پنجه به صورت یکدیگر میافکنند و شرایط حساس را درک نمیکنند. در شرایط طبیعی و معمول که نظام از استقرار کافی برخوردار است ضرورت یکپارچگی و حفظ انسجام میان رهبران موثر در عالیترین سطح از جمله الزامات سیاسی نظام یک کشور به حساب میآید، اما اکنون که در شرایط شبه بحران به سر میبریم علیالقاعده باید بر انسجام هیات حاکمه جدیتر تاکید شود بهویژه اینکه در بخش کارآمدی هم دچار مشکل شدهایم. لذا باید با حساسیت و جدیت این نقیصه را مرتفع کرد.
اگرچه نظام جمهوری اسلامی همچنان دارای مشروعیت کافی است، اما نظامی که مشروع باشد و کارآمد نباشد یا انسجام هیات حاکمه خود را از دست دهد، ممکن است دچار معضلات جدی شود. بنابراین اگر نتوان با اقتدار کافی پایههای قدرت خود را در ارکان 4گانه مورد اشاره ثابت نگه داشت کشور با خطر روبهرو میشود.
امروز مجموعه اتفاقاتی که در عرصه مخالفت با رئیسجمهور یا مخالفتهایی که در حق نیروهای نظامی، مجلس، وزرا میشود یا آشفتگیهایی که در فضای سیاسی رخ میدهد، افکار عمومی را به این سمت سوق میدهد که نظام دچار نوعی آشوب و بههمریختگی در ساختارشده است و انسجام موجود در حال تضعیف است.
متاسفانه رودررویی برخی مسئولان واقعیتی را نشان میدهد که در مقام ارزیابی خطرناک و سم مهلک برای کشور است. چنانچه نهادهای سیاسی و قدرت اجرایی و پارلمانی ایران در مواردی با هم اختلافاتی داشته باشند، باید با بلندنظری از برخی از تصلب آراء و این نوع گرفتاریها فاصله گیرند و تصور نکنند پرده دریهای بیمحابا و برخوردهای شخصی انجام وظیفه و یا آگاهیبخشی برای جامعه است. مسئولان باید بدانند این رودروییها و به حاشیه کشاندن مسائل اصلی کشور نه تنها وظیفه نیست بلکه خطر بزرگ محسوب میشود.
بسیاری به وجود آمدن این فضا را نتیجه حذف نیروهای کارآمد در نظام تصمیمسازی در کشور میدانند که خود قهرا محصول رفتار دستگاههای نظارتی است که باعث شده توسعه نیروی انسانی با مشکل مواجه شود و نیروهای شایسته از حضور در صحنههای خطیر فعالیت بازبمانند.
متولیان و طرفداران توسعه معتقدند توسعهای قابل دفاع و ارزش است که متوازن باشد. یعنی در همه لایهها با یکپارچگی زمینههای مختلف پیشرفت را تجربه کند و حرکت به سمت جلو را به صورت متوازن و همگام پیش ببرد.
در بحث توسعه مهمترین بخش توسعه، متوجه حوزه منابع انسانی است، شاخصهای توسعه انسانی مهمترین رکن پیشبرنده چرخ توسعه است. منابع انسانی حامل نیروهای کارآمدی است که بار بزرگی از حرکت توسعه را به دوش گرفته و به پیش میبرد.
کسانی که متولی نظارت بر امر انتخابات هستند و کنترل بسترهای رقابت انتخاباتی را برعهده دارند، رویکردشان به گونهای است که نیروهای کارآمد و شایسته از حضور در عرصه رقابتها محروم میمانند. اینکه سخنگوی محترم شورای نگهبان میگوید شورای نگهبان دستگاه شایستهسنجی نیست حرف درستی است، اما آیا هیچگاه اعضای محترم شورای نگهبان به این موضوع اندیشیدهاند که چه سازوکاری در بحث نظارت به کار گرفتهاند که شایستهها در این صحنه نمیتوانند حضور یابند؟
انتظاری که از نهادهای نظارتی به ویژه شورای محترم نگهبان وجود دارد این است که در مقام احراز صلاحیت یا احراز فقدان صلاحیت آیا حقیقتا به موازین قانونی خود پایبند هستند و آیا نظریات شخصی و فردی برخی عناصر متنفذ و هدفدار را دخالت نمیدهند؟
امام خمینی (ره) میفرمود مهمترین رکنی که باید حرمت و حیثیت نهاد شورای نگهبان را رعایت و صیانت کند، خود اعضای شورای نگهبان هستند و ما به عنوان نیروهای دلسوز و حافظ حریم نهاد شورای نگهبان به این نظریه تأسی میکنیم و باورمان این است که رویکرد حوزه نظارتی تحت امر شورای نگهبان به گونهای است که بخش بزرگی از قاطبه نیروهای موثر که جزو شایستگان موجه و خدوم ملی قرار دارند یا خود را از حضور در رقابتها باز میدارند یا وقتی معدودی از آنان در عرصه رقابت حضور مییابند با تیغ تند حذف مواجه میشوند.
طبیعی است در شرایط حذف و طرد، نیروهای علاقهمند به نظام چون در سیاستورزی قائل به نسبیت هستند به سمت نیروهایی در لایههای زیرین روند که در بزنگاهها، قادر به مدیریت شرایط بحران نخواهند بود.
باید از نهادهای نظارتی بخواهیم زاویه دید خود را تغییر داده و اجازه دهند که دستگاه «شایستهسنجی» مردم درست کار کند.
آنگونه نباشد که مردم در مقام انتخاب بین بد و بدتر باشند. ما باید همیشه سازوکاری را در حوزههای نظارتی و اجرایی پیش گیریم که خوبترینها با هم رقابت کنند و مردم در مقام انتخاب خوب یا خوبتر قرار بگیرند. در چنین مدل انتخاباتی، کشور به بهترینوجه اداره خواهد شد.
اگر روال حضور نیروها در مواقف مدیریتی اسیر نگاههای تنگ گذشته باشد باید منتظر فاجعه بزرگی در حوزه منابع انسانی باشیم که به کشور لطمه میزند. در پایان باید هشدار داد با توجه به فشارهای خارجی و مشکلاتی که دولت با آن دست به گریبان است دوستان نادان لطمات بیشتری وارد میکنند افرادی که در مرجع قدرت دارای اختیار هستند رفتارهایی ازآنها مشاهده میشود که نشانگر غرق شدن در حاشیهها هستند و قدرت اهم و مهم کردن موضوعات را از دست دادهاند. وقت خود را صرف مسائل پیش پا افتاده کرده و از مسائل اصلی خود را معاف میکنند و متوجه نیستند که چه میگویند.
منبع: روزنامه سازندگی