فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی
شرایط فعلی معیشت مردم و سردرگمی ناشی از عدم اعتماد به سیاستهای دولت خصوصا سیاستهای اقتصادی و مالی موجود باعث دوری مردم از سیستم اجرایی و قانونگذاری شده است. حرکت اخیر مجلس در طرح سوال از رئیسجمهور و عدم قانع شدن نمایندگان از پاسخهای طرح شده نیز مزید علت این بیاعتمادی و سردرگمی شده است. در شرایط فعلی مشکلات و بحران اقتصادی اخیر دو دلیل اصلی دارد.1: خروج آمریکا از برجام و پیامدهایی که این خروج در پیش داشت .2: عدم کارآمدی نظام اقتصادی کشور در برخورد با این بحران. همه ما وضعیت بحرانی کنونی کشور را درک میکنیم. کشور، امروز در شرایط سختی قرار دارد و این شرایط خاص قطعا به انسجامی جدی میان سه قوه نیاز دارد تا بتوانند با همفکری، راه حلی برای مشکلات اقتصادی مردم بیابند. شرایط فعلی بسیار سخت است و اتفاقا یکی از توقعاتی که از رئیسجمهور در مجلس وجود داشت این نبود که به قول برخی رسانهها پردهها بیندازد و افشاگری داشته باشد بلکه توقع این بود که آقای روحانی در تشریح وضعیت اقتصادی به وضوح برای مردم و نمایندگان صحبت کند و دلایل این بحران را تشریح کند. به هرحال عزم ملی این است که سرمان را در برابر تحریمها بالا بگیریم اما نباید فراموش کنیم که خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمها باعث هجمه عظیم اقتصادی شده است. فشارهایی که باعث ایجاد یک تشتت غیرمنتظرهای در سیستم اقتصادی کشور هم شد. بنابراین به جای اینکه رئیسجمهوری در پایان هرموضوع به این نتیجه برسد که مردم در برابر برخی ترسها و جبههگیریهایی که دارند خودشان مقصر هستند، باید آمریکا و موضع آن را مقصر میدانست که واقعیت نیز جز این نیست. ما خوب میدانیم که بحران فعلی توسط آقای ترامپ رئیسجمهوری که توسط مردم ما انتخاب نشده ایجاد شده است. او باعث شد تا تمام امیدهایی که برای سرمایهگذاری در کشور وجود داشت از بین برود. اینها واقعیتهایی است که آقای روحانی باید در قوه مقننه مطرح میکرد. مردم حق دارند بدانند چه شد که تا این حد کشورشان به یکباره دچار بحران اقتصادی شد. موضع رئیسجمهوری در شرایط کنونی باید طوری باشد که با شفافیت هرچه تمامتر مسائل را برای جامعه تشریح کند. اگر شرایط بحرانی درک و توضیح داده شود، حتما دیدگاه مردم و نمایندگان آنها خیلی فرق خواهد کرد و موضعگیریهای عاقلانه را در پی خواهد داشت. اما متاسفانه هم سخنان آقای روحانی و هم پاسخهایی که وزرای ایشان در طی این مدت به مردم گفتند ابهامی ناشناخته داشت که باعث شد جامعه و نمایندگان به تقابل با قوه مجریه بپردازند. نکته قابل توجه دیگر این است که شاید مردم ابهامات را ندانند اما آیا نمایندگان مردم نیز درجریان نیستند؟ آیا وزرا در جلسات کمیسیونها و غیر علنی مجلس موضوعات را مطرح نکردهاند که چه اتفاقاتی در سیستم بانکی و اقتصادی کشور افتاده است؟ پاسخ این است که وزرا قطعا در جلسات خصوصی این شرایط را مطرح کردهاند. بنابراین نمایندگان بر مساله و بحرانهای پیش آمده واقف هستند. حال برای اینکه معلوم شود که قوه مقننه هم از بحرانها خبر دارد، وزرا و رئیسجمهور باید پشت تریبون مجلس برای مردم توضیح دهد که موضوع از چه قرار است تا همگان دلیل بحرانها را شنیده باشند. اما متاسفانه وزرای دولت هرگز برای مردم شفا فسازی نکردند. مثلا وزیر بازگانی به جای فرار از سخن گفتن با مردم حتما باید توضیح میداد که چرا قیمت پراید تا این حد سیر صعودی پیدا کرده است؟ تشریح مسائل قطعا باعث خواهد شد که اذهان عمومی راحتتر بحرانها را درک کرده و پذیرا باشد. لذا عدم اطلاعرسانی از جانب رئیسجمهور و سایر وزرای کابینه جامعه را در سردرگمی نگه میدارد و ایجاد مشکل و نارضایتی مضاعف میکند. مساله حائز اهمیت دیگر، نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند. آنها به عنوان افرادی که دانششان از عموم جامعه بالاتر است و دسترسی آسانتری به اطلاعات دارند باید با مردم در تعامل باشند تا بتوانند با وزرای مربوطه در طرح و برنامهای مشترک برای حل مشکلات همکاری کنند. الان دچار عدم هماهنگی میان قوه مجریه و قوه مقننه هستیم. نمایندگان مجلس از یکطرف قصد دارند تا مشکلات مردم را برطرف کنند اما از طرف دیگر نمیدانند که چطور باید این مشکلات را رفع کرد. هرگز در تاریخ 40 ساله جمهوری اسلامی سابقه نداشته است که 5 وزیر در کمتر از دو ماه به مرحله استیضاح کشانده شوند و دو نفر آنها هم از وزارتخانه عزل شوند. شرایط فعلی کشور و همچنین به این نحو استیضاح وزرا هم به هیچ عنوان عادی نیست. لذا برای اینکه از این عدم انسجام و عدم هماهنگی خارج شویم، آقای رئیسجمهور و وزرا بهتر است برای مردم شفافسازی کنند و با طرح و برنامهای مشخص پشت تریبون قوه مقننه حاضر شوند. اگر وزیری به مجلس برود و خنثی عمل کند به هر حال مجلس قانع نمیشود و این چرخه باطل ادامه خواهد داشت. مساله دوم، یعنی همان ناکارآمدی نظام اقتصادی، ربط مستقیمی به دشمن متخاصم ما و آمریکا ندارد. از دی ماه سال گذشته همزمان با زمزمههای دولت ترامپ مبنی بر خروج آمریکا هیچ طرح و برنامه درستی توسط تیم اقتصادی دولت پیشبینی نشد. چهار ماه فرصت تهیه طرح کارشناسی بود تا بحران اقتصادی را به حداقل برسانند اما نه تنها اثری از این جنس اقدامات کارشناسانه دیده نشد بلکه در همان زمان بانک مرکزی اعلام کرد قصد دارد تا سود سپرده را کم کند و مهمتر اینکه برای این تصمیم کاملا غیرکارشناسانه هیچ جایگزینی هم درنظر گرفته نشده بود. سادهانگاری است که فکر کنیم این سرمایههای سرگردان و نقدینگی زیاد بلافاصله در بخش تولید به کار گرفته میشد چرا که همه به مشکلات عدیده این راه و ناکارآمدی قوانین و مراحل فعالیتهای تولیدی اذعان دارند و نیز صاحبان سرمایه و نقدینگی غالبا افرادی بوده که تلاششان رسیدن به سود حداکثری در کوتاهترین زمان و به سادهترین راه است. این مساله باعث خروج سپردهها، از بانکها و سرمایهگذاری در زمینههای کمدردسر و زودبازده شد. لذا همزمانی خروج از برجام و کم کردن سود سپردهگذاری بانکها و خروج حجم بالای نقدینگی از بانکها علامت سوال بزرگی شد که تاکنون نیز پاسخی از آن دریافت نکردیم. چنین عملکردهایی از دلایل بارز ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت است که دلیل آن عدم انسجام و برنامهریزیای است که باید خصوصا توسط سازمان برنامه و بودجه به تیم اقتصادی دولت منتقل میشد. این دلیل انتقاد بسیاری از صاحبنظران نسبت به مدیریت سازمان برنامه و بودجه و عدم حضور یک اقتصاددان قوی بر مسند اینکار است. در بحرانهای اقتصادی پیش آمده بیشترین انتقادات به سازمان برنامه و بودجه وارد است و چون مجلس دسترسی آسانی به این سازمان ندارد سراغ شاخ و برگهای آن میرود. باعث تعجب است که چرا با تمام انتقادات سازندهای که به این سازمان میشود باز هم اصرار بر حفظ مدیریت سازمان برنامه و بودجه وجود دارد. چنین اقداماتی باعث میشود تا نمایندگان گمان بر نوعی لجبازی داشته باشند در نتیجه بهترین اقدام در کنار شفافسازی وضع موجود و دلایل آن، ترمیم تیم اقتصادی دولت است. ترمیم تیم اقتصادی هم لزوما جابهجایی وزرای صنعت یا اقتصاد نیست بلکه بهترین ترمیم در سازمان برنامه و بودجه میتواند اتفاق بیفتد. پذیرش این امر که همه ما سوار بر کشتی مشترکی هستیم و برای عبور از بحران و دریای طوفانی همت عالی و انسجام ملی لازم است و نیز پرهیز از جبهه گیریهای سیاسی در کنار ارائه برنامههای سازنده و انتقادات صحیح میتواند راهکار مناسبی در اختیار سیستم اجرایی کشور قرار دهد.
منبع: روزنامه سازندگی