ناهید تاج الدین، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
نشاط اجتماعی نیازی است که این روزها بیش از پیش در عرصه عمومی احساس میشود، نیازی که باید نسبت به آن دغدغهمند بود. چه آنکه به گواه رئیس سازمان بهزیستی کشور 34 درصد جمعیت کشور در سنین 19 تا 60 سال دچار اختلالات روانی هستند که نیاز به درمان تخصصی دارند، اختلالاتی که برابر تحقیقات در 70 درصد موارد همبستگی مثبتی با فقر داشته، فقری که بیش از هر چیز سبد هزینه خانوار را تحتالشعاع قرار داده است. بر اساس نتایج بانک مرکزی از وضعیت بودجه خانوار، گروه هزینهای «تفریح و امور فرهنگی» تنها 2 درصد از سبد هزینه خانوار را به خود اختصاص داده است. همانگونه که میبینیم سهم هزینههای تفریح در سبد هزینه خانوار بسیار ناچیز است، طرفه با آنکه با موج تورم در ماههای اخیر این سهم از این هم کمتر شده و عملا کاهش سهم هزینههای تفریح در سبد هزینه خانوار است که در گذر زمان خود را به شکل کاهش نشاط اجتماعی و افزایش میزان اختلالات روانی نشان داده است.
رویدادهای فرهنگی خیابانی از این رهگذر که خیابانی است و نیاز به تهیه بلیت ندارد میتواند کاهش سهم هزینه تفریح در سبد هزینه خانوار را جبران کند و به نوعی باعث ایجاد تفریح بیهزینه برای خانوادههای ایرانی شود. ضمن آنکه از چند ماه پیش نیز مجلس در صدد دو روزه شدن تعطیلات آخر هفته بوده. ما نیاز داریم که تفریح در ایران پایدار شده و برنامه منظمی پیدا کند و به بخشی از سبک زندگی مردم تبدیل شود و دو روزه شدن تعطیلات پایان هفته به این امر کمک میکند که تفریح بخشی از سبک زندگی مردم شود. اما مهمترین مشکل برای تبدیل تفریح به سبک زندگی مردم، هزینههای بالای تفریح در سبد هزینه خانوار است، هزینههایی که در نهایت حتی باعث بیاثر شدن طرح تعطیلات دو روزه خواهد شد و رویدادهای فرهنگی خیابانی با در نظر گرفتن همه هنجارهای اجتماعی و مذهبی میتواند این فقدان یا کمبود هزینهها را مرتفع کند.
رویدادهای فرهنگی خیابانی بستری برای به اشتراکگذاری نشاط اجتماعی است و مانع طبقاتی شدن تفریحات فرهنگی میشود، دسترسیهای فرهنگی را میان اقشار مختلف جامعه توزیع میکند و باعث میشود نشاط اجتماعی درگیر مفهوم طبقه نشود بلکه میان همه طبقات اجتماعی بطور متوازن توزیع شود. ضمن آنکه من در شرایط حاضر هنر را بخشی از پدافند غیرعامل میدانم، طرفه آنکه در شرایط خطیری بهسر میبریم؛ چهلمین سال انقلاب اسلامی را در شرایطی سپری میکنیم که بیم و امید فراوانی پیش روی ماست، از یکسو آرمانهایی را داریم که هنوز برای تحقق آنها، امید بذر هویتمان است و از دیگر سو چشم طمع دشمنان توسعه و پیشرفت ایران ما را احاطه کرده و راه عقلانیت را در حکمرانی جهانی پرسنگلاخ کرده است.
حاکمان بیعقل و جنگطلبان در سراسر دنیا از امریکا تا عربستان و اسرائیل ائتلافی نوشته یا نانوشته پیدا کردهاند و میخواهند خرمن امیدها و آرزوهای دموکراسیخواهان و توسعهگرایان را به آتش بکشند و چشم طمع ویرانگریهای آنها البته به ایران است. میان این همه فتنه و در میانه این آشوب جهانی، ایران در چهارراه تغییرات اجتماعی قرار گرفته و نسلهای نو با مطالباتی جدید صاحبان امروز ایران و انقلاب اسلامی هستند، صاحبانی که برای آینده ایران و انقلاب اسلامی هیجان ماندن و ساختن دارند. صاحبانی که اگر آنها را جذب نکنیم هیجان ماندن و ساختنشان به هیجان رفتن و خراب کردن بدل میشود. صاحبانی که بیش از پیش نیازمند امنیت روانی هستند و باید امید آنها را به آینده برانگیخت. صاحبانی که باید نسبت به نشاط اجتماعی آنها دغدغهمند بود. ضمن آنکه اگر نشاط اجتماعی را امروز به رسمیت بشناسیم قطعا از زیرزمینی شدن و به تبع آن آسیبخیز شدنش جلوگیری کردهایم، نشاط اجتماعی و تفریحات سالم مانع فراگیر شدن و ایجاد تفریحات ناسالم میشود و آسیبهای اجتماعی این تفریحات را به حداقل میرساند.
نباید از تجمع برای نشاط اجتماعی هراسید، کما آنکه با تصویب طرح «الزام شهرداری به تهیه مكان مناسب برای تشكیل اجتماعات اعتراضی شهروندان» در شورای شهر تهران، برای نخستینبار به شكلی عملی گامی مهم برای اجرایی شدن اصل ٢٧ قانون اساسی كه تاكید بر آزاد بودن برگزاری تجمعهای اعتراضآمیز غیرمسلحانه دارد، برداشته شد و به نوعی شورای شهر تهران حتی تجمع اعتراضی را نیز به رسمیت شناخت و همین به رسمیت شناختن موجب کاهش آسیبهای بعدی تجمعات اعتراضی میشود و آنها را از سایهروشن و فضای هاشورزده به فضای روشن انتقال میدهد.
برخورد ما با نشاط اجتماعی نیز باید بدینگونه باشد، باید دغدغهمندانه به فکر بالا بردن آستانه تحمل مردم باشیم. برابر گزارشهای پزشکی قانونی در تهران روزانه شاهد بیش از 200 نزاع خیابانی بودهایم و در اصفهان نیز در 9 ماهه ابتدایی سال گذشته بالای 29 هزار مراجعه به دلیل صدمات ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی داشتهایم. این نزاعها، تنها نزاعهایی است که منجر به تشکیل پرونده شده و عملا بسیاری از نزاعها نیز هست که برای آنها پروندهای تشکیل نشده است. با در نظر گرفتن این نزاعها متوجه پایین آمدن آستانه تحمل جامعه و ضرورتی به نام کنترل خشم میشویم. کما آنکه شهرداری تهران نیز در مقطعی به فکر دایر کردن کلینیکهای کنترل خشم افتاد و این مراکز در برخی نقاط و مناطق تهران نیز دایر شد اما به نظر میرسد برای کنترل خشم جامعه باید ایجابیتر از گذشته اقدام کرد و نشاط اجتماعی در همین راستا تعریف میشود. نشاط اجتماعی که همه هنجارهای اجتماعی و مذهبی را در نظر دارد و سلامت روان جامعه را تامین میکند.
منبع: روزنامه سازندگی