محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
سوال مهمی که ما در این ایام با آن مواجه هستیم، این است که فلسفه این عزاداریها و آشوبی که به تعبیر محتشم کاشانی در عالم ایجاد میشود، چیست؟
آیا هدفی جز زنده نگه داشتن یاد و راه اباعبدالله الحسین(ع) داریم؟ آیا بهدنبال چیزی غیر از این هستیم که تصویری عزتمندانه و سرشار از صفات نیکو و حکیمانه انسانی را، همانگونه که در ذات سالار شهیدان بود، به جهان ارائه کنیم؟ اگر هدف همین است پس نباید مطالب و وقایع تاریخی را به گونهای تصویر کنیم که آن شخصیت بیمانند تاریخی را تنزل و تخفیف بدهد. شهید مطهری در اثرماندگار خود، حماسه حسینی درباره این موضوع به صورت مشروح بحث کرده و بنده اینجا فقط به نمونهای از این تصویر اصیل که تحتالشعاع تحریفها قرار گرفته است، اشاره میکنم.
امام حسین(ع) مظهر و نقطه آخر و بلندای آزادگی، شجاعت، بینیازی و مردانگی است. چنین امامی نه از سر غربت و بیکسی التماس کمک میکند و نه از سرتشنگی درخواست آب، اینها همه از صفت اصلی اباعبدالله الحسین که هدایت است، سرچشمه میگیرد. حسین(ع) مصباح و مشعل هدایت و کشتی نجات است، یعنی او به دنبال افراد میآید که نجاتشان بدهد.
شما سرنوشت زهیر؛ دوستدار عثمان را که با علی(ع) بیمهری کرده است، ببینید. امام حسین(ع) با او هم مسیر است. زهیر هرچه میکند که از کمند حسینی بگریزد، نمیتواند و آخر امام حسین(ع) به دنبال او میفرستد تا نجات پیدا کند، حالا حسین(ع) که برای شهادت میرود و عاقبت کار را میداند، به یک نفر کمتر و بیشتر چه احتیاجی دارد؟ او که شب عاشورا همه یاران خود را دعوت به رفتن میکند، یعنی آنها به حسین(ع) احتیاج دارند نه اباعبدالله به آنها.
در روز عاشورا، زمانی که حضرت در حال شهادت است، برخی از سپاهیان کوفه برای ضربه زدن به ایشان به گودال میآیند و امام حسین(ع) به آنها میگوید برایم آب بیاورید تا شفاعتتان کنم، آنجا دیگر شهادت قطعی است، آب دردی از امام حسین(ع) دوا نمیکند اما باعث میشود یک نفر از گمراهی ابدی نجات پیدا کند و میبینیم بعضی از این افراد میروند و آب میآورند اما دیر میرسند و برای حسین کاری نمیکنند اما اباعبدالله برای آنها کار بزرگی میکند و آنها را از سپاه کفر و قتلهاش جدا میکند.
آب در صحنههای عاشورا یک راز و رمز است. علی اکبر، فرزند ارشد امام حسین(ع) و از شجاعترین مردان عرب، در مقاتل است که هنگامه نبرد از میدان بازمیگردد و از پدر آب طلب میکند، آیا علی اکبر نمیداند در خیمهها آب نیست؟ او که پس از جیرهبندی آب، به همراه عباس سهم آب خود را به کودکان بخشیده، از پدر آب نمیخواهد، بلکه اجازه رفتن به سوی شهادت را طلب میکند و امام حسین(ع) میفرماید، برو که بهزودی از دست جدم رسول خدا سیراب میشوی.
حتی در حادثه شهادت علی اصغر(ع) نیز موضوع آب نیست، سیدالشهدا زمانی که شیرخواره خود را به روی دست بلند میکند، میفرماید این طفل همانند ماهی تلظی میکند، یعنی اگر آبش بدهید میمیرد و اگر آبش ندهید هم میمیرد، این دست هدایت حسین است که به صورت شیرخوارهاش به سوی کوفیان گشوده شده و پاسخ این هدایت را با تیر میدهند.
لحظه لحظه عاشورا، تصاویر بینظیری از هدایت، عقلانیت، مهربانی و عطوفت است، روزی که برای بشر در تاریخ بینظیر است و هدف عزاداریها باید رساندن پیام حسینی به همه انسانهای آزاده در طول تاریخ باشد که آنها هم بتوانند با کاروان هدایت همراه شوند.
منبع: روزنامه سازندگی