یادداشت

تخلیه تورم

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران

این روزها اقتصاد ایران به واسطه جنگ اقتصادی‌ای که از سوی آمریکا علیه ایران آغاز شده است، نوسانات عجیبی را به خود می‌‏بیند. می‌‏توانیم صریح‌تر بگوییم که اقتصاد روزهای ناخوشی را سپری می‏‌کند تا در صورت اتخاذ یک تصمیم و یک نظر واحد از سوی مدیران ارشد کشور به یک آرامش نسبی برسد. در این روزهایی که خبرهای مختلفی از ناخوشی اقتصاد روانه می‌‏شود خبرآمد که بورس رکوردشکنی داشته و دارد. ماجرا چیست و چرا در‏حالی‏که اقتصاد دچار شوک‏‌های بسیار منفی می‏‌شود بورس رشد می‏‌کند؟ عموم کارشناسان و اقتصاددانان می‌‏دانند که در علم اقتصاد، بورس به بازاری گفته می‌‏شود که قیمت‏‌گذاری و خرید و فروش کالا و اوراق بهادار در آن انجام می‌‏پذیرد و در یک طبقه‏‌بندی کلی شامل بورس کالا و اوراق بهادار است. بورس از طریق جذب و به کار انداختن سرمایه‏‌های راکد، حجم سرمایه‌‏گذاری در جامعه را بالا می‌‏برد و بین عرضه‏‌کنندگان و تقاضاکنندگان سرمایه ارتباط برقرار می‏‌کند. به عبارتی معاملات بازار سرمایه را تنظیم می‌کند و با قیمت‌‏گذاری سهام و اوراق بهادار تا حدودی از نوسان شدید قیمت‌‏ها جلوگیری می‌‏کند.

اما بازگردیم به سؤال اول که چرا ما شاهد رکوردشکنی بورس هستیم. در واقع در ماه‏‌های گذشته بر اثر افزایش قیمت‏‌ها، بازار دلار، سکه و مسکن به نقاط بحرانی رسید به نحوی که بازیگران کوچک که پشتوانه مالی آنچنانی نداشتند از معامله در این بازارها خودداری کردند و به سمت بورس رفتند. چون اولا ترس از تداوم نوسان قیمت و از بین رفتن سرمایه در این بازارها وجود داشت و دوما می‌‏توان در بازار بورس با سرمایه خرد هم فعالیت کرد. در واقع سرمایه‏‌های خرد که بین 500 میلیون تا یک میلیارد تومان است می‌‏تواند در بازار بورس نقش‏‌آفرین باشد. در واقع بازاری که خفته بود و قیمت‌‏ها در آن خیلی بالا نبود، با افزایش قیمت ارز تحت تاثیر قرار گرفت به نحوی که هم تقاضا و هم ارزش دارایی‏‌ها زیاد شد و شاخص بورس رشد کرد. البته این اتفاق بر مبنای سودآوری نیست بلکه براساس افزایش دارایی‌‏هاست.

فراموش نکنیم که شاخص یک معیار آماری است و تغییرات در یک اقتصاد یا بازار بورس را نشان می‌‏دهد. در مورد بازار‏های مالی، شاخص یک سبد فرضی از کلیه سهامی است که در آن بازار خریدوفروش می‌‏شود و میانگین تغییرات قیمت همه سهام را نشان می‌‏دهد.

با وجود این، نمی‌‏توان رشد شاخص بورس را واقعی دانست،چرا که این تغییرات در بورس حاصل تغییر نرخ ارز در کشور است. پیش‏ از این سرمایه‌‏گذاری‏‌ها و تولیدات براساس دلارهای 1هزارتومانی و حداکثر 3700 تومانی انجام می‌‏شد، درصورتی که اکنون تولیدات و سرمایه‏‌گذاری‏‌ها حداقل بر اساس دلار 8 هزار تومانی شکل می‏‌گیرد. بنابراین شاخص بورس تغییر نکرده ‏است، بلکه ارزش ریال افت داشته است. بنابراین اتفاق خاصی در اقتصاد ایران رخ نداده است و این رقم شاخص بورس نشانه رشد اقتصادی نیست.

البته از این جهت که منابع و سپرده‏‌ها به بازار سرمایه منتقل و ارزان شود اقدام مثبتی است اما تحولی در اقتصاد ایران ایجاد نمی‏‌کند. جز اینکه قیمت‏‌های نسبی تغییر کرده است و این شاخص‏‌ها به معنی تبعیت بازار از تورم است که نقشی در رشد اقتصادی‏ ندارد. با این تفاسیر می‌‏توان گفت، هیچ اتفاق مهمی در بازار سهام ایران رخ نداده است، بلکه تخلیه تورم درحال وقوع است. همانطور که نرخ کالاها افزایش یافته، سهام هم به عنوان یک کالا در حال تطبیق خود با نرخ‏‌های جدید بازار است که کاملا واقعی است و حباب تلقی نمی‏‌شود.

اکنون حجم زیادی از ماشین‌آلات و سرمایه‏‌گذاری‏‌های فیزیکی و مواد اولیه در شرکت‏‌ها وجود دارد که با دلارهای بسیار ارزان تهیه شده‏‌است و درحال حاضر این کالاهای تولیدی کارخانه‏‌ها،حداقل با دلار 8 هزارتومانی ارزیابی و قیمت گذاری می‌‏شود.این درصورتی است که انتظارات نسبت به درخواست ارز هم رو به افزایش است که سبب می‏‌شود، نرخ ارز مجدد در بازار آزاد نسبت به بازار ثانویه دو برابر شود که این موضوع در بورس تاثیرگذار است و شاخص بورس را دچار تغییروتحول کرده است.

مسئله دیگری هم که می‏‌توان در زمینه رشد شاخص بورس دخیل دانست، مواجهه جامعه با پدیده پول داغ است که در این شرایط افرادی که پول و سرمایه نقدی دارند ترجیح می‏‌دهند آن را با توجه به افت ارزش ریال به کالا یا سهام تبدیل تا بتوانند سرمایه خود را حفظ کنند و این امر موجب درست شدن صفوف خریدار و افزایش تقاضا شده است.

نکته تاثیرگذار دیگر در افزایش شاخص بورس حجم نقدیگی موجود در جامعه است. نقدینگی ایران همواره در حال رشد است و به 1هزار و ششصد میلیارد تومان رسیده است که مسئله قابل تاملی است،لذا این نقدینگی دیگر به سودهای معمول بانک‏‌ها قانع نیست و به دنبال مسیرهایی می‌‏گردد که سود بالاتری کسب کنند.بنابراین این سرمایه وارد بورس می‌‏شود در‏حالی‏که حجم بورس به معنای واقعی بزرگ نشده است.

اکنون موقعیتی است که باید صدها پروژه جدید وارد بورس شود و کمک کند که این نقدینگی را جذب کنند و بتواند رشد شاخص را تعدیل کنند. بنابراین ضروری است وزارتخانه‏‌هایی که می‌‏توانند به اقتصاد ایران کمک کنند پروژه و طرح داشته باشند،لذا رشد شاخص بورس باید منطقی باشد. بنابراین مجموعه تاثیر‏گذار در رشد شاخص بورس، تخلیه حباب تورم،پول داغ و ثبات نرخ شرکت‏‌ها در بازار است.

در شرایط عادی بحث سوددهی است که در رشد نرخ بورس دخیل است. به طور طبیعی رشد شاخص بورس باید از طریق سود حاصل از تولید شرکت‏‌های فعال در بورس فعالیت تامین شود نه اینکه سود ناشی از افزایش قیمت نسبی در دارایی‏‌ها نرخ آن را افزایش دهد. اما امروزه سفته‌بازی و تغییر پایه قیمت‏‌های ریال نسبت به ارز خارجی است که تحولات را دامن زده‏‌است و این نشانه مثبتی در رشد اقتصاد ایران نیست.

بورس اگر واقعی باشد و حباب نباشد می‏‌تواند منابع را برای تحقق اهداف رشد اقتصادی وکنترل تورم تجهیز کند. در واقع بورس نماد تقویت سرمایه‏‌گذاری است و سرمایه‌‏گذاری نماد افزایش ضریب پس‌انداز است. یعنی در جامعه باید پس‌انداز گسترش یابد و پس از آن منجر به سرمایه‏‌گذاری شود که در نهایت سرمایه‏‌گذاری نماد بورس و بازار شود. اکنون بازار در حال تطبیق خود با قیمت‏‌های جدید است و این به مثابه تجهیز منابع جدید و سرمایه‏‌گذاری برای رشد اقتصادی کشور هم محسوب نمی‌‏شود.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی