فاطمه مقیمی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
شرایط امروز کشور نشان دهنده این است که پیشبینیهای انجام شده و برنامههایی که به ظاهر اعلام میکردند هیچکدام عملی نشد. عدم تدوین یک برنامه درست در ستاد اقتصادی دولت و سازمان برنامه و بودجه، سرعت افزایش ارز را نگرانکننده کرده است. خبرها را اول در فضای مجازی و بعد در کوچه و خیابان میشنویم و میبینیم که انگار همان خبرها اتفاق هم میافتد. زیرا خودمان هستیم که به چنین مسائلی دامن میزنیم. هنوز دلار 21 هزار تومان نشده، در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شایعه میشود که قرار است افزایش یابد. بنابراین برخی مردم برای اینکه عقب نیفتند فکر میکنند که هرچقدر پول دارند باید به ارز تبدیل کنند. بازار، بازار عرضه و تقاضاست و در تلاطم آن، خودمان هستیم که ارز را بالا میبریم. اما کنترل هجوم از سمت جامعه باید از سمت دولت اتفاق میافتاد. اینکه بگوییم دولت ورشکسته شده است پس به دلیل آسیبی که دیده است نتوانست موفق باشد درست است اما همه نگران آینده اقتصاد کشور هستیم. شاید مردم و بسیاری تحلیلگران قانونگذار و مجری برنامهها نباشند ولی افرادی هستند که در همین جامعه زندگی میکنند. شاید از خرج روزانه و خواستههایمان حاضر باشیم گذر کنیم اما این گذشت با تدوین و برنامه درست به سرانجام میرسد و نه با بادی به هرجهت بودن. اگر تاکنون برنامهای هم تدوین شده در تخیل بوده و کار اجراییای صورت نگرفته است. دولت در کنترل و مهار مسائل اقتصادی هیچ قدرتی از خود نشان نداد و این درحالی است که این بحرانها راهکار داشته و البته هنوز هم دارد. فقط مسئولان باید گوش شنوا داشته باشند، زیرا چنین بحرانهایی با کلام و گفتوگو حل نخواهد شد. در منطقه و خاورمیانه خیلی کارها میتوانستیم انجام دهیم تا به راحتی از بند دلار و یورو رهایی پیدا کنیم. اما این در صورتی است که تامل جدیای در این باب انجام پذیرد. تیم اقتصادی دولت باید با هوشیاری بیشتر بحرانهای ارزی را مدیریت میکرد. هرچند این فرصت هنوز هم در اختیار دولت وجود دارد تا تصمیمات منطقیتر و مدیریتتر شدهای را در خصوص بحرانهای پیش آمده برای کشور به ویژه بحران ارز اتخاذ کند. بنابراین مجموعه اقتصادی دولت باید کارآمدی بیشتری از خود نشان میداد و با تصمیمات عجولانه در این موارد به بحرانها دامن نمیزد. اقتصاد ایران اقتصاد دولتی وابسته به نفت است. چنین سیستمی باعث شد که نتوان هیچ نرخ ثابتی را در اقتصاد برنامهریزی کرد یا در یک بازه زمانی عدد و قیمتی را ثابت نگه داشت. بحث بازار آزاد زمانی نتیجه میدهد که تمام شرایط اولیه برای به وجود آمدن رقابتی درست شکل بگیرد، اما متاسفانه هیچوقت نتوانستیم آزادی اقتصاد را آنطور که باید شکل دهیم. بنابراین زمانی که درصدد بودند ارز را تکنرخی کنند، نه تنها یک نرخ نداشت بلکه چندنرخی هم شد. گرچه آقای روحانی و مشاور اقتصادی ایشان میگویند که فقط 5درصد اقتصاد ما مربوط به ارز است ولی در عمل میبینیم که 95درصد به ارز و دلار ارتباط دارد. تمام این مسائل ناشی از عدم تثبیت نرخ ارز است که موارد دیگر نیز از این نوسان تاثیر میگیرد. بحران تورم در راه است.اگر دولت به طور جدی رسالت کنترل وضعیت اقتصادی را به عهده بگیرد به طور حتم میتواند این تورم را به صورت واقعی کنترل کند. زیرا نمیتوان برای تورم عدد داد و تنها برنامهریزی دولت است که میتواند آن را تعیین کند. اما اگر بگوییم که تورم قابل کنترل نیست آن وقت باید گفت دولتی که قدرت کنترل شرایط اقتصادی را نداشته باشد منطقی نیست. در کنار اینها، مدتی است که بحث تفکیک وزارتخانهها بالا گرفته و برخی گمان میکنند که در صورت تفکیک وزارتخانههایی مانند صمت و تعاون بار مالی دولت کاهش پیدا میکند، این درحالی است که چنین موضوعی چند سال در دستور کار مجلس قرار گرفت و نمایندگان به اقدام وزارتخانهها رای دادند، حال به جایی رسیدهایم که میخواهیم تفکیکشان کنیم. تفکیک هزینه را کمتر نمیکند، کما اینکه ادغام هم هزینه را کمتر نکرد. مگر افرادی از وزارتخانهها در این مقطع زمانی کم شدهاند که بخواهیم با تفکیک به نوعی هزینه را کم کنیم. تنها هزینهای که کاهش پیدا میکند هزینه زمان است زیرا وزارتخانهها تخصصی کار میکردند. اکنون بسیاری از افرادی که در وزارتخانههای مشترک ادغام شده قرار گرفتهاند مربوط به بخش خاصی نبودند ولی با ادغام وزارتخانهها در آن بخش متولی شدند. متاسفانه هرچند مدتی خودمان را به تفکیک و ادغام سرگرم میکنیم و این درحالی است که اگر به جای اینکارها «تکلیف» داشته باشیم گام بلندتری میتوانیم برداریم. تکلیفی که برنامهریزی شده و مشخص باشد. هر روز نحوه بخشنامههای جدید در هر وزارتخانهای گریبان بخش خصوصی را میگیرد و مسئولان به هر طریقی قصد دارند تا ایدههای خودشان را پیاده کنند در نتیجه روشی که تا دیروز پیش گرفته میشد به ناگاه مطرود میشود. یعنی جز آزار و اذیت برای ارباب رجوع و کسانی که در ارتباط با آن وزارتخانه مربوطه درگیر کار هستند، چیزی نخواهد داشت. در شرایط حاضر کشور که دولت برای خروج از بعضی از بنبستها به نوعی تفکیک متوسل شده، این تفکیک برخلاف سیاستهای کلی است و در این شرایط برای دولت هزینه دارد و من اعتقاد دارم که تفکیک نمیتواند آن نارساییهایی که ما فکر میکنیم وجود دارد را برطرف کند. مشکلات سیاست خارجی و بینالملل به جای خود اما انگار همه ما به نوعی ناراحتی درونیای رسیدهایم که فقط با بینظمیها و نبود برنامه درست دیگران را اذیت میکنیم. متولی این کار رئیس دولت است. او میتواند با برنامهریزی و تصمیمات درست کاری کند که بسترهای اقتصادی قابلیت درست خودشان را اجرا کنند. اجرا ممکن است توسط یک دستگاه باشد اما مردم به عنوان ارباب رجوع یک سیستم در تنشزدایی یک ارتباط و اجرایی شدن صورتمسالههای کاری کمک میکنند. امیدوارم که با اینهمه تاخیر تصمیمی به موقع و درست گرفته شود. بحث فقط مذاکره نیست. ما اول باید سکان کشور خودمان را نگه داریم بعدا به فکر دیگران باشیم. درعین حال نباید دنیای بیرون از مرزهای کشور را نادیده بگیریم. سیاستهای تحریمی به هرحال تاثیرگذار است. نمیتوانیم خودمان را از مسائل بینالمللی جدا کنیم ولی باید برای شرکای تجاریای که در بازی تحریم در جانب برد-برد معاملات اقتصادی با ایران قرار میگیرند هم برنامهریزی مشخصی داشته باشیم تا سیاست را با آنها بر مبنای تجارت متعادل پایهریزی کنیم. با تمام این تفاسیر باز هم همه چیز به تصمیمگیرندگان برمیگردد. اقتصاد کشور نیازمند برنامهریزی و تغییر ساختاری جدی است تا هرچه سریعتر از این ورطه هولناک نجات پیدا کند. اصل قضیه این است که دولت باید در بخش اقتصادیاش تصمیمی درست بگیرد زیرا اگر بخواهد به همین منوال ادامه دهد، وضع بدتر خواهد شد و نباید هیچگونه انتظاری از شرایطی بهتر در آینده داشته باشیم.
منبع: روزنامه سازندگی