سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
جهش دوبارهی قیمتها آغاز شده است و مردم این روزها با گرانی و بحرانهای فراوانی دستوپنجه نرم میکنند. اولین پرسش و شاید مهمترین پرسش این است که چه باید کرد و مسئولان اقتصادی دولت چه میکنند؟ در اولین نظر میتوان به این نکته اذعان داشت که برای عبور از شرایط فعلی، نیازمند یک عزم ملی هستیم. دولت باید طراح و ایدهپرداز آن باشد و این به شرطی است که تمام قوای حکومتی، نهادها، رسانهها و روشنفکران به میدان بیایند تا از بحران عبور کنیم. اما آیا چنین امری ممکن است؟ برای پاسخ به این پرسش کمی تامل کنید. باید وضعیت امروز را بسنجیم و ببینیم که در چه وضعیتی هستیم. واقعیت این است که ما توامان درگیر دو جنگ بزرگ و سهمگین هستیم. در دو جبهه به ما حمله شده است. از یک سو به علت خروج آمریکا از برجام و فرمان ترامپ برای تحریمهای ایران، درگیر یک جنگ اقتصادی شدهایم و از دیگر سو یک جنگ روانی جدید گریبان کشور را گرفته است. پنهان نیست که در جنگ اول با چه کسی رودررو هستیم. با امریکای ترامپ و سیاستهای او و نیز ماموریتی که به اسراییل و عربستان سپرده است. اما در جنگ دوم با چه کسی روبهرو هستیم؟ اینجا با کسانی روبهرو هستیم که در داخل کشور به این جنگ روانی دامن میزنند. این جنگی است که علاقهمندان بحران، در حال حاضر در ایران به وجود آوردهاند. در این دو میدان، از یک سو نیروهای دولت کمتوان هستند و از دیگر سو نظام و ایران هدف قرار گرفته است. پنهان نیست که کسانی خوابهای آشفتهای برای کشور دیدهاند. آنها از سستیهای دستگاههای مربوطه، بیتوجهی صداوسیما و اشتباهات دلسوزان و دلواپسان برای ضربه زدن به اقتصاد استفاده میکنند. وقتی کالاهای ضروری مردم را دولت با ارز 4200 تومان عرضه میکند، پس چه عواملی باعث میشود که ارز به این شدت بالا برود؟ پاسخ همان عدهای هستند که احتکار میکنند، ارز بیرویه میخرند و بسیاری از اقلام را برای سودجویی از مرزها قاچاق میکنند. متاسفانه عدهای تحت تاثیر رسانههای غربی مانند من و تو و بیبیسی هستند که پولشان را از آمریکا و سعودیها تامین میکنند. اینها رسانههایی هستند که برای چنین شرایطی ساخته شدهاند. سالها عربستان و اسراییلیها هزینه این شبکهها را برای این روزهای ایران پرداختهاند. در نتیجه آنها هم دائما در حال تشویق جامعه ما برای احتکار و خرید دلار هستند زیرا خوب میدانند که با این کار چه ضربه مهلکی به اقتصاد کشور وارد میشود. سوال قابل تامل در این شرایط این است که چرا صداوسیمای ملی ما فرصتی برای شخصیتهای علمی و موثر فراهم نمیکند تا با تحلیل و روشهای تخصصی مردم را راهنمایی کنند. مگر انبارهای کارخانهها چقدر گنجایش دارد که مردم برای چندماهشان خرید کنند و آنها نیز بتوانند هرماه کالاها را تامین کنند. با افزایش احتکار در جامعه بالاخره درجایی، کارخانهها هم کم میآورند. بنابراین نمایندگان مجلس، مسئولان، روزنامهنگاران و همه صاحبنظران باید بسیج شوند تا با قرار دادن مردم در جریان امور، واقعیتها و محدودیتها را توضیح دهند. در اینجاست که مردم ایران خودشان تصمیم میگیرند مسائل را حل کنند و به میدان بیایند. زمانی هم که مردم به میدان بیایند دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد. سخنرانی با متانت هفته گذشته رئیسجمهور صحنه بسیار روشنی برای جامعه بینالمللی بود. دنیا سخن ما را فهمید، درحالی که رئیسجمهور امریکا با بدترین ادبیاتها و در عزلت همه دنیا را تهدید و برایشان گردنکشی کرد. لذا اگر مردم ایران حضور پررنگی در صحنه داشته باشند، خیلی راحت از بحرانها عبور میکنیم و هیچ مشکل بنیادیای نخواهیم داشت. زیرا فروش نفت ایران هرگز به صفر نمیرسد؛ اگر هم برسد، حداقل 30 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داریم که میتوانیم با آرامش زندگی کنیم. درحال حاضر بیش از هرچیزی نیازمند عزم ملی هستیم که بانی آن هم آقای روحانی هستند. البته بابت این موضوع کمی هم از رئیسجمهور گلهمندیم که همه امکانات را تا این لحظه برای مام وطن به کار نبستهایم. پس چقدر خوب است که آقای روحانی در سطح نظام، رهبری و سیاسیون مختلف بانی عزمی همگانی شوند. در همین مسیر دولت را هم باید ترمیم کرد. سیاست روشن آقای روحانی با دنیا و مذاکره بینالمللی، سیاستی بود که مردم ایران آن را تایید کردند و با موفقیت هم انجام شد. آمریکاییها این دستاورد را به سخره گرفتند و تمام تلاششان را برای بهم زدن گفتوگوها به کار بستند و درآخر هم همه چیز را بهم زدند. آمریکاییها با قلدری و زورگویی درجهت تامین خواستههای عربستان و اسراییل حرکت میکنند. لذا چرا مردم ایران نباید توجیه بشوند و درجریان این فشارها قرار بگیرند. اگر به جامعه نگوییم، مردم گمان میکنند که مسئولان کوتاهی کردهاند. عدم گفتوگو با مردم خودمان ضعفی است که این روزها از خودمان نشان میدهیم. امام (ره) جایی گفته بودند: «هرکجا مشکل پیش آمد مردم را به صحنه بیاورید تا مشکلات حل شود». نکته مهم این است که آقای روحانی باید نقش تاریخی خود را در این مقطع از زمان در ایران به بهترین نحو ایفا کنند و بدانند که تسلیم مشکلات شدن راهکار درستی نیست. این درست است که ایران شرایط نرمالی ندارد ولی اینکه فکر کنیم راهی وجود ندارد هم درست نیست زیرا راهکارهای بیشماری پیش روی دولت است که باید آنها را به کار گیرد. مانند ترمیم کابینه و تغییر روشهای گذشته. اکنون باید هرکاری که امید ایجاد میکند انجام داد. حتی اگر تغییر رئیس صداوسیما هم بتواند نقشی در بالا بردن سطح امید جامعه داشته باشد باید ایشان را نیز تغییر داد. در شرایط کنونی دیگر اشخاص مهم نیستند بلکه فقط مردم مهمند. باید کشورمان را محکم اداره کنیم. دولت درحال حاضر وزرای کار و اقتصاد، سخنگو و سفیر ایران در چین و هند ندارد. وزیر صنعت و معدن هم کاملا بلاتکلیف است. برخی فکر میکنند که باید روحانی استعفا دهد زیرا گمان میکنند که ایشان نتوانسته شرایط اقتصادی را آنطور که باید اداره کند. اما این سخن درستی نیست. رئیسجمهور باید بماند و به انجام وظیفه ملی و اسلامی خودش بیشتر توجه کند. بالاخره ضعفهایی وجود داشته که متاسفانه باعث شده است دشمنان دندان تیز کنند. ضعفهایی که با مدیریت و برنامهریزی درست میتواند از بین برود. بحث تغییر استانداردها نیز این روزها از کارهای مهمی است که وزیر کشور باید به نحو احسنت آن را انجام دهد. استفاده از استاندارهای محبوب و باانگیزه باعث میشود که مردم نفسی راحت بکشند و گمان کنند که استاندار از جنس خودشان است. آقای روحانی نیز تعدادی از وزرا را متناسب با تخصصشان انتخاب کنند زیرا وزیر سرآمد بخشی است که برعهده دارد بنابراین با مسئولانی معین شوند که بتوانند وقت بگذارند و برای برطرف کردن بحرانها تلاش کنند. کشور ایران نخبگان و متخصصان زیادی دارد که حاضرند با رئیسجمهور همکاری کنند. حتی لازم نیست که پستی هم داشته باشند بلکه مهم این است که آقای روحانی از همفکری و حمایت آنها استفاده کند. چرا الان دانشگاههای کشور فعال نیست و احزاب به اندازه کافی با محیطهای دانشجویی گفت وگو نمیکنند؟ دشمن فتنهای را راه انداخته تا با همکاری امریکا و عربستان به مردم ایران فشار وارد کند. بنابراین اگر ه مردممان علاقهمندیم باید بگذاریم که همگان به میدان بیایند. چرا روشنفکران، سیاستمداران و دانشجویان برای مردم مظلوم ایران توضیح نمیدهند؟ باید به جامعه امید دهیم. نباید مردم را تنها بگذاریم. باید جامعه را شاد و آرام کنیم و به هرحال طبیعی است که در این شرایط افکار عمومی به سمت رسانههای بیگانه کشیده میشوند و جنگ روانی برآنها تاثیر بیشتری خواهد گذاشت.
منبع: روزنامه سازندگی