احمد حاتمی یزد، عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اخیرا آقای ظریف وزیر محترمه امور خارجه ایران از توافق هفت بانک مرکزی اروپا برای ایجاد راهکار ویژه مالی با ایران خبر دادهاند. وزیر خارجه ایران گفته است آنچه به ایران ربط دارد، در آیندهای نزدیک انجام میشود اما آنها میخواهند مؤسسهای تشکیل دهند که فراتر از ایران بتواند کار کند. این کار ممکن است بیشتر طول بکشد.ظاهرا این راهکار ویژه فقط برای اروپا نیست، بلکه سایر کشورها و شرکتهایی که با ایران تعامل مالی دارند، میتوانند پول به این حساب واریز کنند و هزینههای صادرات را نیز از این حساب برداشت کنند. آنها گفتهاند که از سازوکارهای تبادل بانکی و تجاری میان ایران و اروپا تا قبل از 13 آبان رونمایی خواهند کرد. اکنون پرسش این است که آیا این راهکاری مفید است؟ برای مؤسسات مالیای که بیشتر با دلار کار میکنند، میتواند راهکار مفیدی باشد و آنها میتوانند از فشار و تحریم آمریکا مصون بمانند. اما هنوز جزئیات این طرح افشا نشده و نمیتوان درباره آن اظهارنظر دقیقی انجام داد. گرچه کلیات آن حاکی از این است که در آیندهای نه چندان دور رخدادهای خوشایندی به وقوع میپیوندد اما به ازای شرط و شروطهایی که به برخی از آن اشاره خواهیم کرد. در وهله نخست باید دید که شرکتها یا بانکهایی که مسئولیت نقلوانتقال را به عهده میگیرند، خصوصی هستند یا از سوی دولتهای اروپایی تضمین میشوند؛ اگر از جمله بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی باشند در موفقیت راهکار ویژه مالی تردید وجود دارد اما چنانچه دولتهای اتحادیه اروپا به ویژه انگلیس، فرانسه و آلمان ضامن یا سهامدار آنها باشند، این امر شدنی است یا حتی اگر بانکمرکزی اروپا مستقیما مسئولیت تبادلات را به عهده گیرد، میتوان بر ممکن بودن این سازوکار حساب ویژه باز کرد. زمانی بود که چنین طرحهایی را به بانکهای تجاری در هرکشور اروپایی واگذار میکردند مثل بانک سرمایهگذاری اروپا که شاهد بودیم چندان پیشرفتی حاصل نیامد؛ چراکه به آنها میگفتند ما اجازه تبادلات را به شما میدهیم و بانک هم نمیپذیرفت. درحالیکه بحث اجازه نیست و ما توان دستور دادن به یک بانک اروپایی را نداریم. بنابراین باید جزئیات طرح مشخص شود و ما نیز تا آن زمان منتظر میمانیم. از سویی دیگر بحث حذف دلار از تبادلات بانکی و جایگزینی آن با واحد یوروست. در این زمینه باید گفت که در شرایط تحریم باید هرگونه مبادلات با دلار متوقف شود، آنهم به این دلیل که خسارتهای بسیاری به بار آورده و ریسک بالایی دارد که متاسفانه هیچ مقام و دولتمردی مسئولیت آن را به عهده نمیگیرد. این در حالی است که باید هرچه سریعتر سیستم گزارشدهی مالی کشور در گزارشهای بانک مرکزی و بانکهای تجاری تبدیل به یورو شود؛ این مسئله مستلزم همکاری بانکهای داخل و خارج کشور است که باید اسم دلار را از تمامی صورتهای مالی حذف کنند. در ماجرای صادرات نفت برخی این سوال را میپرسند که آیا در تبادلات نفتی جمهوری اسلامی ایران نیز باید دلار را حذف و یورو را جایگزین آن کرد؟ در پاسخ میگوییم از آنجا که صادرات نفت به قیمت دلار است و فاکتور شرکت نفت نیز بر همین اساس تنظیم میشود، نمیتوان دلار را از آن حذف کرد اما در مقابل اینگونه خواهد بود که به مشتریهای نفتی میگویند در سررسید معادل یورویی آن را به حساب واریز نمایند. با تمامی این تفاصیل باید به این مسئله توجه داشت که تمامی این طرحها مستلزم گذر زمان است و در شرایطی که کابینه دولت از حضور دو وزیر اقتصادی محروم است، باید همچنان از آن حمایت کرد تا بتوانند به این طرحها جامه عمل بپوشانند. بنابراین آنها که از استعفای دولت و شخص رئیسجمهوری سخن به زبان میآورند باید آگاه باشند که ما اکنون در جنگ اقتصادی به سر میبریم؛ جنگ اقتصادی با آمریکا و غرب که نیازمند اطاعت از فرمانده است. این افراد همچون سربازانی در میدان جنگ هستند که میخواهند فرماندهشان استعفا داده و میدان را خالی کند؛ باید در وطندوستی و حسننیت این اشخاص شک و تردید کرد.
منبع: روزنامه سازندگی