غلامرضا پناه، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
فضای اقتصادی کشور نیازمند دو اتفاق است. اتفاقاتی که شاید بتواند به مثابه شوکی بزرگ، جامعه را از یأس و ناامیدی نجات دهد. نخست، شوک قضایی و دوم، شوک تغییر.
برخورد واقعگرایانه با مفسدان اقتصادی و کسانی که در نظم اقتصادی اخلال ایجاد کردهاند گام اول شوک قضایی است. باید به مردم نشان دهیم که برای قضاوت بین مفسدان هیچ تبعیضی وجود ندارد و در این شرایط هر مقام و جایگاهی که برخلاف قانون عمل کرده است مجازات خواهد شد. این موضوع باعث امیدواری جامعه میشود و اثبات میکند که مسیر عدالت، واقعی است و اخلالگران مهم در سطح کلان هرگز در حاشیه امن قرار نداشتهاند. این روزها متاسفانه عدم برخورد جدی با مفسدان کلان کشوری به صورت یک باور بین مردم درآمده است. لذا اولین اتفاق که میتواند مانند شوکی بزرگ در جامعه طنین اندازد بررسی قاطعانه و منطبق با واقعیت با اخلالگران اصلیای است که در به وجود آمدن بحرانهای اقتصادی یا سوءاستفاده از شرایط اقتصادی موجود متهم هستند. شوک دوم تغییراتی است که باید در بدنه دولت دوازدهم اتفاق بیفتد. دولت باید با اتخاذ تصمیمات قاطع، مسئولیت مدیریت کلان اقتصادی را مشخص کند. افراد را در وزارتخانهها ترمیم کند و با روی کار آوردن وزیران شایسته فکری به حال شرایط حساس کنونی کند. افرادی که مهارتهای اقتصادی داشته باشند و با جلسات متمادی با نهادهای مختلف، بتوانند برنامهریزی کرده و مسائل را مدیریت کنند. اما نکته مهم تنها مدیریت و برنامهریزی توسط افراد متخصص نیست. بلکه آشکار شدن نتیجه کار است. مردم باید اثرات راه حلهای پیشنهاد شده را در قیمتها ببینند. این یعنی تشکیل تیم کارآمد اقتصادی با اختیارات کامل در دولت، که با مدیریتی کلان بازخوردهایش را درجامعه منعکس کند. بانک مرکزی و سازمان برنامهوبودجه باید مسیر خودشان را بروند و تمام تخصصشان را به کار ببندند، بنابراین نبود مدیری توانمند شرایط را از آنچه هست بدتر میکند. افراد قوی و کسانی که بتوانند در شرایط سخت اقتصادی براساس علوم و دانش قویای که دارند بهترین تصمیمات را بگیرند، باید به سرعت برای وزارت و مدیریت به سازمانهای مهم معرفی شوند. وزارت اقتصاد در صدر این وزارتخانههاست. کسی که به عنوان وزیر اقتصاد انتخاب میشود باید با داشتن پیشینهای قوی بتواند سکان را به دست بگیرد. درهرصورت تنها با جلسه گذاشتن و دستورالعمل نمیتوان اوضاع را سامان بخشید. بالاخره راهکارهای مختلفی باید داشته باشند تا بتوانند تاثیرات خودشان را بر بازار بگذارند و تصمیماتی را اتخاذ کنند که متناسب با بازار باشد. باید در تصمیمات مهم اقتصادی، اتاق بازرگانی، نمایندگان صنعت، تولیدگران و نمایندگانی از مجلس هم دخیل باشند. این سازمانها میتوانند به کمک بخشهای مهم کشور بیایند تا با همراهی بخش خصوصی، دولت و قوه قضاییه، قوه قانونگذاری با یکدیگر ستاد اقتصادی با محوریت دولت تشکیل دهند. آقای روحانی مانند مربی تیم فوتبالی است که این تیم را هدایت میکند و مهرهها را میچیند ولی رئیسجمهور به دلیل برنامههای فکری و مباحثی که دارد ممکن است نتواند آنطور که باید و شاید به بعضی مسائل رسیدگی کند. در این وضعیت است که عدهای از بیرون متوجه میشوند که قسمتهایی از تیم درست کار نمیکند. زیرا مهرههای حرفهای ندارد. نخبگان و اقتصاددانهای بیرون از سیاست و دولت متوجه شدهاند که حوزه برنامهریزی دچار مشکل است و باید ترمیم شود. گاهی گمان میکنیم اینکه ترمیم و تغییرها صورت نمیگیرد به این دلیل است که آقای روحانی هنوز فرد شایستهای را پیدا نکرده. اما امیدواریم که با فضای ایجاد شده و روبهرو شدن با افزایش روزافزون بحرانها، آقای روحانی به این جمعبندی رسیده باشند که بالاخره باید فکری به حال مدیران غیرمتخصص درون سازمانی شود.به هرحال آقای رئیسجمهور به دلیل اعتمادی که مردم به ایشان داشتهاند و به جهت شرایط تاریخی کشورمان مسئولیت بزرگی برعهده دارند. ایشان در سازمان ملل نشان دادند که کشور میتواند دستاوردهای بزرگی داشته باشد. ولی نکته تاثربرانگیز گم شدن پیروزی روحانی در سخنرانیاش در آمریکا و موفقیت ایران در شورای امنیت بود. بحثی که در شورای امنیت ملی به ریاست ترامپ اتفاق افتاد و آرایی که در آنجا داده شد موفقیتی بزرگ بود که باید برای آن جشن میگرفتیم اما به دلیل فضای اقتصادی موجود شاید این پیروزی بزرگ جهانی درحاشیه قرار گرفت و خیلی به آن پرداخته نشد. بنابراین با جایگاهی که رئیسجمهور در فضای بینالمللی داشته و تاثیرگذاری بالای ایشان در سطح بینالملل، میتوان به این مهم دست پیدا کرد که نباید با مشکلات و سوءمدیریتهای داخلی موفقیتهای بیشماری به دست بیاوریم. شاید وقت آن رسیده که آقای روحانی فکری درباره سازمان برنامه و بودجه کنند تا پیروزیهای بزرگ برابر اشکالات داخلی نادیده گرفته نشود. زیرا طی این 5 سال همواره ثابت شده است که سازمان برنامه هیچگونه مدیریت تخصصیای ندارد و در این امر از فقدان توانایی رنج میبرد.
منبع: روزنامه سازندگی