احمد نقیب زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
باتوجه به اینکه امروز نخستین روز پس از اعلام اجرایی کردن تحریمهای آمریکا ضد ایران است، وضعیت ایران و نحوه مواجهه با تحریمها به تحلیل و تأمل نیاز دارد. در ابتدا باید گفت ایران تاکنون از این تحریمها زیاد دیده و بعد از این هم میتواند به راحتی اینگونه تحریمها را از سر بگذراند. تحریمی که آمریکا در نظر دارد، این است که صادرات نفت ایران به صفر برسد و ارتباطات بانکی ایران با بانکهای جهان قطع شود و در واقع موتور اقتصاد ایران به طور کلی خاموش شود. با این وصف این خیال باطلی است که ترامپ دارد زیرا ایران اتفاقا در 8 سال جنگ تحمیلی به خوبی یاد گرفته است که چگونه راهکارهای برونرفت از بنبستها را بیابد؛ پس این بار هم راهی پیدا و مشکلات را مدیریت میکند.
اگرچه ما اکنون در شرایط دوران جنگ و دفاع مقدس نیستیم و سرمایههای اجتماعی نیز دچار تغییر شده است اما با این حال تجربهی دوران دفاع مقدس به مدد مسئولان میآید. آقایانی که در رأس امور هستند کسانی هستند که تجربهی جنگ 8ساله و تحریمها را از سر گذراندهاند و اساسا میدانند که در این وضعیت فوقالعاده چه باید بکنند و چگونه کشور را اداره کنند. ضمن آنکه به تناسب تفاوتهای وضعیت امروز با دوران دفاع مقدس، راهکارها نیز گسترش یافته است و هماکنون دولت، مداخلات لازم را انجام میدهد و قبل از تحریمها تدابیر لازم را پیشبینی کرده است تا مایحتاج عمومی مردم کم نشود و از ساختارهای موجود بینالمللی هم استفاده میکند تا بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. با این حال نباید تصور کنیم که طی کردن این فرآیند، سهل و راحت است. خیر، دولت و کشور با وضعیت متفاوت و دشواری روبهرو هستند.
ظاهرا امید برخی از مدیران ارشد دولت، طی کردن این مسیر دوساله است. آنها امیدوار هستند پس از دو سال با صبر و انتظار، دوران ترامپ تمام شود و در آمریکا عقلا دوباره زمام امور را بر دست بگیرند تا ایران نیز بتواند راه خود را در تداوم اهدافش پیش بگیرد.
فراموش نکنیم که تحریمها اساسا در هیچ شرایطی و برای هیچ کشوری، رفتار درستی نیست. به همین دلیل است که در ایران به آن میگوییم «تحریمهای ظالمانه» زیرا هدف اصلی ضد توسعه و پیشرفت است و تلاش میشود با در تنگنا قرار دادن مردم از طریق اقتصاد و معیشت، حکومتها را تسلیم کنند. به همین دلیل سخنانی مانند آنچه آقای احمد خاتمی گفتند که ما با تحریم پیشرفت میکنیم، گزاره نادرستی است و متاسفانه از تریبونهای رسمی مطرح میشود. وضعیت دنیای کنونی به این صورت است که هرچقدر این تنگناها بیشتر شود پیشرفت و توسعه ایران به تأخیر میافتد. ایران در صورتی میتواند پیشرفت کند که با کشورهای توسعهیافته جهان ارتباط مناسب بگیرد و با آنها تعامل کند. اگر ما بتوانیم همین یک مسئله را عملی کنیم و از تحریمها جان سالم به در ببریم خود یک پیشرفت تلقی میشود درحالیکه هیچ کدام از کشورهایی نظیر ایران قادر به انجام آن نیستند.
اما اکنون چه باید کرد؟ به هر صورت تحریمها وضع و اجرایی شدهاند. راهکار ما چه میتواند باشد؟ به نظرم مهمترین راهکاری که برای برونرفت از این وضعیت وجود دارد، در دست دولت است. دولت باید مدبرانه و همانطور که وعده داده است، مایحتاج مردم را تأمین کند تا مشکلی پیش نیاید و سعی کند مردم برای گرداندن زندگی روزمرهشان دچار مشکل یا بحران نباشند. این فرآیند دوساله میتواند ایران را نگه دارد و در پایان این دو سال نیز ممکن است بهواسطه تغییرات درونی آمریکا، طیف نزدیک به ترامپ در اقلیت قرار بگیرند و ایران بتواند مسیر خود را در تداوم برجام ادامه دهد. در غیر این صورت چنانچه موقعیت به سمتی برود که دیگر نشود کاری کرد، ایران گزینه مذاکره را در پیش خواهد گرفت. مذاکره راهی است که نباید آن را بهسان دروازهی بسته تلقی کرد. ایران البته گزینه مذاکره عزتمندانه را نیز در پیشرو دارد ولو آنکه در شعارها چیز دیگری ببینیم و بشنویم. همه راهها به روی ما باز است، آنها فشار میآورند و ما مقاومت میکنیم و در حد خود به آمریکا فشار بینالمللی نیز وارد میکنیم و این تک و پاتکها ناگزیر به سمت مذاکره میرود. آمریکا نیز مرتب میگوید که ما میخواهیم جمهوری اسلامی را پای میز مذاکره بیاوریم. ایران نیز شرایطی دارد که آن شرایط حتما پشت میز مذاکرات بیان خواهند شد. پیشبینی من این است که دو کشور فشارها را تا مذاکره ادامه میدهند. دنیا به سمتی میرود که کشورها به صورت سلبی یا ایجابی به یکدیگر وابستگیهایی دارند. اینگونه نیست که آمریکا نیازی به ایران نداشته باشد و تحریمها هم به راحتی اجرا شود و به اهداف خود هم برسد.
از آنسو اروپاییها هم در تعاملاتشان صادق هستند. اروپا از جنگ در خاورمیانه بسیار هراسان است و نگرانیهایی جدی دارد. بنابراین نگاه آنها اینگونه است که برجام باید حفظ شود.
در این میان مسئله مهمتری نیز وجود دارد و آن هم وضعیت داخلی ایران است که به نوعی پاشنه آشیل ایران محسوب میشود. گلایهها درحال افزایش است که اگر کاهش پیدا نکند میتواند اثرات بدی داشته باشد. مردم به غایت در تنگنا هستند و در کنار آن اختلاسها، دزدیها و کارشکنیها رو به فزونی است. چنانچه دولت نتواند جلوی آن را بگیرد، خطر به هر صورت وجود دارد. دولت باید درباره فضای داخلی به شدت سختگیری نشان دهد تا سرمایه اجتماعی مجددا تقویت شود. مردم چنانچه پشت دولت را خالی کنند ایران کاری از پیش نخواهد برد دولت ایران از سویی باید مناسبات خود با جامعه بینالمللی را به گونهای ادامه دهد تا فشار تحریمها مدیریت شود و از سوی دیگر هر چقدر در مورد مسائل خارجی سختگیری میکند، در داخل هم در تقابل با مفاسد سختگیر و در تعامل با مردم مداراگر باشد.
منبع: روزنامه سازندگی