پروانه مافی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
افلاطون فیلسوف بزرگ یونانی گفته است: «دشمنی کردن، خواه با دوست و خواه با دیگران، کار آدم دادگر نیست؛ بلکه کار شخص ستمگر است.» اکنون چند روز است که رئیسجمهور آمریکا تحریمهای ایران را با هدف «دادگری» که در واقع «افزایش فشارهای اقتصادی بر مردم ایران» است، بازگردانده است. اگرچه تیم حاکمیتی در آمریکا هدف تحریمها را «تغییر در رفتار جمهوری اسلامی» یا در پردهی بعد «تغییر جمهوری اسلامی» میخوانند اما آنها یا مردم ایران را نمیشناسند یا خود را به گمراهی میزنند.
هیچکس در ایران از تحریمها و فشارهای اقتصادی دفاع نمیکند. نه مسئولان و نه حتی مردم. تاریخ ایران نشان میدهد که نه جنگطلب بودهایم و نه به استقبال آن رفتهایم. اگرچه به وقت جنگها و نابرابریها مردم، به دفاع برخاستند و مقابل زور و ستم ایستادند تا سر خم نکنند.
سالها پیش از مرحوم سعید نفیسی ادیب ایرانی مطلبی خواندم که گفته بود ایرانیان همچون نی هستند. به وقت طوفانهای سهمگین ممکن است خم شوند اما هیچگاه نمیشکنند. اکنون به تجربه دریافتهام که سخن آقای نفیسی بسیار درست است. تجربه 40سالهی انقلاب بزرگ ایران و همراهی مردم با آن در مقاطع مختلف چه در ابتدای انقلاب و ترورها، چه در دوران 8 ساله دفاع مقدس و چه در دورهی 12ساله تحریمهای اولیه نشان داد که مردم در مقابل آن طوفانها، نه شکستند و نه کم آوردند تا طوفانها بگذرد.
اکنون تحریمها بازگشته است. مجموعهای از اقدامات که ترامپ برای مجازات مردم و وادار کردن کشورمان به انجام یا عدم انجام عملی به کار گرفته است. اما این اولین بار نیست که ما تحریم میشویم. عمده تحریمها علیه ایران پس از وقوع انقلاب و بعد از تسخیر سفارت آمریکا در تهران آغاز شد و در طول جنگ هشتساله و دفاع مقدس به انواع مختلف ادامه یافت و بعد از آن نیز به بهانهی چالش بر سر برنامه هستهای ایران شدت بیشتری یافت.
این بار آمریکا تنها است. بیتوجهی برخی از قدرتهای دنیا به تهدیدات آمریکا و تاکید هشت کشور بر خرید نفت ایران، بیش از هر چیز تنهایی ترامپ و آمریکا را به نمایش گذاشت. آمریکا قطعا با این قلدرمآبی ترامپ خسارت زیادی خواهد دید.
اما گذشته از وضعیت آمریکا اکنون این پرسش هم مطرح است که حاکمان و دولتمردان ما در دو صحنهی داخل و خارج از کشور چه باید بکنند؟ بهواسطهی نمایندگی عزیز تهران در مجلس و بهواسطهی آن که در فراکسیون خانواده مسئولیتی کوچک دارم، توجه این یادداشت را به بخش خانواده معطوف میکنم و نکاتی را در جهت تاثیر احتمالی تحریمها بر خانوادهها بیان میکنم و امیدوارم که دوستان و حاکمان آنها را جدی بگیرند و راه را برای تاثیرگذاری تحریمها بر نهاد خانواده ببندند.
تجربه تحریمها به ما نشان داده است که کشورهایی که مورد تحریم قرار میگیرند با مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی مواجه میشوند.
افزایش تورم و به دنبال آن افزایش قیمت کالاها، بسته شدن کارخانهها بهواسطهی کم شدن مواد اولیه، تعطیلی صنایع و بالطبع آن افزایش بیکاری، کنترل واردات و صادرات و افزایش انحصارطلبی و شکلگیری مافیای تجاری و مواردی بسیاری شبیه به این میتواند تحت تاثیر تحریم به وجود آید.
واقعیت این است که وضعیت زندگی مردم بعد از تحریم سختتر خواهد شد. دکتر جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در یکی از جلساتی که به مجلس آمده بودند به صراحت فرمودند که ما وارد یک جنگ اقتصادی شدهایم و طبعا شرایط برای مردم سخت خواهد شد. اما این یک دورهی گذار است و حدود شش ماه به طول میکشد.
با این حال تجربه کشورهای مختلف نیز نشان میدهد که تحولات بزرگ از دل شرایط دشوار بیرون آمده است و بسیاری از جنگها و شرایط سختی که کشورها با آن مواجه بودهاند، به نتایج و اتفاقات مهم و مثبت برای آنها تبدیل شده است. وقتی کشور در شرایط سخت و خطیر قرار دارد، چشم امید جامعه به کانونهایی برای مواجهه با این شرایط دوخته میشود که در رأس آنها دانشگاهها و نخبگان قرار دارند که میتوانند راهکارهایی برای عبور از شرایط سخت ارائه دهند.
در این وضعیتی که پیشرو است پنهان نیست که بعد از تحریم احساس محرومیت نسبی مردم بیشتر میشود؛ احساس شادی کمتر و وقت کمتری برای شاد بودن در کنار خانواده وجود دارد. ممکن است حتی احساس رضایت از زندگی کاهش پیدا کند و احساس نگرانی زیادی در مورد آینده و وضعیت شغلی و مالی برخی از مردم به وجود بیاید. اما نباید فراموش کنیم که این یک دورهی گذار است.
به همین دلیل دولت و حاکمیت وظیفهی سنگینی برعهده دارند. از هر زاویهای که نگاه کنیم دولت باید به کمک بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بیاید. دولت ناگزیر است که کمکهای نقدی و کالایی خود را افزایش دهد. ناگزیر است که مراقب نهاد خانواده باشد. ناگزیر است که در دورهی تحریم، سبد کالا و یارانهی نقدی به مردم بدهد. میدانیم که ممکن است در اثر تحریمها، کارخانهها و کارگران در تنگناهای زیادی قرار بگیرند و بیکاری و تعدیل تشدید شوند. زنان و مردان آسیب ببینند و خانوادههایی در معرض فروپاشی قرار بگیرند. راه علاج آنها این است که دولت و نهادهای مسئول و غیرمسئول کنار مردم قرار بگیرند و به کمک آنها بیایند. عدهای نیز بازگشت به اقتصاد کوپنی را تجویز کردهاند که لازم است بررسی دقیقی دربارهی آن شود. در این روزها چنان که نیما یوشیج شاعر ماندگار ایران گفته بود باید «از مقابل تمام اشخاص ناشناس (مخالفان و معاندان) مثل شیر بگذریم» و به همه یادآوری کنیم که مثل «کوه محکم هستیم و بر اثر بادهای مخالف و شوریده از جا حرکت نخواهیم کرد.»
منبع: روزنامه سازندگی