غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
با اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، از ناحیه افرادی که میل به ادامه کار در سمت فعلی خود دارند و به هیچ عنوان حاضر به واگذاری صندلی خود به نسلهای جوان نیستند، بهانههای مختلفی شاهد هستیم. اما هر استدلالی که این نیروها برای ادامه خدمت خود به کار میبرند تا شاید چند صباحی بیشتر در پست مدیریتی خود باقی بمانند، به هیچ عنوان دقیق و قابل اعتنا نیست. بیان مسائلی از قبیل عدم تربیت نیروهای کارآمد از سوی مخالفان اجرایی شدن قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، القائاتی است که طبیعتاً از طرف مجموعهای مطرح میشود که نمیخواهند جایگاه فعلی خود را از دست بدهند. در غیر این صورت طرح بحران جانشینی و جایگزینی نیروها در مقابل چنین قانونی چه معنا دارد؟ در همه ادارات، همه کسانی که مشغول کار هستند در طول زمان با مسائل آن حوزه آشنا میشوند.
این موضوع بخصوص در مقام مقایسه با نسلی که بعد از انقلاب با تحصیلات دانشگاهی استخدام شدهاند، قابل توجه است. این نسل در قیاس با نسل قبلی، یعنی همان افرادی که اوایل انقلاب روی کار آمده بودند و تحصیلاتشان در تناسب با پستی که در اختیار داشتند نبود، بهتر میتوانند سکانهای مدیریتی را به دست بگیرند. در سالهای ابتدایی انقلاب جوانان با آزمون و خطا، مدیریت کشور را پیش بردند که البته تعداد خطاها هم کم نبود. حال اگر فرض کنیم که در زمان فعلی مجموعهای که قرار است جانشین افراد با سابقه مدیریتی بالا شوند، 10 درصد هم دچار خطا شوند، باز هم ناگزیر به اجرای چنین تصمیمی هستیم. مگر میشود منتظر بمانیم تا کسی سکته کند یا حادثهای برایش پیش بیاید تا مجبور به کنارهگیری شود و نیروهای جوان پای کار بیایند؟ بالاخره این افراد باید بعد از 30 یا 35 سال که عمر خدمتشان تمام شده، کنار بروند و جای خود را به نیروهای جدید بدهند. دانشگاهها این میزان نیروی باسواد تربیت کردهاند تا با ورود آنان به سیستم اداری کشور، کار را به دست بگیرند. اگر با اجرایی شدن چنین قانونی در نحوه مدیریت کشور تحولی به وجود نیاید، قطعاً ضایعهای هم به وجود نخواهد آمد. نسلی که 30 سال در مناصب مدیریتی کشور حضور داشتهاند باید بازنشستگی را بپذیرند. این موضوع یک تجربه بینالمللی است. در هیچ کجای دنیا فرد 70 یا 80 ساله را برای کارهای اجرایی انتخاب نمیکنند؛ چرا که کمتر کسی است که بعد از رسیدن به این سن، توان جسمی برای انجام امور و اراده تصمیمگیری داشته باشد.
بنابراین باید با اجرایی شدن قانون منع بکارگیری بازنشستگان لایهبرداری جدی در مدیریت کشور صورت بگیرد. البته وزرا از شمول این قانون مستثنی شدهاند که به اعتقاد شخص بنده، اصلاً کار قابل قبولی نیست. در سطح دنیا رؤسای جمهوری و وزیران و سایر مدیران اغلب از نسل جوانی هستند که قدرت تصمیمگیری مطابق با شرایط روز را دارا هستند. هرچند ممکن است که نسل جوان به دلایلی نتوانند در کوتاهمدت تحول زیادی به وجود بیاورند، اما تکیه کشور بر لایه فرسوده ضایعات جدیای دارد و در مقابل بهکارگیری نسل جوان جلوی ضایعات را میگیرد؛ پس به آنان اعتماد کنیم.
منبع: روزنامه ایران