سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
بخش اعظمی از هموطنانمان متاسفانه سال جدید را با سیل آغاز کردند و در حال حاضر نیز بخش وسیعی از کشور با این پدیده دستوپنجه نرم میکنند. ابعاد فاجعه سیل آنقدر وسیع است که دولت و دستاندرکاران مدیریت بحران بدونشک برای کنترل بحران نیازمند کمکهای مردمی هستند. باید همه ارگانهای حکومتی نیز این روند را تسهیل کنند چراکه سنگاندازی در پیش پای این کمکها باعث بیاعتمادی به دولت و ارگانهای حکومتی میشود. در واقع، مهمترین مسئله در هر بحرانی در کشور مسئله اعتماد متقابل مردم و مسئولان و از سویی اعتماد مردم به یکدیگر است. به نظر میرسد در وضعیت فعلی این اعتماد تا حدودی کمرنگ شده است و این مسئله میتواند عواقب بسیار مخربی را به همراه داشته باشد. بخش عمدهای از این بیاعتمادی مربوط به اقدامات مخربی است که در داخل و خارج کشور علیه دولت انجام میشود؛ یعنی فرض کنید که در همین شرایط وقتی دائم از صداوسیمای ملی مطرح میشود که اقتصاد ما اقتصاد برجامی است و عامل بدبختی ما این نوع اقتصاد است و در فضای مجازی به صورت سازماندهی شده علیه شخص رئیسجمهور و معاون اول وی کلیپهای طنزآمیز منتشر میکنند، طبیعتاً مردم هم کمکم به دولت بیاعتماد میشوند و میگویند وقتی از خود رسانههای حکومتی به این شکل علیه دولت تبلیغات میشود پس چطور باور کنیم که این دولت کارآمد است. البته این آتشی است که دامن همه را میگیرد اما این تبلیغکنندگان متوجه این موضوع نیستند و با چشمانی بسته اقدامات تخریبی انجام میدهند. این مسئله را در بحران سیل اخیر هم مشاهده کردیم و در شرایطی که مردم نیاز به اعتماد به مسئولان داشتند شاهد آن بودیم که برخی از رسانهها بذر بیاعتمادی به مسئولان را کاشتند و این مسئله در عدم توجه به هشداردهی مسئولان هم کاملا مشهود بود تا جاییکه در برخی از مناطق مردم پیش از وقوع سیل به هشدارهای مسئولان بیتوجه بودند.
اما واقعیت چیز دیگری است. انصافاً در همین جریان سیل، مجموعه حکومتی ما از دولت و هلالاحمر تا سپاه و ارتش عملکرد مناسبی داشتند و کسانی که این حوادث با این ابعاد وسیع را تمام و کمال به بیتدبیریها نسبت میدهند با ابعاد موضوع آشنا نیستند و فکر میکنند که سیل یک شیر آب است که میتوان به راحتی جلوی آن را گرفت. البته ما در سی، چهل سال گذشته با لایروبی رودخانهها، مورد تعرض قرار ندادن مسیر سیلابها و صادر نکردن اجازه ساختوسازهای غیرقانونی در حاشیه رودخانهها میتوانستیم این خسارات را کاهش دهیم؛ همین رود کارون اگر در بستر گذشته خود حرکت میکرد ما در حال حاضر متحمل این خسارات نمیشدیم. اما این بخشی از ماجرا است، اگر حوادث طبیعی در سطح وسیع رخ دهد همچنان که در سیل فعلی اینگونه است، بزرگترین و پیشرفتهترین قدرتهای دنیا هم نمیتوانند عملکرد مناسبی در مقابل آن داشته باشند؛ به عنوان مثال طوفان کاترینا در امریکا در سال گذشته حدود 200 هزار کشته داد و هنوز آثار آن باقی است. اما مشکل کار ما عدم همدلی و پای کار بودن همه مسئولان با یک فرماندهی و هدف مشخص است، اتفاقاتی با ابعادی چنین وسیع بدونشک یک موضوع ملی است و دستاندرکاران باید بدون در نظر گرفتن مسائل سیاسی و جناحی همه برای یک هدف مشخص که همانا نجات جان مردم و جبران خسارات است تلاش کنند نه اینکه این بحرانها تبدیل به بستری برای تبلیغات انتخاباتی و شوآفهای سیاسی شود. اگر قرار بر این است که مقامات حکومتی علیه همدیگر صحبت کنند همچنان که در چند روز اخیر شاهد آن بودهایم طبیعتا ته دل مردم هم خالی میشود.
سیل نهایتاً تا چند روز آینده فروکش میکند و آبها مهار میشود، اما نگرانی من در مورد روزهای آینده است. اگر در جبران خسارات و مدیریت اوضاع حکومت جمهوری اسلامی در زمینه تخصیص منابع و سیاستهای مشخص نتواند با قدرت عمل کند شرایط خطرناک میشود. با توجه به بالا بودن خسارات، این مبالغ ناچیزی که دولت قول پرداخت آن را به سیلزدگان داده، فایدهای ندارد. ما از حالا تا شروع شدن تابستان گرم مناطق سیلزده، سه ماه فرصت داریم. باید حداکثر تا آخر خرداد باید با یک اقدام ضربتی، وسیع و متمرکز اوضاع را به روال معمولی بازگرداند چرا که در غیر این صورت با شروع گرما در این مناطق ما شاهد شیوع بیماریهای واگیردار مختلف و تلفات انسانی زیادی خواهیم شد. باید شکاف ایجاد شده بین مردم و مسئولان را هم پر کرد و با اعتماد دوباره مردم به مسئولان شاهد عبور از این وضعیت باشیم. مردم هم باید با اعتماد به دستگاههای مسئول تا حد زیادی به تسریع این روند کمک کنند تا در نهایت به بهترین شکل خدمات ارائه شود.
به نظر میرسد مشکل اصلی ما در این زمینه، تخصیص بودجه کافی برای جبران خسارات است. باید بازنگری بودجه کشور به صورت قاطعانه در دستور کار قرار گیرد، ستادهای ضربتی با تمام امکانات کشور ایجاد شود و سپاه، ارتش و بسیج تا آخر پای کار باشند چراکه به نظر با این اقدامات ضعیف در آینده با مشکل مواجه میشویم. اگر هم قرار است تخصیص اعتباری صورت بگیرد باید منبعی برای آن مشخص شود حالا میخواهد از صندوق توسعه ملی باشد یا کمکهای مردمی و بینالمللی یا مجموعه اینها، از هر مکانی میخواهد تامین شود باید به اندازه کافی باشد. اگر قرار باشد این کمکها در حد زنده نگاه داشتن مردم باشد، مشکل رفع نمیشود. ما برای جبران خسارات نیاز به امکانات و بودجه وسیعی داریم. باید طوری عمل شود که مردم هم در این کار سهیم باشند نه اینکه برخی حسابهای مردمی و مدنی را که واقعاً به مردم کمک میکنند ببندیم. در همین زلزله کرمانشاه اگر کمکهای مردمی نبود جبران خسارت خیلی سخت بود. هر چند دولت هم در موضوع زلزله کرمانشاه بد عمل نکرد منتها تبلیغات منفی علیه دولت در آن زمان هم زیاد بود. در سیل اخیر نیز در زمینه نجات جان شهروندان خوب عمل شد و حداقل تلفات کنترل شد ولی خسارتها بسیار سنگین است و بدونشک دولت باید آن را جبران کند و در این مسیر باید خیلی سریع به دنبال منبع باشد. مثلاً میتوان برای مدت چند ماه چند درصد مالیاتها را افزایش داد و درآمد حاصل از آن را به بازسازی مناطق سیلزده تخصیص داد یا از کمکهای بینالمللی در سطح وسیع استفاده کرد. اتفاقا ما باید در اینگونه موارد از کمکهای خارجی بیشترین استفاده را ببریم چراکه ابعاد موضوع بسیار وسیع است و شوخیبردار نیست. در نهایت به نظر من در چنین مواقعی اعتماد متقابل بین مردم و مسئولان باعث میشود تا از وضعیت بحرانی بهتر عبور کنیم. این بدان معنی است که در تحلیلهای خود واقعبین باشیم و به این موضوع توجه کنیم که بلایای طبیعی در هر نقطه از جهان میتواند باعث تخریب شود و در کشورهای پیشرفته جهان هم شاهد این موضوع هستیم و اینکه از مسئولان انتظار داشته باشیم که هم سیل را پیشبینی کنند و هم جلوی آن را بگیرند، واقعبینانه نیست. در واقع باید انتظار واقعی از مسئولان داشت و در مواردی که آنها مسئول هستند باید از آنها انتظار داشت نه مواردی که دست آنها نیست. تنها با این نگاه است که میتوان امید به برونرفت از وضعیت فعلی داشت.
منبع: روزنامه سازندگی