سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
حوادث اخیر کشور که از اولین روز عید سال 98 کشور عزیز ایران را تحت تاثیر خود قرار داد همه اخبار کشور را کنار زد و صدر اخبار قرار گرفت. بهرغم اینکه تعطیلات عید نوروز بود و معمولا در عید نوروز اخبار حتی در رسانهها تحتالشعاع دید و بازدیدها و سفرهای کوتاه و بلند مردم عزیز کشور ایران قرار میدهد. اما امسال کار برعکس شد. تقریبا اکثر دولتمردان تعطیلات خود را به صورت شبانهروز در محل استانها و منطقههای حادثهدیده و حادثهخیز گذراندند؛ از معاون اول و حتی خود رئیسجمهور گرفته تا استانداران، وزرا، معاونان و روسای ادارات تعطیلات خود را با کار شبانهروزی دور از خانه و کاشانه و اهل خانه و خانواده گذراندند. من از اول انقلاب تا امروز چنین شرایطی را در کشور ندیده بودم و تا آنجایی که سنم ایجاب میکند از زمان رژیم گذشته نیز درباره چنین اقداماتی در چنین شرایطی چیزی نشنیده بودم و کاملا کمسابقه بود. البته حوادثی چون زلزله و طوفان و غیره دیده بودم ولی نه با این ابعاد گسترده، حداکثر در دو استان کشور رخ داده بود، که آن هم با یاری استانهای دیگر با سرعت حلوفصل شده است. در آن مواقع حتی از کشورهای دیگر جهان و سازمانهای بینالمللی نیز به کمک آمده بودند. جای بس شگفتی است از یک طرف و از طرف دیگر جای افتخار و بالندگی برای مردم و دولت و حاکمیت ایران است که میتواند حادثه شدید و فراگیری را حداقل در 25 استان از 41 استان کشور بهگونهای مدیریت و حلوفصل کند که کمترین خسارت را داشته باشد. اگر این اتفاق در هر کدام از کشورهای بزرگ و حتی پیشرفته جهان اتفاق افتاده بود حتما خرابیها و کشتهها و آوارگان خیلی بیشتری داشت. یادم هست در سونامی مالزی و ژاپن که اتفاق افتاد مدتها میگذشت و مسئولان این کشورها حتی نمیتوانستند به محلهای آسیبدیده نزدیک شوند و به مراتب کشتهها و خرابیها خیلی بیشتر از 25 استان کشور ما بود در صورتی که حادثه آنها فراگیر نبود بلکه در محدوده کوچک جغرافیایی اتفاق افتاده بود. این در حالی است که سازمانهای بینالمللی و کشورهای مختلف جهان به کمکشان شتافتند؛ یا سیل چند سال پیش پاکستان که البته چاشنی زلزله هم همراهش بود چه مشکلاتی را در کشور همسایه مسلمان پاکستان ایجاد کرد، چقدر آواره شدند که نهایتا با پیام مقام معظم رهبری، مردم و هلالاحمر ایران به کمکشان شتافتند، در صورتی که آنها نه مشکل تحریم و نه به تبع آن مشکلات درآمدی و مالی و نه تنگناهای مربوط به واردات تجهیزات و غیره داشتند. حال که ما با هماهنگی بین تمام نیروها اعم از نظامی، مردمی و امدادی و حتی مهندسی و مدیریت بحران را به رخ جهانیان کشیدهایم، بهتر است این رکورد خود را برای خود و جهانیان ثبت کنیم، نواقص و کمبودهای خود را به شمار بیاوریم و برای استفاده آیندگان وارد دروس دانشگاهی بکنیم و چند نکته عبرتی را نیز داشته باشیم؛ اول حال که معلوم شد که ساختوساز در کنار رودخانهها، سدها و دریاها و دریاچهها چقدر خطرناک است و میتواند جان انسانها را به خطر بیندازد طرحی را تهیه کنیم و قبل از آنکه این حوادث فراموش بشوند آنها را به اجرا بگذاریم تا در آینده دیگر کسی در حریم رودخانه، خانه و رستوران و غیره درست نکند تا باعث خسارات شود.
حتیالامکان در کنار رودخانههایی که در کنار شهرها هستند یا از وسط شهرها و آبادیها میگذرند ساحلسازی کنیم تا کسی نتواند به حریم رودخانه تجاوز کند.
استانداران استانهای ساحلی دریای خزر و خلیجفارس را مکلف کنیم بزرگراههای ساحلی درست کنند که از تجاوز ارگانها و نهادها و اشخاص حقیقی و حقوقی به سوی دریا جلوگیری شود. ضمنا یک ساحل خوب برای سلامت و استفاده صحیح توریستی از دریاها بهوجود آید که اگر فردا خدای ناکرده سونامی هم آمد از جاده ساحلی عبور نکند و به ساکنین لطمه نزند.
نکته دیگر اینکه مشکل اساسی همیشه بعد از اینگونه حوادث اتفاق میافتد و آن مشکلات اجتماعی و امنیتی است. برای جلوگیری از این نوع مشکلات همیشه باید یک سازمان طرف حساب باشد و بقیه به آن سازمان کمک کنند. همه مردم باید کمک کنند ولی هر کس برای خودش جلسه تشکیل ندهد و قولی به مردم بدهد چراکه بعدا ممکن است به آن قولی که داده نتواند عمل کند و همین باعث نارضایتی و خدای ناکرده ناامنیتیهای اجتماعی و سیاسی میشود.
نکته بعدی اینکه قبلا مشکلات فراوان آب داشتهایم، ولی حالا که کمی این موضوع برطرف شده، هر چه میتوانیم اقدام به کاشت درخت و درختچه بکنیم تا بتوانیم روانآبها را بیشتر کنترل و از فرسایش خاک جلوگیری کنیم.
نهایتا باید قدردان کارهای اصولی انجام شده توسط گذشتهگان باشیم و همیشه از کارهای خوب آنان یاد کنیم تا امروز هم مسئولان تشویق شوند کارهای اصولی انجام دهند. حالا ببینید اگر این سدها در خوزستان و لرستان و ایلام و... ساخته نشده بودند یا تونل کوهرنگ جهت انتقال آب به یزد احداث نشده بود چه کسی قادر بود این بلای آسمانی را کنترل کند؛ یا اگر کانال شمال سد روخانه گرگان رود در همان سالهای اول که مطرح شد تقریبا اواخر دولت سازندگی ساخته شده بود شاید امروز شاهد این همه خرابیها نبودیم و خود این میتوانست کشاورزی استان گلستان و حتی خراسان شمالی را شکوفا کند. شاید هم میتوانست برای استان سمنان نیز مفید باشد. خلاصه اینکه امروز باید بودجه را با اولویت صحیح بسته و هزینه کنیم تا فردا مجبور نباشیم چندین برابرش را خرج حوادث ناشی از عدم اقدام بهموقع کنیم.
در پایان پیشنهاد میشود صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران طبق فرموده امام که گفتند تلویزیون باید دانشگاه باشد، به صورت یک دانشگاه عمل کند. این آموزشها که صداوسیما بعد از حادثه سیل، مخصوصا شیراز شروع کرد مبنی بر اینکه آب جاری در سطح جادهها اگر بالای پانزده سانتیمتر باشد کنترل ماشینهای سبک را از راننده میگیرد یا آب بالای سی سانتیمتر کنترل ماشینهای سنگین چند تنی را نیز از دست راننده خارج میکند، مخصوصا اگر جاده دارای شیب بالای یک درصد باشد و از این قبیل مطالب، بسیار لازم و ضروری است، ولی بعد از حادثه چندان موثر نیست؛ بلکه «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد». همه رسانهها و صداوسیما باید مخصوصا در فصول بهار و پاییز و زمستان به صورت مستمر و در میانبرنامهها این آموزشها را پیگیری کنند تا با تکرار اینگونه حوادث حداقل تلفات جانی نداشته باشیم.
منبع: روزنامه سازندگی