بهروز نصیری، دبیر اول حزب کارگزاران سازندگی استان لرستان
هنگامی که فیلمهای مستند درباره تغییرات آب و هوایی دو جایزه اسکار را در سال ۲۰۰۷ به خود اختصاص دادند، کمتر کسی فکر میکرد این مسئله در مدت کوتاهی به یکی از مهمترین نگرانی جامعه بینالمللی تبدیل شود چیزی که امروز از محافل علمی فراتر رفته و تبدیل به مسئله روز گفتارهای عمومی، رسانههای گروهی و مجامع قانونگذاری و اجرایی در سطح ملی و بینالمللی شده است.
در درون سیاست تغییر آب و هوا حرکات قابل تشخیصی در میان حکومت ها، احزاب سیاسی وسیاستگذاران به سوی تدوین راه حلها وجود دارد که به طور فزاینده در «ناسیونالیسم سبز »در ارتباط با اثرات هولناک تغییر آب وهوا در حال افزایش است.
تغییر آب و هوا در جهان نسبت به افرادی که در اثر جنگهای داخلی و بینالمللی مجبور به جابجایی و مهاجرت شدهاند آورگان بیشتری را سبب شده است.
پدیده تغییر آب و هوا عمدتا مربوط به افزایش گازهای گلخانهای در جو است که با آغاز انقلاب صنعتی در سال ۱۸۳۰ میلادی و در نتیجه نیاز بشر به انرژی و مصرف انواع سوختهای فسیلی و رهایی بیش از حد گازهای گلخانهای در جو شروع شده است. تغییر آب و هوا فرایندی بیپایان است که میتواند از اساس زیست کره را دگرگون کرده و ما را برای سازگاری با سیارهای متفاوت تنها بگذارد.
یکی از آثار خطرات تغییر آب وهوا بر حیات بشر که تقریبا تمام جوانب زندگی انسان ها را در بر می گیرد، سیل است. سیل ممکن است پیام آور بحران جابجایی (Crisis of Displacment) باشد که توسط تغییر آب و هوا به ارمغان آورده میشود. در این بحران تنها مسئله از دست دادن ارزشهای بنیادی «خانه» و «مکان» نیست بلکه آنچه مهم است از دست رفتن هویتهای «شخصی»، «جمعی» و «تاریخی» است که به واسطه جابجاییها بعد ازسیل صورت میگیرد. یعنی تضاد غمانگیزی که با ارزش ذاتی مکان اولیه و مکان جدید در ارتباط است و نظام بهداشت روانی محلی را از بین میبرد.
آنچه که در سیل پل دختر اتفاق افتاده است تنها ویرانی فیزیکی خانهها، از بین رفتن محلههای شهری و روستایی نیست بلکه زخمهای روانی عمیقی است که ممکن است بعد از سیل سالها به واسطه جابجایی و اسکان در مکانهای جدید بر سیلزدگان باقی بماند یعنی همان افسردگی و اختلالاتی که کارشناسان بهداشت روانی در مورد آن به شدت هشدار دادهاند.
پل دختر و روستاهای آن قطعا بازسازی خواهند شد اما این بازسازی میبایست با نگاه کارشناسانه به سیل اخیر و با توجه به ریشههای قوی تعلقات شخصی و پیوندهای فرهنگی سیلزدگان به موطن اصلی خود به گونهای صورت بگیرد که زندگی همچون گذشته با طراوت و پویایی در امتداد باریکهای از سرزمین کنار رودخانه کشکان همراه باشد.