یادداشت

زمان نامناسب

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران

موضوع حامل‏‌های انرژی به‌طور عام و بنزین و نفت و گاز به‌طور خاص از جمله مسائلی است که از ابتدای انقلاب تا امروز محور اصلی بحث محافل اقتصادی و مدیریتی کشور بوده است و همه دولت‌‏ها به‌نوعی با این موضوع درگیر بودند. واقعی کردن قیمت حامل‏‌های انرژی و جلوگیری از مصرف بیش از استاندارد این نهادها و تامین منابع، چه برای توسعه و چه برای پرداخت یارانه به قشرهای ضعیف‌تر جامعه به‌طور منظم در همه برنامه‏‌های توسعه ایران مورد بحث بوده.

یکی از بهترین تجربیاتی که در این مورد وجود داشته است، اصلاح تدریجی و سالانه این قیمت‌‏ها بوده. متاسفانه در مقاطعی از زمان به‌خصوص در دولت آقای روحانی از سیاست تعدیل تدریجی و افزایش تدریجی قیمت حامل‏‌های انرژی غفلت شد و دولت چندسالی را در این زمینه از دست داد و قیمت‌‏ها را تعدیل نکرد. از پس سیاست روشنی که مورد توافق اقتصاددانان مختلف و سیاستگذاران اقتصادی است، تصمیم بر آن شد که حامل‌‏های انرژی در ایران به نرخ فوب خلیج فارس یا 10 درصد زیر آن برسد. لذا دولت این تعدیل نرخ را انجام نداد و زمان را هم از دست داد. در سال گذشته (1397) هم پس از اینکه قیمت ارز از کنترل خارج شد و جهش پیدا کرد، شکاف قیمت تشدید شد. چنین شکافی میان ایران و کشورهای همسایه مانند ترکیه، کشورهای جنوبی خلیج فارس، افغانستان و پاکستان، باعث افزایش قاچاق سوخت می‏‌شود و منابع ایران را از دسترس خارج می‏‌کند. اینها واقعیت‏‌هایی است که در اقتصاد ایران وجود دارد و باید به آن پرداخته شود.

اما شرایط کنونی کشور، شرایطی ویژه است. به‌هرحال تورم نقطه‌به‌نقطه کشور در فروردین‌ماه امسال نسبت به فروردین 1397، 50 درصد و به طور متوسط تورم در سال 97 نسبت به سال 96 نیز 31 درصد افزایش داشته است. این افزایش شدید قیمت‏‌ها، مشکلات زیادی را برای قشرهای مختلف مردم به وجود آورده و باعث شده است که برای بیش از نیمی از جامعه تعادل هزینه خانوار کاملا به هم بخورد و امروز حداقل هفت دهک از خانواده‏‌های ایران به زحمت هزینه‏‌‎های زندگی‌شان را با درآمدهای محدودشان هماهنگ می‌‏کنند و تطبیق می‏‌دهند.

اقتصاد و سیاست‏‌های اقتصادی صحیح حکم می‏‌کند که دولت قیمت حامل‏‌های انرژی را تغییر دهد. یکی از راه‏‌های تغییر نظام سهمیه‌بندی است که مورد توجه سران قوا و شورای عالی اقتصادی قرار گرفته. اما از منظر اجتماعی باید گفت که شرایط اجتماعی و سیاسی ایران درحال‌حاضر به هیچ عنوان برای پیروی کردن از احکام اقتصادی مناسب نیست.

هرحکم اقتصادی مفید و سیاست اقتصادی خوبی هم که وجود داشته باشد، باید ملاحظات سیاسی و اجتماعی را هم مدنظر قرار دهیم. هرنوع تغییری در نرخ‏‌های انرژی (بنزین) تاثیرات اجتماعی و سیاسی بسیار نامناسبی را به دنبال خواهد داشت. ما باید بپذیریم که به دلیل شیطنت‏‌ها و بدعهدی آمریکا و به وجود آمدن اتحاد شوم بین نظام صهیونیستی و ارتجاع عرب در منطقه و هماهنگی این اتحاد با سیاست‏‌های آقای ترامپ و گروهش در آمریکا، جامعه ایران گرفتار فشارهای اقتصادی شده است. در نتیجه دولت به هیچ عنوان نباید به اقداماتی رضایت بدهد که باعث تشدید فشارها به مردم شود.

هر نوع اصلاحات ساختاری در اقتصاد باید به زمانی موکول شود که شرایط سیاسی و اجتماعی مناسبی داشته باشیم. البته این را هم باید تاکید کرد که توطئه و فشارهای ظالمانه گروه ترامپ با اتحاد ارتجاع عرب و صهیونیست‌‏ها، نافی مسئولیت‏‌های مدیران جمهوری اسلامی برای تدبیر امور کشور نیست. همان‌قدر که اقدامات خارجی‌‏ها در فشار به ملت ایران مؤثر است، به همان میزان برای مسئولیت‌‏های اعمال‌نشده مدیران جمهوری اسلامی نیز باید اظهار تأسف کرد. به هرحال کسانی که مدیریت کشور را در اختیار دارند و کسانی که دولت را تدبیر می‏کنند، نمی‌‏توانند از مسئولیت‏‌های رسمی و قانونی خودشان فرار کنند. اگر امروز ایران دچار چنین بحران‏‌ها و مشکلاتی شده است، صرفا شیطنت و خرابکاری دشمن خارجی نیست. انتظار می‌‏رفت کسانی که امور ایران را تدبیر می‏‌کنند، قبل رسیدن به چنین نقطه‌‏ای تدابیر لازم را اندیشیده باشند. اکنون نیز هرچند با تاخیر انتظار داریم که مسئولان جمهوری اسلامی تدبیری بیندیشند که جامعه بتواند این مرحله از حیات خودش را پشت‌سر بگذارد.

به‌عنوان یک ایرانی نمی‏‌توانم تأسف عمیق خود را از اینکه فشارهای دشمنان ایران بخواهد مردم ما را از نظام و انقلابشان و نوع مدیریت کشور نگران کند، پنهان کنم. امروز هم دوستان به‌ جای اصلاحات ساختاری اقتصادی باید به پایداری ایران بیندیشند و طوری تدبیر کنند که مجموعه حاکمیت و دولت و قوای سه‌گانه و مردم بتوانند با هم مسیر را طی کنند. هر تصمیمی که نشانه‏‌ای از این داشته باشد که حاکمیت خواسته‏‌ها، گرایش‌ها و مشکلات مردم را در تصمیماتش نادیده می‏‌گیرد، می‌‏تواند به ضعیف شدن صفوف وحدت ملی ایران ضربه بزند و این وحدت را هدف قرار دهد. با وجود اینکه به‌عنوان سیاست اقتصادی، اصلاحات ساختاری لازم است اما شرایط امروز اجتماعی ایران حکم می‏‌کند که اصلاحات ساختاری را به بعد موکول کنیم.

طی روزهای اخیر هم همان‌طور که شاهد بودیم، گرانی و زمان سهمیه‌بندی بنزین توسط مسئولین و آقای زنگنه تکذیب شد. هرچند نمی‏توان این خبر را تنها یک شایعه دانست زیرا تصمیمی بود که گرفته شده بود و هنوز هم به نظر می‏آید که طرفداران جدی خودش را داشته باشد که البته کاری بسیار اشتباه است. پخش شدن اخبار اولیه زمان سهمیه‌بندی در فضای مجازی موجب نگرانی مردم شد و بسیاری از آنها ساعات زیادی برای خرید حتی یک باک بنزین با نرخ فعلی کیلومترها در صف پمپ‏‌بنزین‏‌ها ماندند. این ایراد به مردم نیست. باید به خودمان نگاهی بیندازیم و ببینیم که چقدر طبع ملت خود را ضعیف کرده‌ایم که حتی از یک باک اضافه بنزین نیز نمی‏‌گذرند. مسئولیت این امر متوجه مردم نیست بلکه ناشی از سوءتدبیرهایی است که زندگی مردم را تحت‌تاثیر قرار داده و اقتصاد خانوارهای ایرانی را ضعیف کرده است. هرچند صف طولانی پمپ بنزین‏‌ها و استناد به یک خبر غیررسمی کار مناسبی نیست اما باید ببینیم که جامعه را به کدام نقطه سوق داده‌ایم و با چه فشارهایی دست‌وپنجه نرم می‌‏کنند که حتی با یک خبر آنقدر به هیجان می‏‌آیند.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی