علی محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
هفته گذشته بود که خبرگزاریها خبری منتشر کردند مبنی بر این که محسن حاجیمیرزایی، دبیر هیئت دولت در نامهای به محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه از سوی رئیسجمهور تاکید کرده که «اعتبارات صداوسیما پس از تایید دو نماینده رئیسجمهور، در شورای نظارت سازمان تخصیص داده شود.»
به هرحال واقعیت این است که عملکرد سازمان صداوسیما در سالهای پس از انقلاب اسلامی فراز و نشیبهای زیادی داشته است اما این سازمان در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی متفاوتتر از همیشه به اقدام علیه دولت میپردازد. تا جایی که افکار عمومی و مردم هم از این شرایط اعلام نارضایتی میکنند و این نشان از ناکارآمدی صدا و سیما است.
رئیس سازمان صداوسیما توسط مقام رهبری تعیین میشود اما شورایی مرکب از نمایندگان قوای سهگانه در ادامه مسیر باید بر عملکرد آن نظارت کنند اما تجربه نشان داده رئیس سازمان از تذکرات شورای نظارت بر صداوسیما تبعیت نمیکند و روش و برنامههایی که خودش میخواهد در پیش میگیرد. تا جایی که بسیاری از کارشناسان معتقدند نقش شورای نظارت بر صدا و سیما تشریفاتی شده و رسانه ملی اجازه دارد هر برنامهای که بخواهد پخش کند. حتی بخشهای خبری صدا و سیما اخبار را به گونهای ارائه میدهند که حق قوه مجریه به وضوح ضایع میشود و هیچ زمانی برای توضیح به نمایندگان دولت داده نمیشود.
با این تفاسیر، به نظر میرسد رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت باید برای عبور از این شرایط، برنامه و اقدامی داشته باشند که موثر واقع شود. در همین رابطه، به نظر من عدم تخصیص بودجه مصوب صداوسیما برای اعتراض به نحوه کار آنها جنبه قانونی و اجرایی نداشته باشد؛ چراکه سازمان صداوسیما فقط از طریق بودجه مصوب در برنامه بودجه کل کشور اداره نمیشود. این بودجه، فقط شامل بخشی از اعتبارات سازمان میشود و صدا و سیما درآمدهای دیگری هم دارد که میزان قابل توجهی هم هست.
به نظر میرسد راهکار کارآمدی که میتواند حلکننده این مسئله شود، این است که رئیسجمهور شخصا تلاش کند با نظارت و رایزنی بیشتر صدا و سیما مکلف شود منافع و مصالح قوای سهگانه و ملت را به صورت همهجانبه مد نظر قرار دهد.
از سوی دیگر نحوه عملکرد نمایندگان دولت در شورای عالی نظارت بر صدا وسیما باید مورد توجه باشد. آنها اگر اختیار دارند و میتوانند سیاستها، خواستهها و مطالبات مردم، افکار عمومی و دولت را در تهیه برنامههای صداوسیما اعمال کنند، باید این کار را انجام دهند و هیچ کوتاهیای پذیرفتنی نیست. اما اگر این اتفاق نمیافتاد و آنها از اختیارات لازم برخوردار نیستند، باید این موضوع را صریحا و به طور شفاف اعلام کنند و به اطلاع مردم برسانند که نمیتوانند اقدامی داشته باشند و پیگیر خواستههای آنها شوند. نکته مورد توجه در این شرایط این است که نقش نماینده دولت در شورای نظارت بر صداوسیما باید معلوم باشد تا مشخص شود که اشکال کار از کجاست.
موضوع دیگر هم این است که اگر دلسوزان نظام به این نتیجه رسیدهاند که این نحوه عملکرد صداوسیما و اداره آن در راستای اهداف نظام و مطالبات مردم و خواستههای آنان نیست، حتما باید بازنگری و تغییرات چشمگیری در این راستا انجام دهند.
به هرحال اگر صداوسیما نتواند مردم را به سمت خود جلب کند، آنها به بلندگوها و تلویزیونهای خارجی گرایش پیدا میکنند و این موضوع قطعا به نفع نظام و کشور نیست.
منبع: روزنامه سازندگی