ناهید تاج الدین، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و نماینده مجلس
پس از اصلاحات ارضی و شتاب گرفتن توسعه صنعتی در ایران، وضعیت توسعه روزبهروز ناپایدارتر شد، رشد شتابان صنایع و نیز رشد بیرویه شهرنشینی سرانجام در دهههای اخیر به افزایش مخاطرهانگیز حاشیهنشینی، آلودگی هوا و تهدید منابع آبی رسید. نتایج منتشر شده از سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۹۵ نشان میدهد از کل جمعیت بیش از ۷۹ میلیون نفری تنها نزدیک ۲۰ میلیون در روستاها ساکن هستند، یعنی بیش از 75 درصد جمعیت ایران در شهرها ساکن هستند که از این میزان نزدیک 50 درصدشان در کلانشهرها سکنی گزیدهاند. از دیگر سو آماری دیگر حاکی است 1۹ میلیون نفر از ایرانیها در «سه هزار» منطقه حاشیهنشین سکونت دارند یعنی به همان میزان جمعیت روستانشین ما در ایران حاشیهنشین داریم. از سوی دیگر ما شاهد مرگ سالانه 13 هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در ایران هستیم و مثلا در شهری مثل تهران هزینه اقتصادی آلودگی هوای تهران بین ۱۲ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان برآورد میشود و میتوان گفت تهران معادل بودجه شهرداری هزینه اقتصادی آلودگی هوا را میدهد.
این مشاهدات را وقتی کنار یکدیگر میگذاریم به یک ضرورت انکارناپذیر میرسیم و آن نوعی پارادایم شیفت و تغییر الگوی توسعه است. وقتی که توسعه صنعتی شتابان ایران در دهههای گذشته منجر به افزایش حاشیهنشینی، آلودگی هوا و آسیبهای عدیده دیگر شده است؛ به نظر میرسد توسعه فراصنعتی یگانه راه حل رسیدن به توسعه پایدار است و دقیقا تشکیل وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در همین بستر معنا مییابد.
برای توسعه فراصنعتی باید دو اقتصاد یعنی اقتصاد گردشگری و اقتصاد فرهنگ و هنر فعال شود و کارویژه اصلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دقیقا همین فعالسازی است.
به نظر من ما نباید تشکیل وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را امری روزمره ببینیم و صرفا آن را به لحاظ بروکراتیک تحلیل کنیم و نگاهی اداری به آن داشته باشیم بلکه به لحاظ معرفتی تشکیل این وزارتخانه را باید بهعنوان نوعی پارادایم شیفت و تغییر الگوی توسعه در ایران به سمت توسعه فراصنعتی ارزیابی کنیم و این بسیار مهم است.
کارویژه اصلی این وزارتخانه نیز باید فعالسازی دو اقتصاد گردشگری و فرهنگ و هنر باشد، دو اقتصادی که هر یک آنقدر ظرفیت دارد که بتوان شالوده توسعه فراصنعتی را بر آن بنا کرد.
جالب است امروز در آلمان که یکی از صنعتیترین کشورهای دنیاست شاهد درآمد 66 میلیارد یورویی اقتصاد فرهنگی هستیم درحالیکه درآمد صنعت خودرو 55 میلیارد یورو است. یا امروز شاهد درآمد 65 میلیارد دلاری گردشگری در ترکیه هستیم و گفته میشود صنعت گردشگری ترکیه چهارمین قطب بزرگ اقتصاد دنیاست و این صنعت از 185 بخش اقتصادی دیگر حمایت میکند.
مجموعه این مشاهدات به ما میگوید وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید برنامه ویژهای برای فعالسازی اقتصاد فرهنگ و هنر و نیز اقتصاد گردشگری بهعنوان دو ظرفیت مغفول اقتصادی داشته باشد. این وزارتخانه باید خود را راهبر و رهبر جریان توسعه فراصنعتی بداند و نقش پیشران را در توسعه فراصنعتی ایفا کند.
تا امروز از توریسم پررنگترین تصویر ما در ایران توریسم تاریخی بوده درحالیکه امروز کشورهای دنیا حتی از قبل توریسم سیاه نیز درآمدزایی میکنند. دهها زمینه توریسم در ایران مغفول مانده است مثل توریسم تندرستی (توریسم سلامت)، توریسم ورزشی، توریسم کشاورزی، توریستم زیست محیطی، توریسم آموزشی، توریسم دائمی، توریسم فرهنگی، توریسم ویرانهها یا توریسم سیاه، توریسم حادثه جو، توریسم افیونی، توریسم سخت و توریسم نیاشناسی که وزارتی که به این منظور تشکیل میشود باید بتواند بسترهای فعالسازی انواع توریسم را فراهم آورد. همچنین این وزارتخانه باید بتواند برای ساماندهی گردشگری داخلی نیز فعالیت مناسب انجام دهد؛ طرفه آنکه با تصویب دو روزه شدن تعطیلات آخر هفته در مجلس در آینده اگر نتوانیم گردشگری داخلی را سامان دهیم، ظرفیتهای اقتصادی گردشگری داخلی را به هدر دادهایم. در خصوص صنایع دستی نیز این وزارتخانه باید بتواند با شناسایی بازارهای هدف و همکاری با معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه زمینه افزایش صادرات ایران را فراهم کند، قطعا احیای وزارت بازرگانی نیز در این زمینه کمک خواهد کرد.
منبع: روزنامه سازندگی